به مناسبت سالروز آغاز به کار اولین دوره مجلس خبرگان رهبری؛
امام خمینی خطاب به اعضای مجلس خبرگان رهبری: به هیچ چیز الا مصالح اسلام و مسلمین فکر نکنید
تهران (پانا) - رهبر و رهبری در ادیان آسمانی و اسلامِ بزرگ چیزی نیست که خود به خود ارزش داشته باشد، و انسان را خدای نخواسته به غرور و بزرگاندیشیِ خود وادارد. آن همان است که مولای ما، علی بن ابی طالب، درباره آن گوشزد فرموده است. اساساً انبیاء خدا - صلوات الله و سلامه علیهم - مبعوث شدند برای خدمت به بندگان خدا، خدمتهای معنوی و ارشادی و اخراج بشر از ظلمات به نور، و خدمت به مظلومان و ستمدیدگان و اقامه عدل، عدل فردی و اجتماعی...
در جمهوری اسلامی ایران، رهبری، رکن اساسی و محور اصلی نظام است و این جایگاه رفیع، در قانون اساسی به عنوانِ ضامن عدم انحرافِ سازمانهای مختلف از وظایف اصیل اسلامی خود شناخته شده است. حوزه وسیع و سنگین مسؤولیتهای رهبری و نقش بنیادین آن در سلامت نظام سیاسی ایجاب میکند که شایستهترین فرد، عهدهدار آن شده و شخص رهبر، دارای بالاترین صلاحیتهای علمی، اخلاقی، سیاسی و از برترین تواناییها برخوردار باشد. از این رو، برای آن که انتخاب این مقام بر طبق معیارهای لازم صورت گیرد، انتخاب رهبر از سوی مردم، به وسیله نمایندگان خبره آنان صورت میپذیرد. به این ترتیب که خبرگان، منتخب مردم هستند و رهبر، منتخب خبرگان. رهبرِ منتخب خبرگان، ولایت امر و همه مسؤولیتهای ناشی از آن را برعهده خواهد داشت. همچنین در صورتی که رهبری از انجام وظایف قانونی خود که در قانون اساسی مذکور است، ناتوان شود، از مقام خود برکنار خواهد شد که تشخیص این امر نیز برعهده خبرگان رهبری است. بر این اساس اولین مجلس خبرگان رهبری در شرایطی که کشور، در حال نبردی نابرابر با حکومت عراق و دنیای استکبار بود و متجاوزان عراقی برای شکست ملت قهرمان ایران، هر روز متوسل به شیوهای جدید در جنگ میشدند، تشکیل شد. اما حضور گسترده مردم در صحنههای گوناگون انقلاب، از قبیل انتخابات مجلس خبرگان چون همیشه ارمغانی از یأس و ناامیدی را برای دشمنان فراهم آورد. در این میان انتخابات اولین دوره مجلس خبرگان رهبری، با شرکت هجده میلیونی مردم شجاع و مقاوم ایران در ۱۹ آذر ۱۳۶۱ برگزار گردید و ۷۵ نفر از نمایندگان مجلس خبرگان تعیین شدند. در نهایت اولین نشست مجلس خبرگان رهبری که در واقع نخستین مجلس خبرگان جامعه اسلامی پس از خبرگان قانون اساسی بود، در ۲۳ تیرماه ۱۳۶۲ تشکیل گردید و با پیام حضرت امام، افتتاح شد. مهمترین اقدام در کارنامه مجلسِ اول خبرگان رهبری، تلاشِ به موقعِ آن، پس از ارتحال حضرت امام خمینی(س) در تعیین رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیتاللَّه خامنهای میباشد. مدت هر دوره مجلس خبرگان، هشت سال و دوره سوم مجلس خبرگان از سال ۱۳۷۸ آغاز شد.
علاوه بر آن از منظر قانونی وظایف ذیل بر عهده مجلس خبرگان رهبری است: اصل ۱۰۷ قانون اساسی: «پس از درگذشت رهبر، تعیین جایگزین به عهده خبرگان منتخب مردم است. خبرگان رهبری دربارهٔ همه فقهای واجد شرایط مذکور در اصول پنجم و یکصد و نهم بررسی و مشورت میکنند هر گاه یکی از آنان را اعلم به احکام و موضوعات فقهی یا مسائل سیاسی و اجتماعی یا دارای مقبولیت عامه یا واجد برجستگی خاص در یکی از صفات مذکور در اصل یکصد و نهم تشخیص دهند او را به رهبری انتخاب میکنند و در غیر این صورت یکی از اعضای مجلس خبرگان را به عنوان رهبر انتخاب و معرفی مینمایند. رهبر منتخب خبرگان، ولایت امر و همه مسوولیتهای ناشی از آن را بر عهده خواهد داشت. رهبر در برابر قوانین با سایر افراد کشور مساوی است.» این اصل قبل از بازنگری سال ۱۳۶۸ انتخاب رهبر را از میان مراجع تقلید و به صورت فردی یا شورایی (سه یا هفت نفره) قید کرده بود.
