ساناز سماواتی، بازیگر «بوم و بانو» از سختیهای حرفهاش میگوید
۸ سال سابقه بیمه دارم برای ۳۰ سال کار!
تهران (پانا) - ساناز سماواتی این شبها با شخصیت «دلربا» در سریال «بوم و بانو» به کارگردانی سعید سلطانی، در شبکه دو دیده میشود.
بهگزارش روزنامه خراسان، شخصیتی که با دقت و وسواس خاصی، بقیه خدمتکاران خانه «تیمسار افشار» را هدایت میکند و طبق گفته این بازیگر مورد توجه مخاطب هم قرار گرفته است. به بهانه پخش سریال «بوم و بانو»، درباره حضور او در این مجموعه تاریخی و مسائلی که امروز در سینما و تلویزیون وجود دارد، با این بازیگر گفتوگویی داشتیم که در ادامه میخوانید.
چه چیزی باعث شد بازی در سریال «بوم و بانو» را بپذیرید؟
تیم حرفهای داشتیم و علاوه بر این، سابقه بسیار خوب و کارگردانیهای درخشانی که آقای سلطانی دارند، برای هر بازیگر حرفهای این جذابیت را ایجاد میکند که با ایشان کار کند. بهعلاوه این قصه در زمانی از تاریخ یعنی دهه ۲۰ و ۳۰ اتفاق میافتد که من عاشق آن دوره هستم. من را میبرد به دنیای مادربزرگم و روزهایی که ایران اتفاقات عجیبی را تجربه میکرده به همین دلیل این دوره همیشه برایم جذابیت دارد. «دلربا» یک شخصیت روستایی است که میخواهد از تجدد عقب نیفتد و هرطور شده جنم خود را به صاحبکارش نشان بدهد. در قدیم اعیان و اشراف یک «خانهدار» داشتند و شخصیت «دلربا» همین «خانهدار» است. آشپز، راننده، باغبان و بقیه خدمه زیر دست او کار میکنند.
یکی از اتفاقات خوب در این سریال، دعوت از چهرههای پیش کسوت مانند خانم آزیتا لاچینی و مهوش افشارپناه است.
بله بازیگران عزیز زیادی داریم که در خانه نشستهاند، هیچکس آنها را دعوت به کار نمیکند و این اتفاق بدی است. آقای سلطانی با دقت نظر از چنین عزیزانی دعوت کردهاند که من در جایگاه صنفی، به خاطر این مسئله هم از ایشان تشکر میکنم.
به نظر شما دلیل کمکاری یا بیکاری چهرههای پیش کسوت چیست؟
اتفاقات مختلفی همزمان دست به دست هم دادهاند و من به عنوان بازرس انجمن بازیگران سینما و تلویزیون این مسئله را بیشتر درک میکنم. متاسفانه باید بگویم مدتی است که باب شده بازیگر را بر اساس فضای مجازی و تعداد دنبالکنندههایش میسنجند و این بسیار دردناک و اسفناک است، چون بازیگرانی هستند که شاید اصلا در فضای مجازی حضور یا فعالیت آن چنانی نداشته باشند. متاسفانه از زمانی که مسائل مالی کار هنری را احاطه کرده یعنی دغدغه کارگردان و بعضی تهیهکنندهها این است که برای تهیه یک کار سرمایهگذار بیاورند، این مسئله نمود بیشتری یافته، چون کسی که پول میآورد تصمیم گیرنده میشود، سپس بنابر صلاحدید و خواسته خودش میگوید اگر من پولی را پرداخت میکنم، فلانی باید این نقش را بازی کند یا فلان شخص باید گریمور، صدابردار یا نویسنده باشد، بنابراین کار حرفهای از مسیر خودش خارج میشود.
اما در قدیم این طور نبود.
