هرمیداس باوند*
سیاست مدارا و تهاجم بایدن و ترامپ در سیاست خارجی
در این دوره از انتخابات امریکا، دو کاندیدای اصلی شرکت کننده در انتخابات، کمتر به بحثهای مربوط به سیاست خارجی پرداختند که با توجه به اینکه در هر کشوری برای مردم آن سیاست داخلی اهمیت دارد، قابل پذیرش است.
بویژه که در این دور از انتخابات امریکا، مسائل داخلی این کشور به گونهای است که مردم نگرانیهای جدی بابت شیوع کرونا و سیاستهایی دارند که دولت مستقر یا دولت جدیدی که پس از انتخابات روی کار خواهد آمد، در پیش خواهد گرفت. آنها همچنین با توجه به رشد روزافزون بیکاری که ناشی از محدودیتهای کرونایی است، با حساسیتی ویژه رویکردهای اقتصادی دو کاندیدای دموکرات و جمهوریخواه را دنبال میکنند.
با وجود توجه دونالد ترامپ و جو بایدن به مسائل داخلی امریکا و تمرکز آنها روی این مسائل در کمپینهای انتخاباتیشان، این به آن معنا نیست که آنها فاقد راهبرد مشخصی در زمینه سیاست خارجی باشند. البته در بین این دو کاندیدا وضعیت دونالد ترامپ در سیاست خارجی واضحتر است. او که در سیاست خارجی سه سال و نزدیک به ۹ ماه اخیر دستاورد قابل قبولی نداشته، در یک ماه اخیر بدون اینکه به طور آشکار دست به تبلیغات روی سیاست خارجی خود بزند، سعی کرد، با تشدید بحران در روابط امریکا و چین، نگاه رأیدهندگان امریکایی را به سمت خود برگرداند. ترامپ در سالهای گذشته، نبردی جدی با چین درباره مسائل اقتصادی داشته است. بویژه که تراز صادراتی دو کشور کاملاً نامتعادل است.
میزان صادرات چین به امریکا که در سال ۲۰۱۸ حدود ۶۶۰ میلیارد دلار بود، بعد از جنگ تجاری در پایان سال ۲۰۱۹ به ۴۷۰ میلیارد دلار تنزل کرد. در حالی که در همین بازه زمانی صادرات امریکا به چین در سال ۲۰۱۸ حدود ۱۲۰ میلیارد دلار بود که در پایان سال ۲۰۱۹ به ۸۷ میلیارد دلار تنزل پیدا کرد. با این حال ترامپ با توجه به اهداف انتخاباتیاش، در ماه اخیر بر شدت حملاتش به چین افزود و تلاش کرد این باور را به رأیدهندگان بدهد که میتواند از میزان صادرات چین به امریکا بکاهد و به این طریق اشتغالزایی را برای امریکاییها به ارمغان آورد. او امیدوار است با حملات اخیرش به چین دیگربار بتواند به موفقیت رسیده و نگاهها را به سمت خود بازگرداند. علت تمرکز ترامپ روی مقابلههایش با چین نیز این بود که دستاورد رئیس جمهوری امریکا در دیگر حوزههای سیاست خارجی قابل توجه نبوده است.
اما در دیگر سوی این انتخابات، جو بایدن نیز به طور گذرا از مسأله سیاست خارجی عبور کرد. او میداند که روابط امریکا با متحدانش دیگر مثل سابق نیست و بهسختی میتوان آن را به شرایط قبل بازگرداند. اروپا که زمانی پیرو سیاستهای امریکا در جهان بود، در چند سال اخیر به این جمعبندی رسیده که دیگر نباید دنباله رو سیاستهای امریکا باشد و باید سیاستهای مستقلی را در پیش بگیرد. بنابراین بایدن در این زمینه کار سختی را در پیش دارد. او با این حال برای اینکه بتواند نگاه امریکاییها را به سوی خود جلب کند، تلاش کرده به طور مشخص سیاستهای خود در این زمینه را که ممکن است منجر به ریزش آرای او بین برخی گروههایی شود که سیاست خارجی برای آنها مهم است، آشکار نکند. به همین دلیل است که در معدود اظهاراتی که وی درباره سیاست خارجی خود داشته، شاهد کلی گوییها هستیم و در جایی مشاهده نمیشود که او به طور دقیق و با ذکر جزئیات به بیان دیدگاههایش در حوزه سیاست خارجی بپردازد. او در یک سال اخیر که به طور جدی وارد مبارزات انتخاباتی شده، نه فقط در سیاست خارجی که در برخی از مسائل سیاست داخلی نیز تنها به مواردی به طور مبسوط پرداخته و سیاستهایش در مورد آنها را تبیین کرده که شواهد و قراینی برای اجرای آنها در دست داشته است. اما به عرصههایی که به آنها اطمینان ندارد، به طور حاشیهای پرداخته است.
*کارشناس مسائل بینالملل
منبع: ایران
ارسال دیدگاه