اصل ۱۰۸ قانون اساسی:
«قانون مربوط به تعداد و شرایط خبرگان، کیفیت انتخاب آنها و آییننامه داخلی جلسات آنان برای نخستین دوره باید به وسیله فقهای اولین شورای نگهبان تهیه و با اکثریت آراء آنان تصویب شود و به تصویب نهایی رهبر انقلاب برسد. از آن پس هر گونه تغییر و تجدید نظر در این قانون و تصویب سایر مقررات مربوط به وظایف خبرگان در صلاحیت خود آنان است.»
اصل ۱۱۱ قانون اساسی:
«هرگاه رهبر از انجام وظایف قانونی خود ناتوان شود، یا فاقد یکی از شرایط مذکور در اصول پنجم و یکصد و نهم گردد، یا معلوم شود از آغاز فاقد بعضی از شرایط بودهاست، از مقام خود برکنار خواهد شد. تشخیص این امر به عهده خبرگان مذکور در اصل یکصد و هشتم میباشد. در صورت فوت یا کنارهگیری یا عزل رهبر، خبرگان موظفند، در اسرع وقت نسبت به تعیین و معرفی رهبر جدید اقدام نمایند.»
آنچه در ادامه میخوانید شان والای مجلس خبرگان رهبری است که در منظر حضرت امام خمینی (س) است، در پیام در روز ۲۲ تیر ۱۳۶۲ ش (۲ شوال ۱۴۰۳ ق) به مناسبت گشایش اولین دوره مجلس خبرگان رهبری به اهمیت این مجلس برای ادامه نظام و شرعیت بخشی به آن تأکید کردند و به نمایندگان این مجلس ارزش و والایی و حساسیت کار آنان را گوشزد کردند، به رهبری و شورای رهبری نکات ارزندهای را تذکر دادند و مطرح کردند که نسخهای از وصیتنامه سیاسی ـ الهی خویش را (که در تاریخ ۲۶ / ۱۱ / ۶۱) نگاشته بودند نزد مجلس خبرگان به امانت گذاشتند.
متن کامل این پیام را در ادامه میخوانید:
«بسم الله الرحمن الرحیم
با تأیید خداوند متعال جَلَّ و علَا و پشتیبانی حضرت ولی الله اعظم، بقیه الله أرواحنا لمقدمه الفداء - بر حسب اصل یکصد و هفتم قانون اساسی جمهوری اسلامی، مجلس مبارک خبرگان، که به وسیله آراء ملت عظیم الشأن ایران، شماری از علمای اعلام و حجج اسلام- ادام الله بقائهم - برای تعیین رهبر یا شورای رهبری انتخاب شدهاند، مفتوح گردید. مجلسی که برای ادامه نظام جمهوری اسلامی و شرعیت بخشیدن به آن نقش اساسی دارد. مجلسی که علاقهمندان به اسلام و جمهوری اسلامی دل بدان بسته، و مخالفان و دشمنان آن چشم به آن دوختهاند. آنان دل بستهاند که منتخبین آنها، که از علمای متعهد و آگاه به مصالح و مفاسدند، با رأی مبارک خود شایستهترین و آگاهترین و متعهدترین فقیه یا فقها را برای این مقام، که صیانت نظام جمهوری اسلامی و هدایت آن به طور شایسته و موافق با شریعت مطهّره بستگی به آن دارد، با اعتقاد به حضور خداوند متعال و نظارت او - جَلَّ و علا - بر آراء و اعمال و احوال آنان تعیین نمایند، و رضای او را بر رضای خود و دیگران مقدم دارند. و اینان چشم طمع دوختهاند که شاید به وسیله ایادی خود بتوانند لغزشی خدای نخواسته ایجاد کنند که در آتیهای و لو دراز مدت نظام اسلامی را به انحراف کشانند.
