در گفتوگوی پانا با کارشناس مسائل اقتصادی مطرح شد:
تلاطمات بازار سرمایه ناشی از حاکمیت شرکتهای بزرگ در بورس است
تهران (پانا) - کارشناس اقتصادی با اشاره به حبابی شدن سهام در بازار سرمایه میگوید وقتی تولیدناخالص داخلی یعنی رشد اقتصادی کشور منفی است و روز به روز اقتصاد کشور کوچکتر تر و منقبض تر میشود چطور ممکن است که بازار مالی رشد کند و بازار سرمایه شاخصهای بسیار بالایی را تجربه کند. این نشان میدهد که قیمتهای بازاری در بورس با قیمتهای واقعی سهام اختلاف فراوانی دارد.
محمود جامساز، کارشناس اقتصادی در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی پانا در پاسخ به این سوال که نوسانات حاکم بر بازار سرمایه را افت شاخص میدانید یا اصلاح شاخص کل گفت:«کسانی که دارای سرمایههای کلان در بورس هستند مانند شرکتهای دولتی و فرادولتی و چند شرکت خصولتی تغییر و تحولات و پایین آمدن شاخصها را دلیل اصلاح بازار میدانند.»
وی افزود:«بورس در کشور ما از ثبات واقعی برخوردار نیست چون مفهوم بورس و بازار سرمایه در کشور ما با مفهومی که در ادبیات بینالملل استنباط میشود ، متفاوت است. بازار سرمایه به این معناست که شرکتها و بنگاه هاى تولید کالا و خدمات سرمایه مورد نیاز خود را أز فروش سهامى که طى ضوابط قانونى توسط بانکها پذیره نویسى میشوند تامین میکنند و این اساس کار و موجودیت بازار سرمایه است . البته بمرور سهام شرکتهایی که ارزش افزوده با لایی ایجاد کرده و سود آورى داشته اند بهاى آنها در بازار سرمایه افزایش یافته و مورد داد ستد قرار میگیرد و بر غناى بازار میافزایدو با ورود شرکتها ى جدید به بازار سرمایه بر عمق بورس افزوده میشود.»
کارشناس اقتصادی افزود:«متاسفانه کشور ما از ابتدا بانکمحور بوده و به طور کلی موسسات تولیدى و خدماتى و کارآفرینان روی اعتبار بانکها حساب باز میکردند و به پشتیبانی بانکها اقدام به تاسیس واحد تولیدی و خدماتی مینمودند.»
وی ادامه داد:«به مرور بانکمحور بودن در بانکداری اسلامی تغییرات اساسی پیدا کرد و بانکها در اختیار رانت خواران و موسسات فرادولتی، خصولتیها و بنیادهای نظامی و غیره قرار گرفتند و بیشتر به عقود مشارکتی روی آوردند و خودشان هم بنگاهدار شدند.»
جامساز گفت:«بانکها به پشتوانه قدرت هاى اقتصادى سیاسى و رانتى بنگاههایی را تاسیس کردند و منابع و تسهیلاتی که باید به بخش خصوصی برای راه اندازى موسسات تولیدو و خدماتى و تجارى أعطاء میشد در جهت عکس اهداف اولیه خود که کمک به بخش واقعى خصوصی مولد در راستاى رشد اقتصادى کشور بود ، اختصاص دادند.»
وی افزود:«اکنون بانک پشتوانه خوبی برای بخش واقعی اقتصاد نیست. بانکها حتی در مورد پرداخت تسهیلات تنخواهگردان هم مضایقه میکنند.نرخ سود تسهیلات بانکی به حدی بالاست که برای تولیدکننده و کارافرین فاقد صرفه اقتصادى است.»
این کارشناس اقتصادی در ادامه افزود: «اگر ایران با کشورها ى جهان أز روابط مناسب دیپلموماتیک بر خوردار بود و تحریمى در کار نبود با توجه به بهرههای سنگینی که پرداخت میکردیم از رقبای دیگر مانند کشورهایی که قبلا هم تراز ما بودند هم بلحاظ رقابتى بسیار عقب بودیم. زیرا بهره تسهیلات بانکى کشور ما چندین برابر دیگر کشورهاست . این عامل بإضافة سایر عوامل نظیر تورم که محصول اقتصاد دولتى است قدرت رقابتى محصولات ما را در بازارهاى بین المللى سلب کرده است.»
