چالشهای رئیسجمهوری سیزدهم
نیشابوری: برنامهمحور بودن و حزبیشدن انتخابات اولین گام برای برون رفت از چالشهای متعدد فعلی است/ اگر دوباره به شعارها اکتفا کنیم، ۸ سال آینده وضع کشور از امروز اسفبارتر خواهد بود
تهران (پانا) - سخنگوی حزب اسلامی کار گفت با توجه به حجم مشکلات موجود باید به این پرسش پاسخ دهیم رئیس جمهوری آینده با چه چالشهایی مواجه نخواهد بود؟ برای انتخابات آینده به یک سوپرمن نیاز داریم.
به گزارش ایسنا، محمد نیشابوری، در پاسخ به این پرسش که «رییس جمهور آینده به نظر شما با چه چالشهایی مواجه خواهد بود؟ » اظهار کرد: به نظرم این سوال باید به گونهای دیگر مطرح شود. اینکه رئیسجمهوری آینده با چه چالشهایی مواجه نخواهد بود؟ کمیت و کیفیت چالشهای پیش روی دولت آینده به نسبت گذشته نه تنها کاسته نشده است بلکه پیچیدهتر شده و حتما رئیسجمهوری آینده با معضلات بسیار بیشتری مواجه خواهد بود.
وی ادامه داد: طی ۸ سال گذشته، فساد در همه ارکان سه قوه بیشتر شده است. تحریمها پیچیدهتر شده به گونهای که اقتصاد ملی را کاملا زمینگیر کرده است. میزان دخالت نهادهای شبه دولتی و غیر خصوصی در اقتصاد افزایش چشم گیری پیدا کرده و هر لحظه این نهال درحال تنومندتر و ریشهدارترشدن است.جناحبندی خودی و غیر خودی هر روز افراد بیشتری را از قطار انقلاب پیاده میکند.
نیشابوری گفت: میزان دخالت نهادهای موازی در امر مملکتداری هر ثانیه بیشتر میشود. بحران منطقه و دشمنیهای ما با برخی کشورهای همسایه در طول دو دهه اخیر نه تنها کم نشده بلکه به طرز چشم گیری افزایش هم داشته است. توهین کردن و هتک حرمتها در ادبیات سیاسی به سوی فرهنگ غربی بیشتر تمایل پیدا کرده و از آموزههای دینی فاصله بیشتری گرفته است. انقطاع نسلی افزون بر گذشته شده و نسل جوان علی رغم اینکه در نظام آموزشی بعد از انقلاب تربیت یافته اما در ظاهر دین گریز و مذهب ستیز شده است. پایه پولی افزایش چشمگیری یافته و میزان نقدینگی سرسام آور شده است.
وی یادآور شد: به دلیل تحریمها، ذخایر بانک مرکزی در کمترین میزان خود طی ۴ دهه گذشته است. فروش نفت به نسبت دوران مرحوم مصدق کمتر شده؛ در کنار این فرسوده شدن تجهیزات نفتی و پالایشگاهی خود بحرانی عظیم را پیش رویمان قرار میدهد. هرکدام از این چالشها به تنهایی برای سقوط یک دولت کفایت میکند. پس دولت آینده با کلکسیونی از چالشها مواجه خواهد بود که حل آنها قطعا یک سوپرمن یا یک معجزه را طلب میکند.
این فعال سیاسی گفت: یکی از اساسی ترین ایرادات نظام انتخاباتی ما در طول بیش از۴دهه گذشته، توجه به افراد بوده در حالیکه میبایست به برنامهها توجه میکردیم. هرچند بحرانها و رویدادهای غیرمترقبه و خارج از اختیارات دولت و نهاد اجرایی در طول سالهای گذشته احتمال اینکه هر برنامهای را هم به شکست میکشاند وجود داشت. اینکه حضور برنامهها و رقابت آنها در عرصه انتخابات امری لازم و ضروری است برکسی پوشیده نیست.