ما میدانیم که ابرقدرتها و حکومتهای وابسته به آنان با اسلام شاهنشاهی و مُلْکی مخالف نیستند؛ بلکه بیشک آن را تأیید نیز میکنند. اسلامی که به وسیله ایادی ابلیسی خود و جهال بصورتِ عالم، عرضه شود- که علمای اسلام و مسلمانان نباید در امور سیاسی و اجتماعی مسلمین دخالت کنند و نباید در امور مسلمانان اهتمام نمایند، و حکم واضحِ عقل موافقِ با قرآن را نادیده گرفته و حدیث مَجَارِی الأُمُورِ بِیَدِ العُلَمَاء بالله را ضعیف و سخن شریف وَ أمَّا الْحَوَادِثُ الوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فیها إِلَی رُوَاةِ أَحَادِیثِنَا. و دیگر احادیث از این قبیل را بیمبنا یا به تأویل کشانند - صد در صد مورد تأیید آنان است. چه بهتر که دست علمای متعهد و مسلمانان بیدار را این درباریان روحانینما و بازیخوردگان غافل از سیاستبازی شیاطین ببندند، و راه را برای چپاول و سلطه قدرتها باز کنند.
آنان از اسلامی که مؤید آنهاست چه باک دارند؟ از اسلام علی بن ابی طالب- علیه صلوات الله و سلامه- میترسند. اگر آن شهید دلباخته اسلام و اسلامشناس حقیقی مثل اینان فکر میکرد و به گوشه عزلت به عبادت خدا مشغول میشد و راهی جز بین مسجد و منزل نمیپیمود، نه جنگ صفین و نهروان پیش میآمد، و نه جنگ جمل، و نه مسلمانان فوج فوج به قتل میرسیدند و شهید میشدند. و اگر سید الشهدا - علیه السلام - مثل اینان فکر میکرد و در کنار قبر جدش به ذکر و دعا میپرداخت، فاجعه بزرگ کربلا پیش نمیآمد و دوستان ارجمند خداوند قطعه قطعه نمیشدند و آل الله به اسارت نمیرفتند. و از آنها بالاتر، اگر رسول اکرم- صلی الله علیه و آله و سلم - مانند اینان فکر میکرد و به نصیحت و بیان احکام عبادات میپرداخت، آن همه رنج و مصیبت نمیدید و آن همه مسلمانان به شهادت نمیرسیدند. و در علمای معاصر، اگر مرحوم آیتالله عظیم الشأن، آقا میرزا محمدتقی شیرازی با آن مقام بزرگ در علم و ورع و تقوا، همانند اینان فکر میکرد، در عراق جنگ بین مسلمانان و انگلیسیهای متجاوزِ غاصب پیش نمیآمد و آن همه مسلمانان شهید نمیشدند، و استقلال عراق تأمین نمیشد.
حکومتهایی که در عصر حاضر با دل و جان و اسم اسلام در خدمت ابرقدرتها، بویژه امریکا هستند و عامل تأمین منافع آنان در جهان میباشند، و آخوندهای درباری از خدا بیخبر که مؤید آنان و مخالف با رژیم اسلامی هستند و کوشش در هدم اسلامِ پرخاشگر بر ستمگران به سیره رسول الله- صلی الله علیه و آله و سلم- و علم کردن اسلامِ شاهنشاهی و ملوکی هستند، که مسلمانان متعهد را به جرم شکایت از ظلم امریکا و اسرائیل می خواهند از فریضه حج محروم کنند، باید مورد تأیید شوروی و امریکا و اسرائیل باشند.
