نرگس ذکایی*
«پسرکشی» چگونه به فیلمی مناسب تمام ردهها بدل شد
تهران (پانا) - فیلم «پسرکشی» به کارگردانی محمد هادی کریمی قرار بود در اکران نوروزی به روی پرده نقره ای برود، این فیلم که با حاشیه های فراوانی در جشنواره فجر روبرو شده بود و نشست خبری آن کوتاهترین جلسه پرسش و پاسخ سی و هشتمین جشنواره بود این روزها در فلتفرم آنلاین اکران فیلم در شبکه اینترنتی به نمایش در می آید، «پسرکشی» خارج از دو قطبیهای رایج در سینمای امروز ایران و جزو معدود فیلمهای سینمایی است که درگیر درجه بندی سنی و .... نشده است،
سینمای ایران این روزها در یک دوقطبی گیر کرده است، تجاریسازی-هنریسازی و البته افراط در هر دو قطب کار را به ابتذال کشانده یعنی هم با آثار تجاری مبتذل روبروییم و هم با آثاری موسوم به هنری که گرفتار ابتذالی عجیب در فرمبازی هستند.
در این میان هستند گروهی از فیلمسازان مستقل که علیرغم همه فشارها کوشیدهاند بی آلودگی در این دوقطبی فیلمهایی میانه بسازند. میانهسازی یعنی رعایت توامان استانداردهای هنری و داستانگویی سرگرمکننده در تولید فیلم.
«پسرکشی» از تازهترین تولیدات این جریان میانه است؛ فیلمی در قامت تصویر، چشمگیر و از منظر دراماتیک، خلاقانه در داستانپردازی.
«پسرکشی» برای مخاطب خاص ساخته نشده یعنی آرایش تولیدش درجهت جذب مخاطب حداکثری در تمام سنین بوده.
تفاوت نمیکند جوان باشید یا میانسال یا پابهسنگذاشته کافیست در فراغت خود به تماشای «پسرکشی»ساخته محمدهادی کریمی بپردازید تا لذت ببرید.
تفاوت، در تفسیری است که مخاطبانی در ردههای مختلف از فیلم خواهند داشت؛ او که جوانتر است بیش از همه با جاذبههای معمایی کار ارتباط میگیرد، او که میانسال است محو نشانهگذاریهای کار میشود و او که پابهسنگذاشته است، حین مرور داستان، سرگذشت خود یا نیاکان را میبیند.
این گسترده کردن دامنه داستانپردازی برای تمام سنین، عنصری است که ماندگاری «پسرکشی» را افزوده و وجوهی متضاد را وارد آن میکند؛ محمدهادی کریمی نه فقط اینجا که در «برف روی شیروانی داغ»، «بشارت به یک شهروند هزاره سوم» و «کمدی انسانی»هم بر لبهای پرایهام از سیاست، اخلاق، خرافه، عرفان و حتی فیمینیسم حرکت کرده بود.
آثار محمدهادی کریمی سیاسی نیست ولی درعین حال میشود دهها نماد سیاسی از آن بیرون کشید، کریمی درباره فمینیسم فیلم نمیسازد ولی درعین حال تصویری آسیبشناسانه از فمینیسم ارائه میدهد، کریمی بهدنبال عرفانبازی نیست ولی گاهی شخصیتهایی ارائه میدهد که مصداق کامل عارف فی سبیل الله هستند.
این همپوشانیها در «پسرکشی» به اوج رسیده تا جایی که زن نیرنگباز که در ابتدا ظن بیاخلاقیاش میرود در انتها میشود کاملاً سمپاتیک و منطقپذیر، پسر جوانی که در ابتدا سادهلوح به نظر میرسد درانتها کاملاً باذکاوت به نظر میآید و...
همگونی رنگپردازی محیط با فصول روایی نیز بر غنای «پسرکشی» افزوده است به طوری که حس میشود انگاری سازنده قبل از ساخت، سکانسها را یک به یک در ذهن خود نقاشی کرده و سپس مبادرت به اجرا نموده است. تزیین این کتاب مصور با کنترل دقیق پلانها و پرهیز از آگراندیسمان صورت پذیرفته و همینهاست که حرکت بر لبه را جلا داده است.
ارسال دیدگاه