حمیدرضا میرزاده*
حقوق نادیده گرفتهشده محیطبانان
مسائل محیطبانان در چندسال اخیر از نظر معیشت، دستمزد و مسائل حرفهایشان مورد بحث و صحبت بوده است. همیشه هم سازمان محیطزیست سعی کرده خبرهای خوبی برای محیطبانان داشته باشد اما همیشه خبرهای بهتری میتوانست وجود داشته باشد که دربارهشان صحبت نمیشود. بالاترین خدمت برای محیطبان این است که چالشهای شغلیاش کم شود و لزوما به نیروی امنیتی و مسئول بازداشتکردن آدمهای متخلف تبدیل نشود.
وقتی حجم تخلف با حفاظت اصولی کم شود، کار محیطبانی هم سادهتر میشود. حفاظت اصولی هم لزوما داخل مناطق حفاظتشده اتفاق نمیافتد و خیلی فراتر از مناطق حفاظتشده طبیعت است. در واقع یک نوع کار فرهنگی است که با مشارکت مردمی اتفاق میافتد. امسال دوخبر مهم برای محیطبانها اتفاق افتاد؛ اول لایحه حمایت از محیطبانان و جنگلبانان بود و دوم بحرانهای پیشروی آنها خصوصا آتشسوزیهایی که در چند وقت اخیر داشتیم.
لایحه نسبت به قوانین قبلی عملا چیز جدیدی نداشت. هربار هم که میان شورای نگهبان و مجلس میرود و برمیگردد، مواردی که میتوانند مقداری دست سازمانهای متولی محیطزیست و منابع طبیعی را بازتر کنند، کمتر میشود. مثل موضوع خدماتدهی به داوطلبان و همیارانی که در مسائلی مثل آتشسوزی حضور پیدا میکنند و دچار سانحه میشوند و نمونه آن مرحوم البرز زارعی بود. سازمان جنگلها تلاش زیادی کرد که بتواند از البرز زارعی حمایت کند اما در قانون جدید عملا بحث حمایت از همیاران طبیعت حذف شده است. آتشسوزی در جنگلها خیلی زیاد و گسترده است. از یک طرف دستگاههای متولی مستقیم آتشسوزی اعلام میکنند امکاناتشان کم است، بودجه بحران و آتشسوزی تخصیص نیافته و از مردم کمک میخواهند و از سوی دیگر میگویند این آتشسوزی بحران ناراحتکنندهای نیست، درحالی که اگر مردم نباشند، این مسائل جمع نمیشود. حذف بند مربوط به حمایت از همیاران محیطزیست یعنی فشار مضاعف بر محیطبانها. حذف این مورد یعنی داوطلبان را تشویق میکنیم که نیایند و کمک نکنند.
درباره سایر حقوق مورد انتظار برای محیطبانان هم تغییرات عمدهای در کار نبوده است. مسأله خدمات ایثارگری در این لایحه هم تکرار حرفهای قبلی بوده است. محیطبانها جزو نیروهای مسلح حساب میشوند و موظف به انجام قانون بکارگیری سلاح هستند اما باز هم در این لایحه این مسأله تکرار شده که باید طبق ضوابط به کارگیری سلاح عمل کنند، ضوابط از قبل مشخص است و قانونی را میگذاریم که قبلا گفته شده است. بحث لباس و تجهیزات انفرادی و دفاع شخصی هم که وظیفه سازمانهای متولی است و باید هرسال اجرا شود. بحث بیمه محیطبانها تنها دستاورد است که باید دید چطور اجرا میشود.
در یکسال اخیر دو مورد از حقوق محیطبانها نادیده گرفته شده؛ یکی حق ساعت کاریشان است. آنها ساعتهای کاری طولانیمدت و شیفتهای شبانهروزی دارند و بابت این شیفتها مبالغی قبلا به آنها پرداخت میشد. این مبالغ استانی بود و هر استانی خودش حساب میکرد و پرداخت میکرد. مبلغ زیادی هم نمیشد. از پارسال که این پرداختها سراسری شد و توسط معاونت نیروی انسانی ریاستجمهوری پرداخت میشود، محیطبانها حق شیفت کاریشان را دریافت نکردهاند. مهمتر از آن حق دستمزدی است که محیطبانها برای مدیریت بحران دریافت میکردند؛ مثلا آنها که در آتشسوزی فعالیت میکردند، به دلیل حضور درشرایط بحرانی دستمزد اضافهتری میگرفتند اما این هم در چند وقت اخیر پرداخت نشده است. رعایت این بخش از حقوق محیطبانها آنهم درچنین شرایطی که از چپ و راست داریم، آتشسوزی تحمل میکنیم، آنها را دلگرم میکند. گزارش سازمان فضایی میگوید ٤٠هزار هکتار از ابتدای امسال آتشسوزی عرصههای طبیعی داشتیم. از آن طرف ریاست سازمان محیطزیست عدد هزار هکتار را اعلام میکند، هرچند به نظر میرسد بخشی از اختلاف عظیم در مساحت، احتمالا مربوط به مناطق حفاظتشده و ملی است. ولی درشرایطی که با چنین عددی روبهرو هستیم و صدها آتشسوزی کوچک و بزرگ در همین دو سهماه اخیر درکشور گزارش شده، باید حقوق حضور محیطبان در شرایط بحرانی پرداخت شود. اما معمولا درباره این موضوعات صحبت نمیشود و خیلیها اصلا نمیدانند محیطبانان چنین حقوقی دارند.
*روزنامه نگار
منبع: شهروند
ارسال دیدگاه