و اکنون شما، ای فقهای شورای خُبرگان و ای برگزیدگان ملت ستمدیده در طول تاریخ شاهنشاهی و ستمشاهی، مسئولیتی را قبول فرمودید که در رأس همه مسئولیتهاست؛ و آغاز به کاری کردید که سرنوشت اسلام و ملت رنجدیده و شهید داده و داغدیده گرو آن است. تاریخ و نسلهای آینده درباره شما قضاوت خواهند کرد، و اولیاء بزرگ خدا ناظر آرا، و اعمال شما میباشند؛ «وَ الله مِن وَرَائِهم مُحیطٌ و رَقِیبٌ». کوچکترین سهل انگاری و مسامحه و کوچکترین اعمال نظرهای شخصی و خدای نخواسته تبعیت از هواهای نفسانی، که ممکن است این عمل شریف الهی را به انحراف کشاند، بزرگترین فاجعه تاریخ را به وجود خواهد آورد. اگر اسلام عزیز و جمهوری اسلامی نوپا به انحراف کشیده شود و سیلی بخورد و به شکست منتهی شود، خدای نخواسته اسلام برای قرنها به طاق نسیان سپرده میشود، و به جای آن، اسلام شاهنشاهی و ملوکی جایگزین آن خواهد شد. شما برگزیدگان مستضعفان میدانید که با کوتاهشدن دست ابرقدرتهای چپاولگر از کشور اسلامی شما، آنان و وابستگان به آنها ماهیت اسلام و قدرت الهی آن را لمس نمودند، و چون افعی زخم خورده در کمین نشستهاند که از هر راهی بتوانند خود یا به وسیله پیروان از خدا بیخبر خود این نظام الهی را از مسیر خود منحرف نمایند. و بالاترین انحراف، که منجر به انحراف تمام ارگانها میشود، انحراف رهبری است، که امروز شما نقش اول آن را دارید. شما دیدید و شنیدید که با اصل پنجم قانون اساسی چه مخالفتها شد و چه جار و جنجالها بپا کردند، و بحمد الله تعالی موفق نشدند مأموریت خود را انجام دهند. و اخیراً با همین تعیین خبرگان نیز مخالفت کردند و سمپاشی نمودند، و بحمد الله با شکست مواجه شدند.
و امروز هم شما نباید از کید ساحران و وسوسه خَنّاسان غافل باشید. راه خود را با قدرت الهی و تعهد به اسلام بزرگ و قوت ایمانی و روحی ادامه دهید؛ و به هیچ چیز الا مصالح اسلام و مسلمین فکر نکنید. و در این صورت خداوند تعالی پشت و پناه شماست.
لازم است به رهبر محترم آتیه، یا شورای رهبری، تذکری برادرانه و مخلصانه بدهم:
رهبر و رهبری در ادیان آسمانی و اسلامِ بزرگ چیزی نیست که خود به خود ارزش داشته باشد، و انسان را خدای نخواسته به غرور و بزرگ اندیشیِ خود وادارد. آن همان است که مولای ما، علی بن ابی طالب، درباره آن گوشزد فرموده است. اساساً انبیاء خدا - صلوات الله و سلامه علیهم - مبعوث شدند برای خدمت به بندگان خدا، خدمتهای معنوی و ارشادی و اخراج بشر از ظلمات به نور، و خدمت به مظلومان و ستمدیدگان و اقامه عدل، عدل فردی و اجتماعی.
شما که خود را پیروان اصحاب وحی و اولیاء عظیم الشأن میدانید و بحمد الله هستید، خود را جز خدمتگزار به ملتهای ستمدیده ندانید. و باید بدانید که تبهکاران و جنایتپیشگان بیش از هر کس چشم طمع به شما دوختهاند، و با اشخاص منحرفِ نفوذی در بیوت شما، با چهرههای صد در صد اسلامی و انقلابی، ممکن است خدای نخواسته فاجعه به بار آورند، و با یک عمل انحرافی نظام را به انحراف کشانند، و با دست شما به اسلام و جمهوری اسلامی سیلی زنند. الله، الله، در انتخاب اصحاب خود. الله، الله، در تعجیل تصمیمگیری، خصوصاً در امور مهمه. و باید بدانید و میدانید که انسان از اشتباه و خطا مأمون نیست. به مجرد احراز اشتباه و خطا از آن برگردید، و اقرار به خطا کنید؛ که آن کمال انسانی است، و توجیه و پافشاری در امر خطا نقص، و از شیطان است. در امور مهمه با کارشناسان مشورت کنید، و جانب احتیاط را مراعات نمایید.
این جانب مطالبی را در سی صفحه، به عنوان وصیت، نوشتهام؛ و یک نسخه آن را در مجلس مبارک خبرگان امانت میگذارم، که پس از مرگ این جانب منتشر خواهد شد.
از خداوند متعال عاجزانه مسألت مینمایم که اسلام بزرگ را عظمت بیشتر بخشد؛ و توفیق وحدت را برای حفظ کیان اسلام و کشورهای اسلامی نصیب ملتهای اسلامی فرماید؛ و جمهوری اسلامی را هر چه بیشتر تقویت نماید؛ و ما را مورد عنایت حضرت بقیة الله- عجل الله فرجه الشریف و روحی لمقدمه الفداء - قرار دهد. و السلام علی عباد الله الصالحین.»
صحیفه امام؛ ج ۱۸، ص: ۳
ارسال دیدگاه