دلنوشته یک دانشآموز درباره «حاج قاسم»: میدانستند نمیتوانند در رویارویی با تو پیروز شوند
تهران (پانا) _ دانشآموزان سراسر کشور در همذاتپنداری با سردار سلیمانی به خلق دلنوشتههایی پرداختند که گزیدهای از این دلنوشتهها در کتاب «منم یک حاج قاسم دیگر» وارد بازار نشر شد.
کتاب «منم یک حاج قاسم دیگر» مجموعهای از دلنوشتههای دانشآموزان سراسر کشور درباره «شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی» است که دیماه سال ۹۸ طی یک حمله تروریستی به مقام رفیع شعادت نائل آمده است.
از میان صدها دلنوشته که از سراسر کشور برای این پویش ارسال شده است، ۱۴۲ دلنوشته برای درج در این کتاب برگزیده شدهاند.
در یکی از دلنوشتههای دانشآموزی به قلم امیرحسین پدرام دانشآموز دوره متوسطه اول از شهر تهران خطاب به سردار سلیمانی میخوانید:
« غرق سکوت، تعجب، غم! بارانِ اشک بر زمینی سوخته که ققنوسوار از خاکستر خویش سر برون میآورد. ولی این بار ققنوس آرام نخواهد گرفت چون میداند ترس چشمهای آنان را بسته است.
دوباره قصه تکراری و خستهکننده دنیا!
در این باغ، برگها بر هر درخت آواز خویش را سر میدهند و مانند دایهای مهربان شاخه را در آغوش کشیدهاند ولی بعضی از برگها چشم از دایه خویش برمیدارند و در پی آن میروند که مادر حقیقی خویش را در آغوش گیرند. این انتظار سخت و طاقتفرسا است. دست زمان و حمله لشگریان خورشید بر قلب اینان رویشان را زرد و پریشان میکند. دیگر تاب تحمل ندارند. در آخرین لحظات پیکی بر آنان میرسد که خبر از مادر دارد. میوزد و آنان را به آغوش مادر میرساند. دیگر اینجا مهم نیست که دیگران بر شاخهاند و آنان بر زمین، دیگر مهم نیست که دیگران ایستادهاند و آنان خوابیده، دیگر مهم نیست که دیگران اشک میریزند و به نیکی آنان اقرار میکنند زیرا جان به جانان رسیده است و ما مردهایم و آنان زندهاند.
آنقدر در دام ریا افتادهایم که فراموش کردهایم ظالمترین انسانها در حق معصومترین آنان، همان کسانی بودند که اثر سجود بر پیشانیشان نقش بسته بود. مُهر خدا بر پیشانیشان بود ولی مِهر خدا بر قلوبشان نه. اینچنین بود که این سکه دو رویی حقیقت خود را آشکار کرد. معاویهها و عمروعاصها و ابوموسی اشعریها نمیفهمند بهترین نماز، نماز عشق است. نمازی که وضویش خون، نیتش جان و پایانش پایان فنا و آغاز بقاست.
از پشت بر پیکرت خنجر زدند و میخندیدند غافل از آنکه در لشکر علی(ع) هیچ زرهی پشت ندارد. میدانستند نمیتوانند در رویارویی با تو پیروز شوند. از پشت و با کمان آنهم از دور! ولی میدانیم مرگ برایشان نابودی است و برایمان معراج، برایشان زهر است و برایمان از عسل شیرینتر. مرگ را سیاهی و زشتی میبینند ولی آن را بهجز زیبایی نمیبینیم. بهراستی در پس خندههایت چه رازی نهفته بود که دل را شاد میکرد و در تیغ ابروانت که چون ذوالفقار دشمنان را در نطفه خفه میکرد؟
مالک اشتر را از میانمان بردند! ولی سوگند میخوریم بهپاس قطرهقطره خون او تا آخرین قطره خون خویش همراه علی خواهیم بود.
سردار! خوشا بر این سعادت که چه پایانی است بهتر از شهادت ... سلام ما را به سیدالشهدا برسان!
ما سیـــنه زدیم بیصدا باریدند از هرچه که دم زدیم آنها دیدند
ما مدعیـــان صف اول بودیــم از آخر مجلس شهدا را چیدند»
کتاب «منم یک حاج قاسم دیگر» اردیبهشت ماه ۹۹ در مراسمی با حضور حاجی میرزایی وزیر آموزش و پرورش رونمایی شد. این کتاب به همت سازمان دانشآموزی کشور و با مشارکت سازمانهای دانشآموزی سراسر کشور گردآوری و به چاپ رسیده است. «کتاب «منم یک حاج قاسم دیگر» مبتنی بر ۵ بخش از مجموعه پیامها، متن وصیت نامه، منتخب دلنوشتههای دانشآموزی، بیانات مقام معظم رهبری در خصوص شخص حاج قاسم سلیمانی و بخش تصاویر است.
هدف از جمعآوری این مجموعه بست و پیوند الگوها و اسوههای انقلابی با نسل نوجوان و جوان کشور است.
ارسال دیدگاه