امیر زنگنه*
روندها در نیمه دوم سال
باید قبول کنیم رشد قیمتی سالیان اخیر سهام شرکتهای حاضر در بورس تهران بهخاطر شکوفایی اقتصادی نبوده و همواره این رشد در رابطه مستقیم با تورم و رشد دلار داخلی است. به این صورت که رشد دلار باعث بالا رفتن قیمت املاک، تجهیزات و سایر داراییهای شرکت شده و البته قیمت محصولات خروجی شرکت هم افزایش مییابد و از این طریق شرکتها سودده شده یا دارای آیندهای بهتر میشوند و از آنجا که سهامداران همواره درحال معامله آینده شرکتها هستند، این امر باعث رشد قیمت سهام شرکتها میشود.
از عوامل دیگر در رشد بازار میتوان به رشد قیمت جهانی کامودیتیها اشاره کرد که روی قیمت سهام شرکتهای صادراتمحور که اغلب شاخصساز و لیدر بازار هستند بسیار تاثیرگذار است. همچنین تحریمهای اقتصادی و سیاسی عامل دیگری برای رشد تورم و بورس است. در وضعیت کنونی که بیشتر شرکتها با افت قیمتی ۳۰ تا ۶۰ درصدی در بازهای بسیار کوتاه مواجه شدهاند باید بررسی کرد که این کاهش قیمت احساسی، یک تغییر روند در بازه میانمدت یا طولانیمدت است یا اینکه صرفا یک اصلاح در میانه روند صعودی است. در ابتدا به دلایل این کاهش قیمت پرداخته و آن را با پارامترهای مطرح شده در دو پاراگراف قبل مقایسه میکنیم.
آزاد شدن فروش ۶۰ درصدی سهام عدالت، مهمترین عامل فشار فروش بر بازار بود. اما با دید بلندمدت، ورود جمعیت بزرگ سهامداران عدالت به بورس باعث تعمیق آن شده و این موضوع یک مزیت است و البته بازار را به لایهای فراتر از دولت یعنی حاکمیت انتقال میدهد؛ زیرا تعداد سهامداران فعال در بازار از چند ده هزار نفر به چند ده میلیون نفر افزایش یافته و این حاکمیتی شدن بازار باعث میشود که نهادهای بیشتری بر این بازار نظارت کرده و شفافیت بالاتر رفته و به تقویت بازار منجر شود. در ضمن از این به بعد فروش سهام عدالت توسط بانکها و کارگزاریها بهصورت بلوکی و خارج از بازار خرد انجام میشود.
از موارد دیگر که باعث وضعیت کنونی شدهاند، میتوان به مشکلات به وجود آمده در آمادهسازی صندوق پالایشی و بروز شایعه تکمیل و رفع کسری بودجه دولت اشاره کرد. از آنجا که سهامداران، رشد قیمت سهام شرکتها را در ابتدای امسال بهخاطر حمایت دولت و تحرکات آن در شرکتهای بزرگ دولتی برای تامین مالی به جهت جبران کسری بودجه میدانستند، این عدمهماهنگی در پذیرهنویسی صندوق را بیمیلی دولت در ادامه حمایت از بازار برداشت کرده و رو به فروش سهام آوردند که در این بین نبود بازارگردان و ناهماهنگی حقوقیها در حمایت از بازار باعث فروش هیجانی تازهواردان آموزشندیده شد و البته اندکی بعد حرفهایهای بازار هم که از آذر سال قبل یا از ابتدای امسال در سودهای بسیار زیادی بودهاند با فروشهای خود دست به ذخیره و حمایت از سودهای بهدست آمده زدند که منجر به فشار فروش بالا و افت قیمت در سهام شرکتها شد. اما همانطور که میدانید صندوق پالایشی درحال پذیرهنویسی است و دولت برای صندوق یا صندوقهای بعدی آمادگی دارد و سایر موضوعات مطرح شده هم هیچکدام از عوامل تاثیرگذار در برگشت روند میانمدت و طولانیمدت نیستند. با کنار هم قرار دادن عواملی مانند رشد تورم و کاهش پیوسته ارزش ریال (رشد دلار داخلی) در چند دهه اخیر و کاهش ایندکس دلار در آمریکا و رشد قیمت کامودیتیها که البته نشاندهنده بالا بودن احتمال پیروزی ترامپ در انتخابات آینده ریاستجمهوری آمریکا است و همچنین قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین که منجر به تسهیل صادرات خواهد شد، میتوان این نتیجهگیری را داشت که هنوز با تغییر روند قیمتها در بازه میانمدت و بلندمدت فاصله داریم و اتفاقات اخیر تنها یک اصلاح در میانه روند بوده است.
سازمان بورس میتواند در شرایط اینچنینی که بازار بهصورت احساسی وارد بحران صعودی یا نزولی میشود، میتواند از بازارگردان کمک بگیرد، از ابزار اختیار خرید و فروش استفاده کرده و البته در مقطع کنونی به تسهیل و تسریع اجرای افزایش سرمایهها از محل تجدید ارزیابی داراییها بپردازد همچنین میتواند با کاهش دامنه نوسان و بالا بردن حجم مبنا در اندازه شناوری سهام شرکتها به بهبود شرایط کمک کند که البته بهترین پیشنهاد استفاده از دامنه نامتقارن است؛ برای مثال بازه مثبت ۵ تا منفی ۲ که حقوقیها فقط در بازه مثبت مجاز به فروش باشند.
تازهواردان میتوانند با دقت در روند قیمتی شرکتها در بازه میانمدت و بلندمدت متوجه شوند که قیمت شرکتها همواره (به همان دلایل گفته شده در ابتدای مطلب) صعودی بوده است هرچند که طی این مسیر صعودی با کاهش قیمتهای مقطعی هم مواجه بودهاند. قطعا در سهام عدالت که ارزش اولیه آن حدودا پانصد هزار تومان بوده و هماکنون ارزشی تقریبا ۳۵برابر دارد به یکباره این جهش قیمتی اتفاق نیفتاده است و در بازه زمانی بلندمدت (حدودا ۱۰ ساله) بارها و بارها قیمت آن افزایش و کاهش یافته، اما نهایتا برآیند آن مثبت بوده است، اما سوال اصلی اینجاست که اگر سهامداران از همان ابتدا ارزش سهام خود را میدانستند و امکان فروش آن را داشتند آیا میتوانستند در برابر وسوسه دو، سه یا ۱۰ برابر شدن قیمت آن مقاومت کنند یا اینکه تحمل کاهش قیمت یا رنج زدن (عدمکاهش یا افزایش محسوس قیمت در یک بازه زمانی) را داشتند؟ پاسخ برای بسیاری از افراد قطعا خیر است. بنابراین از آنجا که بازار دارای ریسکهای سیستماتیک و غیرسیستماتیک فراوانی در بازه کوتاهمدت است، بهتر است که در بازه میانمدت و بلندمدت به سهامداری بپردازید و به سبد سهام خود بهعنوان یک دارایی مطمئن (در بلندمدت) نگاه کنید.
برای نیمه دوم امسال، همچنان رشد قیمتی را برای شرکتهای بزرگ دولتی و شرکتهایی که افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی داراییها دارند انتظار دارم و البته پس از آن با رشد کامودیتیها و روشنتر شدن مفاد قرارداد ایران و چین برای شرکتهای صادرات محور خصوصا گروه معدنی، فلزی، پتروشیمی و پالایشی آیندهای روشن را متصورم.
*مدرس و تحلیلگر بازار سرمایه
منبع: دنیای اقتصاد
ارسال دیدگاه