هادی خانیکی*
مدیریت بحران مسائل و ضرورتهای تازه
ســــرانجام دغــدغه «جان» در تند شدن خیز سوم کرونا در ایران بر نگرانی از «نان» پیشی گرفت و«طــــــرح جامـــــــع مدیریت هوشمند محـــــدودیـــتها» از اول آذرماه اجرایی شد.
روشن است که هیچ نهاد حاکمیتی، هیچ نهاد مدنی و هیچ یک از شهروندان نمیتوانند در اوجگیری ابتلا و مرگ انسانهایی که تمامی جامعه را در هراس و سوگ فرومیبرد بی تفاوت باشند و به بالا رفتن اعداد و ارقام عادت کنند. نه میتوان سویه عادیسازی را در مقابله با این بحران پیش گرفت و نه میتوان با هراسافکنی چرخه اپیدمی را متوقف کرد.
باید گامی عملی در مدیریت بحران و کاستن از زنجیره ابتلا به ویروس برداشت و نزدیک شدن به طرحی جامع و ملی را به فال نیک گرفت. البته شرط لازم برای موفقیت این طرح و هر طرح جامع و همهجانبه دیگر، ادراک مشترک از خطر و مشارکت و اشتراک مساعی همه دستاندرکاران اجرایی، نخبگان، نهادهای مدنی و عموم شهروندان است. جامعه اکنون با یک خطر ترکیبی مواجه است. خطر برآمده از ویروس «کووید ۱۹» و خطرهای ناشی از زمینهها و پیامدهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و حتی سیاسی آن. برای متوقف کردن خطری که در کمین سلامت جان انسانهاست باید به دور کردن همه آن مخاطرات دیگر همت گماشت. «مدیریت بحران» به «ارتباطات بحران» و اعتبار دادن و اعتبار یافتن «مرجعیتهای سیاسی و رسانهای»، «مشارکت مؤثر نهادهای مدنی» و «مداخله همدلانه شهروندان» نیاز دارد.
به این اعتبار، مهمترین عامل توفیق «طرح جامع مدیریت هوشمند محدودیتها» توجه به ضرورت پذیرش تام و تمام شهروندان و مشارکت همگانی است. از اینجا به بعد است که نقش ارتباطات بحران برجستهتر میشود و مسئولیت نهادهای رسمی، نهادهای مدنی و رسانهها برای کمک به درک مشترک از خطر مشترک و اقدام مشترک اولویت مییابد. مهمترین نیاز در این ایام پیش رو فراهم آوردن زمینههایی برای افزایش توانمندی در گفتن، شنیدن و به کار بستن در دو سوی نظام سیاسی و جامعه است. الزامات «حکمروایی خوب» و «سرمایه اجتماعی» در چنین شرایط دشواری بیش از همیشه به چشم میخورد. بنابراین باید به سه ضرورت مهم هم در مدیریت بحران و هم در ارتباطات بحران اهتمام ورزید.
تقویت داوری قابل اعتماد برای ارزیابی سیاستها و برنامههایی که در پیش گرفته میشود، اکنون خلأ مرجعیتهای سیاسی و رسانهای موانعی چشمگیر در این راهند. عرضه بستههای جامع سیاستی که در برگیرنده همه نیازها و نگرانیهای مردم بخصوص گروهها و طبقات آسیبپذیر جامعه باشد. مسألهای که با غلبه غم «نان» و غصه معیشت حتی خطر ابتلا به کرونا هم برای بخشهای بزرگی از جامعه را پذیرفتنی میکند. آموزش، توزیع دانش و مهارتافزایی: در وضعیت خطیر کنونی، جامعه از سوی منابع پر شمار با دادهها، توصیهها و هشدارهای متعارض و نادرست بمباران اطلاعاتی میشود. بیش و پیش از هر چیز باید نظام ارتباطی و اطلاعرسانی بحران اصلاح و تجدید سازمان شود. ضرورتهایی از این دست و هر الزامی دیگر نیاز به روی آوردن دولت به سوی نهادهای تخصصی، حرفهای و مدنی جامعهمحور است.
*استاد ارتباطات
منبع: ایران
ارسال دیدگاه