۴ اصل مهم و اثرگذار در پرورش فرزندان
تهران (پانا) -یک روانشناس ضمن تشریح نحوه پرورش مهارتهای فرزندپروری در والدین گفت سبک فرزندپروری، روابط و میزان رضایت زوجین و آرزوهای والدین چهار اصل مهم و اثرگذار در پرورش فرزندان است.
به گزارش ایسنا، گوهریسنا انزانی، با بیان اینکه روابط والدین و فرزندان نظامی در هم پیچیده است، گفت: در حال حاضر به نظر میرسد دغدغه تمامی والدین این است که چه طور زندگی سالم، شاداب، موفق، قاعدهمند و هنجار را برای فرزندانشان فراهم کنند؛ طی سالهای اخیر وجود مشکلات هیجانی و رفتاری کودکان بیشترین دلیل مراجعه والدین به کلینیک ها و کمک خواهی از مشاوران بوده است که در این میان روابط میان والدین و فرزندان در بروز این نوع از مشکلات بسیار مهم است.
وی معتقد است که برای حل مشکل روابط میان والدین و فرزندان، مهارت فرزندپروری یکی از مهمترین راههاست؛ مهارت فرزندپروری به معنای یادگیری مطالب در مورد مراحل رشدی فرزند و درک اینکه در هر سنی فرزندان چه رفتاری از خود بروز میدهند و والدین باید چگونه عمل کنند، است.
به گفته وی، مهارت فرزندپروری به والدین کمک میکند تا فرزند خود را به شکل سازندهای پرورش و تواناییهای آن را ارتقا دهند و به او بیازموزند که چگونه فکر، احساس و رفتار خود را مدیریت کنند.
این روانشناس درباره نحوه پرورش مهارت فرزندپروری در والدین توضیح داد: در قدم اول والدین باید بتوانند واقعیت فرزندشان را بشناسند و آنها را به طور کامل بپذیرند، خودشان مهارتهای اجتماعی مثل کنترل خشم، برنامهریزی، هدفمندی و ارتباط موثر،همدلی،مقابله با خلق منفی و.. را یاد بگیرند. همچنین والدین باید با ثبات باشند، یکنواخت رفتار و یکسان صحبت کنند تا فرزند دچار چالش ذهنی نشود و به فرزند خود اطمینان خاطر دهند که او را دوست دارند، اما در عین حال صریح و قاطع هستند.
انزانی با تاکید بر اینکه سبک فرزندپروری، روابط و میزان رضایت زوجین و آرزوهای والدین چهار اصل مهمی است که بر پرورش فرزندان اثرگذار است، گفت: پژوهشهای انجام شده نشان میدهد عدم رضایت زناشویی زوجین اثر زیادی در به خطر انداختن سلامت روان کودکان دارد.
این روان شناس اظهار کرد: همچنین ابراز محبت زوجین به هم، عامل اساسی پیشبینی سلامت روان فرزندان است؛ یعنی عشق والدین به هم و عشق والدین به فرزند از مهمترین موضوعات ذهنی فرزندان است و زمانی که فرزندان نتوانند این عشق و علاقه را دریافت کنند، به بیمار معلوم خانواده تبدیل میشود که در این حالت امکان دارد مشکلات هیجانی و رفتاری زیادی را از خود بروز دهند.
وی با بیان اینکه مشکلات رفتاری به دو گروه برونیسازی شده و درونی سازی شده تقسیم میشود، تصریح کرد: در مشکلات رفتاری برونیسازی شده فرزند رفتارهای پرخاشگرانه از خود بروز میدهد، قوانین را نقض میکند، همچنین در مشکلات رفتاری درونی سازی شده فرزند در صورت مشاهده مسئلهای دچار اضطراب، افسردگی، انزواگزینی و گوشهگیری میشود.
وی تاکید کرد: در این شرایط سبکهای فرزندپروری و روش برخورد والدین با یکدیگر و با فرزندان در شکلگیری رشد شخصیتی و رفتاری و فکری و آنها اثر دارد. همچنین براساس پژوهشها، نوع تعامل والدین با هم و با فرزند در شکلگیری شخصیت فرزندان و نوع ناسازگاری رفتاری آنها بسیار موثر است.
این روانشناس در ادامه این گفتوگو درباره رفتار والدین و تاثیر آن بر فرزندان نیز یادآور شد: براساس نظریه بامریند سه سبک فرزندپروری وجود دارد. در سبک اول (مستبدانه)، والدین ثبات روحی و فکریشان پایین است، در عین اینکه تقاضای زیادی از فرزندشان دارند، اما پاسخ زیادی به نیازهای فرزندشان نمیدهند در این سبک تحلیل قوانین زیاد است و باعث بروز مشکلات زیاد رفتاری خواهد شد. در سبک دوم (سهلگیرانه) تقاضای والدین کم و پاسخ آنها به فرزندشان بالا است، نظم و قانون بر خانواده و فضای زندگی افراد کم است و چندان کاری به کار فرزند خود ندارند و این موضوع باعث پرخاشگری رفتار، رفتار ضداجتماعی و مشکلات رفتاری و هیجانی بیشتری میشود.
انزانی درباره سبک سوم فرزندپروری براساس نظریه بامریند توضیح داد: در سبک فرزندپروری مقتدرانه که بهترین سبک فرزندپروری است، نقش پدر و مادر معین است و پدر و مادر مهارت اجتماعی را به خوبی کسب کردهاند و استقلال و ارتباط دوسویه بین والدین و فرزند حاکم است، پیشرفت تحصیلی و اعتماد به نفس در این فرآیند افزایش پیدا میکند، مشکلات رفتاری و هیجانی به شدت کاهش مییابد و جو گرم روانی و تعامل والدین با هم و فرزند را افزایش میدهند.
وی معتقد است که شاید در ابتدا، یادگیری مهارتهای فرزندپروری سخت به نظر برسد و به همین دلیل نیاز است که قبل از تولد فرزند در ابتدا این مهارت را یاد بگیریم و با سعی و کوشش بتوانیم به فرزندان خود و خانواده و جامعه کمک کنیم. به عنوان پدر و مادر از خود مراقبت کنیم؛ هدفمند باشیم، برنامهریزی و مطالعه کنیم، صبور باشیم، کنترل خشم و نحوه رهایی از ترسهای درونی را بدانیم، زمان کافی برای خود اختصاص دهیم و انتظارات واقعبینانه از خود و فرزند داشته باشیم.
ارسال دیدگاه