وی گفت:« اکنون بانکها در ااختیار بخش خصوصی واقعی نیستند. بازار سرمایه با تبلیغات دامنهداری که برای جذب سرمایهها انجام داد سرمایه های فراوانی را هم جذب کرد و بازده سریعی طی دو ماه ابتدایی سال داشت که به حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ درصد رسیده بود ولی متاسفانه با توجه به سرمایه جذب شده ۸۰ درصد فقط در اختیار ۳۰ شرکت قرار گرفت و این آمار نشان دهنده یک رانت بسیار بالا و وجود اطلاعات نامتقارن است و نشان میدهد که شرکتهای بزرگی هستند که در بورس حاکمیت دارند و به میل خودشان قیمتها را بالا یا پایین میبرند.»
کارشناس اقتصادی افزود: «قیمتهای سهام در بازار سرمایه حبابی است علت هم این است که وقتی تولیدناخالص داخلی ما منفی است یعنی بخش واقعى اقتصاد ماروبه سقوط است و روز به روز اقتصاد کشور منقبضتر و کوچکتر میشود، چطور ممکن است که بازار مالی رشد کند و بازار سرمایه شاخصهای بسیار بالایی را تجربه کند. این نشان میدهد که قیمتهای بازاری در بورس با قیمتهای واقعی سهام اختلاف فراوانی دارد.»
وی گفت:«در بسیاری از شرکتهایی که بازده منفی دارند سهام شرکت در بورس بالا میرود و این خلاف اصول بازار سرمایه است. من معتقدم تلاطمات بورس بیشتر به خاطر بیثباتی بورس و بیثباتی اقتصاد کشور نأشى از مدیریت سیاسى اقتصادى ناکارآمد و و وجود فساد گسترده و سیستماتیک است. بطوریکه بورس أز مکانیسم اصلى و وجودى خود دور شده و سرمایه ها بسمت تولید سوق داده نمیشود .متاسفانه نرخ سرمایه گذارى هاى تولیدى منفى است و حتى استهلاک سرمایه را هم پوشش نمیدهد.»
حدود ۱۰۰ هزار میلیارد تومان از بازار سرمایه خارج شد
جامساز افزود:«بازارهایی مانند ارز، طلا و مسکن هیچ کدام بازارهای مناسبی برای سرمایهگذاری نیستند. بازار مسکن که در رکود عمیقی فرو رفته و این در حالی است که قیمت مسکن به شدت افزایش پیدا کرده است و این هم با هیچ منطق اقتصادی هماهنگ نیست و از جهت دیگر با توجه به اینکه شاخصها شروع به ریزش کرد حدود ۱۰۰ هزار میلیارد تومان از بازار سرمایه خارج شد و به سمت بازارهای طلا و بازارهای موازی مانند بازار دلار رفت که آنها هم با تلاطمات بسیار زیادی رو به رو شد. دلار از ۲۲ هزار تومان شروع شد وافزون بر ۳۰ هزار تومان رسید و افراد بسیاری از این قضیه متضرر شدند.»
وی گفت: «معتقدم تنها بازاری که تا حدی مطمئىن است بازار طلا است آنهم طلای خام چون داران ارزش ذاتی دارد وتابع تغییر قیمتهای بینالمللی است. ارزش طلا یک کالایی است که عرضه محدودی دارد و علتش این است که معادن محدودی طلا وجود دارد و مانند اسکناس نیست که مرتب چاپ شود و در اختیار دولتها قرار بگیرد. با توجه به محدودیت میزان طلا بسیاری از کشورها سعی میکنند که ذخایرشان را از طلا پر کنند، زیرا میدانند طلا انچنان دستخوش تحولات نمیشود.»
تحولات در بورس به خاطر نوسانگیری و اصلاح قیمتها نیست
این کارشناس اقتصادی افزود: «بعید است که تحولات در بورس به خاطر نوسانگیری و اصلاح قیمتها باشد. این تحولات تحت تاثیر تصمیمات فرابورسى و خارج از بازار سرمایه است و عدهای که بورس را به یک کازینوی بزرگ تبدیل کردند وماهیت آنرا تغییر داده اند . با توجه به رشد منفی اقتصاد اگر رشد بازار سرمایه همچنان ادامه داشته باشد،حبابها در یک جایی شکسته میشود و شاهد نابودی سهامداران خرد خواهیم بود.»
وی افزود:«چند شرکت دولتی و فرادولتی هستند که انباشت ثروت کردند و طی سالها در اشفته بازاری که بخاطر تحریمها به وجود آمده از این تحریمها به نفع خود و طبیعتا" به زیان ملت استفاده کردند اینها دلالهای تحریم هستند و همین دلالهاى تحریم هستند که بورس را هدایت میکنند.»
