اجرای واقعیت در درام دادگاهی «یلدا»
فیلم سینمایی «یلدا» سومین ساخته بلند مسعود بخشی به تهیهکنندگی علی مصفا همزمان با بازگشایی سینماها از سوم تیرماه روی پرده برخی از سینماهای تهران و استانها رفته است.
این فیلم سینمایی که موفق به کسب جایزه بزرگ هیات داوران در بخش سینمای جهان جشنواره بین المللی فیلم ساندنس آمریکا شده است، تاکنون در جشنوارههای مختلف خارجی نیز به نمایش درآمده است.
رکسانا حدادی منتقد بین المللی در یادداشتی به این فیلم سینمایی پرداخته است:
متن یادداشت بدین شرح است:
«تناقض تلویزیون رئالیتی (برنامه واقعی) همیشه این بوده که برخلاف عنوانش، برنامههایش کاملا هم واقعی نیستند. در مقابل، هدف اولیه مخاطب طرح این پرسش است که مرز بین واقعیت حقیقی و ساختگی کجاست، و فیلمهایی درباره این برنامهها اغلب به کشف این دوقطبی میروند. چگونه کاتنیس اوردین ورسیونی از خود و روابطش با پیتا ملارک را به تماشاگران بازیهای مرگبار (گری راس۲۰۱۲) می فروشد. یا رنج اگزیستانسیالیستی جیم کری در ترومن شو (پیتر ویر ۱۹۹۸) هنگامی که در مییابد تمام زندگیاش برنامه تلویزیونی بوده است.
شما وقتی در معرض رای گیری بیپایانی هستید چه انتخابی میکنید؟ هویت خود را چطور در یک قضاوت تصمیمگیری آشکار میکنید؟ اینها پرسشهای اساسی «یلدا»، برنده جایزه بزرگ داوران ساندنس ۲۰۲۰ هستند.
«یلدا» سبک یک درام دادگاهی را بکار گرفته، اما مکان را به دل برنامه واقعی تلویزیونی تغییر میدهد. فیلم در شب یلدا که معنای زایش معنوی دوباره میدهد- ماجرای زنی را دنبال میکند که بین دفاع از انتخابهایش و التماس برای زنده ماندن تردید میکند. فیلم با شخصیتهای زنانی از گوشه کنار جامعه ایرانی ترسیمگر زنانی است: مادر، دختر، خواهر، همسو با دولت یا غیر همسو- در فرهنگی که بازی هویت و واقعیت بهم تنیده شده است.
این زنان که مسئولیتها و منافعشان گاه مشابه و گاه در تضاد است، بازتاب دهنده طیف وسیعتری از عقاید متفاوت شهروندان ایرانی هستند. کشاورز دستورات آیت را اجرا میکند، اما باید تعادلی میان مسئولیتش در برنامه و احساساتش نسبت به مهمانان بیابد. اطاق کنترل پر از زنانی است که درگیر پخش برنامه اند، اما هریک نظر و قضاوت خود را در مورد مریم دارند. گروهی از دانشجویان حقوق نماینده خود را که دختر جوانی است، می فرستند تا نظر نهاییشان را بخواند، و خانم بازیگر مشهوری که برای خواندن شعر حافظ دعوت شده از مهمانان میخواهد یکدیگر را ببخشند .شاهدیم که چگونه سطح دیگری از واقعیت به نمایش در میآید.
مفهوم واقعیت و تظاهر در فیلم «یلدا»، در کتاب استاد مطالعات رسانهای دکتر میشا کاوکا: «تلویزیون رئالیتی: تصنع متضاد واقعیت نیست.» بخوبی تحلیل شده است. «یلدا» فیلمی درباره تظاهرات خودآگاه و ناخودآگاه است، و اینکه چگونه بخشی از واقعیت جامعه ایرانی، بیان هویت فردی را شکل میدهد. چگونه رنگ یا گره روسری زنی، عقاید افراد را در مورد او تغییر میدهد؟
چگونه شبکههای فراگیر اجتماعی در ایران، ادراک افراد را در مورد یک ازدواج تحریف میکنند؟
چگونه تصاویری که از خودمان در این شبکهها نشان میدهیم، فریبندهاند تازمینی و چگونه یک برنامه واقعی تلویزیونی با انتظار رفتارهای قراردادی از محکوم به مرگ و ولی دم، هنگامی که آنها به جای تن دادن به عرف، خلاف آن رفتار میکنند، به سطح دیگری از حقیقت دست مییابد.
کاوکا در کتابش مینویسد: خویشتن، از طریق عمل اجرای نقش، به انسان بودن میرسد. چنین گفتهای مصداق شخصیتهای مریم و مونا- حتی با وجود چالش بزرگ میان آندو است. در اینجا پایان خوشی در کار نیست، و تنها هویتهایی است که بهتر شناخته شدهاند. مریم نامش را تطهیر میکند و از سلطه مادرش رهایی مییابد، اما همیشه مایه بدگمانی و شرم خواهد بود.
مونا با بخشش خود، مرز میان طبقه توانمند و کارگر را مشخص میکند، اما هرگز مسئولیت خودش را در نابودی ازدواج ناصر و مریم نمیپذیرد.
نماینده دادستان در پایان به مونا میگوید:« قصاص هزینه زیادی دارد. اصلا راحت نیست.»
«یلدا»، بر این اساس درامی هدفمندانه تحریک آمیز میسازد که بیننده را متوجه دوگانگی واقعیت و حقیقت، به موازات نمایش ذات خویشتن یار ترحم میسازد.
صدف عسگری، بهناز جعفری، بابک کریمی، آرمان درویش، فروغ قجابگلو، فرشته حسینی، زکیه بهبهانی، حسن جودکی، رامونا شاه، محمد ساربان، کمال هاشمی، بهرام افشار، فقیهه سلطانی و با حضور فرشته صدرعرفایی بازیگران فیلم «یلدا» هستند.
ارسال دیدگاه