وی افزود: به نظرم باید انتخابات به سوی حزبی شدن و برنامه محور بودن سوق یابد. در این شرایط خواهد بود که احزاب، توانمندترین گزینه خود را راهی رقابتهای انتخاباتی خواهند کرد و در آینده پاسخگوی آنچه عمل میکنند نیز هستند. در شرایط فعلی فردی به صرف رجل بودن، بدون پشتوانه حزبی وارد چرخه رقابتها میشود آن هم رقابتی که شورای نگهبان رقم میزند و بعد هم چه بخواهیم و چه نخواهیم یکی از این افراد رئیس جمهوری خواهد شد. حال چه کسی پاسخگوی درست یا غلط بودن رفتارها و برنامه و در نهایت عملکرد اوست؛ معلوم نیست.
نیشابوری گفت: در حقیقت نامزد انتخاباتی بوسیله احزاب و گروههای سیاسی پلههای رقابت را بالا میروند و پس از آن یکه تازیها شروع میشود. اگر دقت کنید همیشه روسای جمهوری در دوران دولت دومشان، خود رایتر و یکه تازتر میشوند. دلیل اصلی آن وابسته نبودن رئیس دولت به نهادهای خرد جمعی و حزبی است. چون خود را رها مییابد و نیازمند پاسخگویی به هیچ حزب و مرجعی نمیداند؛ پس هر تصمیمی را راسا میگیرد و عمل میکند. نمونه بارز آن دولتهای دوم احمدی نژاد و روحانی است. پس برنامه محور و حزبی شدن انتخابات نخستین گام برای برون رفت از چالشهای متعدد فعلی است.
سخنگوی حزب اسلامی کار تصریح کرد: قطعا سوابق اجرایی تاثیر مثبتی بر فرآیند تصمیم سازی و تصمیم گیری روسای جمهوری خواهد داشت. اداره کشور توسط عالیترین مقام اجرایی به سوابق خوب و شفاف و در عین حال کلان نیازمند است. آداب کشورداری و نحوه مواجه با بحرانهای بزرگ بدون شک نیازمند پیشینهای خوب خواهد بود. نمیتوان سرنوشت۸۰ میلیون ایرانی با قومیتها، آداب وسنن، فرهنگها، ادیان و مذاهب مختلف و... را در ید اختیار فردی بیتجربه گذاشت. بخشی از معضلات کنونی کشور محصول اشتباهات افرادی است که هیچ سابقهای در عرصه کلان مدیریتی نداشتهاند و پلههای ترقی را آسانسوری طی کردهاند.
این فعال سیاسی گفت: اگر انتخابات حزبی و برنامه محور شود حتما نقاط ضعف کاهش بسیاری خواهند یافت و نقاط قوت هم افزایش. در برنامه محوری اگر نقطه ضعفی هم در سابقه یک نامزد وجود داشته باشد حتما با درایت طراحان برنامه نقطه ضعف رفع و در جهت تبدیل شدن به نقطه قوت حرکت خواهد کرد. توجه به اسناد بالادستی و برنامههای توسعهای میزان خطاها و ضعفها را کاهش خواهد داد. به نظرم راهی جز برنامهمحوری و حزبیشدن در مقابلمان وجود ندارد. اگر دوباره صرفا به شعارها اکتفا کنیم ۸ سال آینده وضع کشور از امروز اسف بارتر خواهد بود. طی این دههها ما در عرصه مملکت داری پیش نرفتیم ما در حقیقت در گرداب مشکلات در حال فرو رفتن هستیم.
وی در پایان خاطر نشان کرد: سنجش شعار در نظامهای حزبی اصلا معنا ندارد آنها به سنجش برنامهها توجه میکنند. وقتی میگوییم شعار یعنی چیزی غیرقابل سنجش یا در کم ترین حد قابلیت برای سنجش. چون بسیاری از شعارها از دل برنامهها بیرون نمیآیند. شعارها احساسی و دفع الوقتی هستند. به مقتضیات جمع و شرایط محیطی و زمانی برمیگردند. هیجان محور هستند و برای ترغیب و پروپاگاندای انتخاباتی کاربرد دارند. دنیا با شعار پیشرفت نکرد. برنامه بود که ژاپن و کره را و اکنون هم چین را به اقتصادهای برتر دنیا تبدیل کرده است.
ارسال دیدگاه