جامساز در پاسخ به این سوال که پیشبینی شما از بازار سرمایه بعد از انتخابات امریکا چیست، گفت:«یکی از بزرگترین اشتباهات کشور ما این است که اقتصاد و سیاست کشور را با امریکا گره زدهایم. هیچ کشوری در دنیا وجود ندارد که مانند ایران تا این حد نگران و منتظر تحولات سیاسی امریکا باشد. ما نباید سیاستهای کشور را تحت تاثیر سیاستهای امریکا قرار دهیم. باید به ملت خود تکیه کنیم این کشور مربوط به ملت است و این ملت تصمیمگیرنده است.»
وی افزود:«اگر بایدن بخواهد روی کار بیاید اتفاق خاصی برای کشور نخواهد افتاد. اینگونه نخواهد بود که سرمایهها سرازیر شود و برجام برقرار شود. سالهای زیادی طول خواهد کشید تا این تحریمها برداشته شود و مذاکرات طولانی خواهد شد، تنها مفاد اولیه برجام نیست که به این مذاکرات اضافه میشود. مسائلی مانند عدم شفافیت تراکنشهای مالی کشور، موشکهاى بالستیک و کروز و نفوذ جمهورى ایران در منطقه و حقوق بشر به برجام اضافه میشود و مذاکرات را طولانی میکند که در مجموع بنفع کشور ما نخواهدبود.»
این کارشناس اقتصادی در ادامه گفت: «در مورد انتخاب ترامپ هم اگر ایران مذاکره نکند، تحریمها شدیدتر خواهد شد و کشور در وضعیت اقتصادی منقبض تر و در انزوای بیشتری قرار خواهد گرفت و در واقع در سراشیبی سقوط اقتصادی قرار میگیرد که به فروپاشی اقتصاد کشور منجر خواهد شد اما بنظر میرسد اگر قرار است مناسبا ت بین المللى ما بست مطلوب پیش رود این امکان با وجود ترامپ امکان تحقق بیشترى دارد.»
وی افزود: «به هر حال ایران باید وضعیت خود را روشن کند چون هیچ کشوری نمیتواند بدون ارتباط با کشورهای خارجی پیشرفته و بر قرارى مناسبات دیپلوماتیک مطلوب که منجر به گسترش تجارت خارجى و روابط اقتصادى منسجم گردد در مسیر رشد اقتصادى و بسامان شدن اقتصاد قرار گیرد و وضعیت اقتصاد کشور خود را بهبود ببخشد.»
جامساز گفت: «کشورهایی مانند کره شمالی و ونزوئلا و کوبا که وضعیت بسیار اسفانگیزی دارند، درهای کشورشان را بستهاند و از دنیا بیخبر هستند، درک صحیحی از روند طبیعی تحولات جهانی ندارند و در انزوا قرار گرفته اند.»
وی افزود: «در مقایسه کره شمالی با کره جنوبی،صادرات کره جنوبی به امریکا خیلی بیشتر از واردات کره جنوبی از امریکا است. رشد اقتصادی کره جنوبی مثبت بوده و حتی رشد دورقمی داشته و وضعیت درامد ملی و درامد سرانه بالایی دارد. ، مردم کره شمالی در فقر به سر میبرند در حالیکه کره جنوبى از اقتصاد پیشرفته برخوردار است و رفاه مردمانش حتى أز بسیارى أز کشور هاى غربى افزون است.»
این کارشناس اقتصادی گفت:«باید در ابتدا به ظرفیتهای کشور و به سرمایههای اجتماعی بیاندیشم و بر مردم تکیه کنیم چون کشور مربوط به مردم است، سیاست کشور را به سمت رفاه ملی و منافع ملی پیش ببریم.اگر قرار باشد کشوری ایدئولوژی خود را صادر کند ابتدا باید مردم در رفاه باشند و برخوردار ازشاخص هاى اقتصادى آنچنان مطلوبى باشد که مورد غبطه سایر کشور ها قرار گیرد و همواره در رده بندى تابلوهاى نظر سنجى اقتصادى و اجتماعى جهان بهترین موقعیت را کسب کند.»
وی افزود:«اولویت وظائف و تکالیف دولتها تامین منافع ملى آزادى و رفاه شهروندان است که جز قرار گرفتن در زنجیره اقتصادى و مناسبات مطلوب بین المللى امکان پذیر نیست.»
ارسال دیدگاه