غلامرضا انصاری*
پیامدهای اجتماعی تندروی و توهین
در تقبیــــــح و تحریـــــــــم رفتارهای موهن و هتک حرمت افراد به اندازه کافی مبانی شرعی و عقلی محکم و مستدل وجود دارد که مقبولیت این دست رفتارها را زیر سؤال ببرد.
از منظر شرعی پایه دین اسلام بر اخلاقگرایی و تحکیم احترام در مناسبات اجتماعی بنا شده است. از این منظر ما نه تنها در تاریخ اسلام کوچکترین نمونهای برای هتک حرمت یک انسان توسط بزرگان دین سراغ نداریم بلکه هر چه بوده نیز عکس این است.
از منظر تدبیر و عقلانیت نیز، هتک حرمت افراد و کشاندن این رفتار مذموم به سطح عالی سیاست، تنها منجر به نتایجی نامطلوب در گستره جامعه میشود. پیش پا افتادهترین این نتایج تسری این نوع برخوردها به مناسبات روزمره مردم و تبدیل کردن آن به یک الگوی عمومی است که خود زمینهساز نوعی هرج و مرج اجتماعی میباشد. مضافاً اینکه این دست رفتارها پیامهای نامطلوب و مخربی از داخل کشور به رقبا و دشمنان خارجی مخابره میکند و تنها باعث ایجاد تصویری پر از شکاف، نزاع و اختلاف از سطوح مختلف جامعه میشود. جدای از این ایجاد زمینههای افراط و تفریط در داخل با این دست رفتارها، چشمانداز توافق و وحدت داخلی را کاملاً مخدوش میسازد.
اما مسأله دیگر شرایطی است که خود باعث بروز این دست رفتارها میشود. از مهمترین این شرایط و عوامل وجود برخی انحصارهای سیاسی در داخل است. به عبارتی گروهی با قرار گرفتن در موقعیتی متفاوت در مقایسه با رقبای خود از نظر مصونیتهای سیاسی و برخورداری از تریبونها و امکانات، به این باور و یقین رسیدهاند که حق مطلق در مسائل با آنهاست و دیگران هستند که راه به خطا میروند. همین باور هم آنها را به این سمت میبرد که استفاده از هر ابزاری بر اساس تشخیص خود را مشروع بدانند. در حالیکه این نوع رفتارها نه در منش سیاسی بنیانگذار انقلاب سابقه داشته و نه در سبک رفتاری و سیاستورزی رهبر معظم انقلاب. به عبارتی اتفاقی که باید در این عرصه رخ دهد، لغو و رفع برخی انحصارهای سیاسی است که گروهی خاص از آن سود میجویند. خروج از حاشیه امنی که توسط این انحصار ایجاد شده، این گروه را بهصورت طبیعی با واقعیتهایی مواجه میکند که بسیار متفاوت از برداشتهای شخصی آنهاست و احتمالاً همین اتفاق نیز تا حد زیادی میتواند به تعدیل این دست رفتارها کمک کند.
*عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت
منبع: ایران
ارسال دیدگاه