بله در تایید صحبتهایم به این مسئله اشاره میکنم که بیننده شبکه آیفیلم بسیار بالاست و اگر از مردم بپرسید چرا آیفیلم را میبینید، میگویند آثار قدیمی را پخش میکند، بازیگران قدیمی در آنها حضور دارند، آنها طبیعی بازی میکنند و کارگردانها و قصههای قدیمی چیز دیگری بودند. همه اینها از این موضوع نشئت میگیرد که آن زمان به عنوان مثال در تلویزیون ساختمانی به نام ساختمان طوس داشتیم، یک شخصیت حقیقی از طرف سازمان تهیهکننده میشد، اما هیچ پولی دست این فرد نبود، ما چکهای خود را از سازمان میگرفتیم و تکلیفمان با سازمان معلوم بود. امروزه سازمان میگوید برو کار را بساز، من پخش کنم! بنابراین همان چرخه غلط یعنی تزریق پول و کسب منابع مالی برای یک اثر هنری باعث میشود که کارگردان و تهیهکننده به خواستههای افرادی که حرفهای نیستند و باید سالیان سال کار کنند تا در جایگاه درست قرار بگیرند تن بدهند. از طرف دیگر بازیگر - اسپانسر موضوع دیگری است که زمینهساز همین مسئله شده، یعنی عدهای میگویند ما پول میدهیم نقشی را بازی میکنیم، در حالی که هرکاری تخصص و دوره شاگردی میخواهد. همه این مسائل باعث شده بعضی کارها باب سلیقه مخاطب نباشد.
یعنی معتقد هستید چهرههای جدید تخصص و سابقه ندارند؟
بهنظر من این طور است. راجع به خودم صحبت نمیکنم، کسوت من شاگردی است و همچنان دوست دارم یاد بگیرم. ببینید هنرمندان باسابقهای که کار میکنند از کجا شروع کردند، اما امروزه طرف یکشبه بازیگر میشود و نقش اول بازی میکند. در سینما یک سری آدمهای خاص در دایره خاصی کار میکنند.
یعنی این سابقه باید ابتدا با نقشهای فرعی به دست بیاید و پیشرفت پلهپله اتفاق بیفتد؟
بله، همه ما همین طور شروع کردیم. من هرگز مخالف ورود نیروهای جوان نیستم، لازمه هنر ورود تفکر جوان است و پویایی هنر در همین است، اما باید افرادی وارد این حرفه شوند که دورهای را گذرانده باشند، آموزش دیده باشند، از نقشهای مکمل شروع کنند و به مرور جایگزین پیش کسوتان شوند و آنها هم نظارهگر موفقیت شاگردهایشان باشند.
نظرتان درباره ورود چهرههای دیگر به حوزه بازیگری چیست؟
هیچ مشکلی نیست، همه ما میتوانیم انتخاب کنیم. کسی که علاقهمند به بازیگری است ابتدا الفبای کار را یاد بگیرد، دوره ببیند، کلاس برود و بعد آرامآرام نقشهای کوچک را بازی کند، نه این که یک نفر بهخاطر رانت و آشنایی، نقش اول یک کار را به دخترخالهاش بدهد وگرنه در این بستر جای هیچ کس تنگ نمیشود، اما برای احترام به شعور بینندگان سعی کنیم افرادی با سطح سواد پایه را وارد این حوزه کنیم. آزیتا لاچینی عزیز با آن بازی زیبا چرا باید سالها خانهنشین باشد. بزرگان پیش کسوت زیادی هستند که مدتهاست از حالشان بیخبریم و از هنرشان بیبهره. چرا باید این طور باشد؟ در سایر کشورها پیش کسوتها ارج و قرب خاصی دارند، یک سکانس بازی میکنند و امضای آن کار هستند. از تهیهکنندگان و صداوسیما خواهش میکنم به این موضوع بیشتر توجه کنند. سالها هزینه شده که یک نفر استاد و پیش کسوت شده است.
پس همه این عوامل در غیبت شما در سینما دخیل هستند.
بله همه دخیل هستند. من هشت سال سابقه بیمه دارم، اما ۳۰ سال سابقه کار دارم. من خودم از سال ۷۵ عضو خانه سینما بودم، زمانی که میخواهی کارتت را تمدید کنی میگویند سه نقش اول سینمایی را که «امسال» بازی کردی بیاور، در حالی که ما با سینما شروع کردیم. نهتنها من بلکه بسیاری از دوستان همکار این مشکل را دارند. امیدوارم روزی ما را بهعنوان یک شغل در وزارت کار قبول داشته باشند.
ارسال دیدگاه