شهرام مکری*
اکبر عالمی من و برادرم را با سینما آشنا کرد
قبل از رفتن به کلاس اول دبستان بودم که برنامه آن روى سکه با اجراى استاد اکبر عالمى از تلویزیون پخش مى شد. برنامه رویکردى آموزشى درباره سینما داشت و طبیعى بود که کسى در سن و سال من از آن سردرنمى آورد. اما همه بچه هاى آن روزگار مى دانند که هربرنامه اى با نمایش بخش هایى هرچند کوتاه از فیلم هاى روز دنیا مى توانست چه جذابیتى داشته باشد.
آن روى سکه چنین برنامه اى بود و در یکى از قسمت هایش استاد سنگ تمام گذاشت؛ جنگ ستارگان و جیسون و آرگونات ها. با هم در یک برنامه.تکه هایى از هر دو فیلم را پخش کرد و درباره تکنیک هاى ساخت جلوه هاى ویژه شان گفت و من و برادرم را شیفته سینما کرد و اینطور شد که من اولین نماهاى جنگ ستارگان را با ایشان به یاد مى آورم.
سال ها بعد در دانشگاه شاگردشان شدم و از خاطره برنامه آن روى سکه گفتم و گفتم چه تاثیر مهمى برمن گذاشته. تعجب کرد که بر نامه را به خاطر داشتم وباز هم تاکید کرد که چقدر امیدوار بوده با آن برنامه جلوه هاى ویژه در سینماى ایران را تکانى بدهد.
آخرین دیدارم با ایشان در جلسه معرفى کتاب -جعبه ابزارى براى فیلم ساز- با ترجمه دکتر لیداکاووسى بود. هنوز هم امیدوار بودند به اینکه آموزش سینما مى تواند نسل بسازد و من مطمئن بودم که درست فکر مى کنند به شرط آنکه معلمى چون اکبر عالمى باشد. دانشمند؛ قاطع؛خوش صحبت؛ خوش قیافه و صریح.کسى که سال ها در دایره سینما چرخید و با سخت کوشى آن را بزرگتر کرد. استاد سفرتان به خیر و ممنونم.امیدوارم روزى سمت روشن نیرو باز شاگردتان شوم.
ارسال دیدگاه