نامه قرائتی به طلاب جوان برای تابستان ۹۹

تهران (پانا) - این نامه چکیده مطالب مهمی است که بدون مقدمه خدمت شما عرضه می‌شود تا محور کار طلاب جوان در تابستان ۱۳۹۹ قرار گیرد.

کد مطلب: ۱۰۹۵۳۲۷
لینک کوتاه کپی شد
نامه قرائتی به طلاب جوان برای تابستان ۹۹

به گزارش ستاد اقامه نماز کشور این نامه چکیده مطالب مهمی است که بدون مقدمه خدمت شما عرضه می‌شود تا محور کار طلاب جوان در تابستان ۱۳۹۹ قرار گیرد.

متن این نامه بدین شرح است:
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم
«فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ وَإِلَیٰ رَبِّکَ فَارْغَبْ» (شرح، ۸-۷)
طلاب و فضلای جوان، خواهران و برادران!
سلام علیکم؛ با حذف مقدمات.
قرآن می‌فرماید: هنگامی که از کاری فارغ شدید،خودتان را به کار دیگری، با جهت‌گیری به سمت پروردگار مشغول کنید. «فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ وَإِلَیٰ رَبِّکَ فَارْغَبْ»
هم‌چنین سرما و گرما نباید باعث تعطیلی کار شود، حتی اگر جابحایی لازم است، باید این کار بشود. «لإیلافِ قُرَیْشٍ إِیلافِهِمْ رِحْلَهَ الشِّتَاءِ وَالصَّیْفِ»
چه بزرگانی، در زندان یا تبعید مشغول نوشتن کتاب بودند. نقل شده است که امام خمینی (رضوان‌الله‌علیه) در یک سالی که در ترکیه تبعید بودند، یک دور فشرده فقه را نوشتند.


****طلاب و فضلای جوان!


چندین سال پیش به فکر افتادم بخشی از تابستان طلاب علوم دینی و فضلای جوان را، هنگامی که حوزه تعطیل است، به سمت تفسیر قرآن سوق دهم.
این کار زیر نظر مسئولین حوزه انجام گرفت و هزاران طلبه ثبت نام کردند و برای هر پایه‌ای تفسیر دو جزء قرآن انتخاب شد.
پایه‌های اول تا ششم، از تفاسیر فارسی نمونه یا نور، یا هر دو! و پایه‌های بالاتر از تفاسیر عربی مجمع‌البیان و المیزان!
این کار حدود سی تا چهل روز، (هر روز یکی دو ساعت) طلاب را به کار علمی و مطالعه کلام خدا و انس با تفسیر قرآن مشغول کرد و در پایان تابستان در مسابقه حضوری شرکت کردند و به افراد زیادی جوایزی اهداء شد.
این کار پس از چند سال اجرا، مدتی تعطیل شد ولی امسال به نظرم رسید، این کار را دنبال کنم. با جمعی از مسئولین حوزه‌ها تماس گرفتم و این کار را پسندیدند. خوب است یادی کنیم از مجری این طرح در سال‌های قبل، مرحوم حجه الاسلام والمسلمین اکبر دهقان، که در اثر بیماری کرونا به لقاء الله پیوست. (رحمه‌الله‌علیه)
راستی اگر در ایام تحصیل نسبت به قرآن و تفسیر کم‌مهری شده است، چه خوب است که از ایام تعطیلی برای جبران آن استفاده کنیم. همان‌گونه که آیت الله العظمی مکارم شیرازی در سال‌های قبل از انقلاب اسلامی در ایام تعطیلی با جمعی از فضلاء یک دور تفسیر نمونه را نوشتند که شاید صد بار تاکنون چاپ شده و به چند زبان دنیا ترجمه شده است.
قرآن در سوره فاطر می‌فرماید: «وَمَا یَسْتَوِی الْبَحْرَانِ هَٰذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ سَائِغٌ شَرَابُهُ وَهَٰذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَمِنْ کُلٍّ تَأْکُلُونَ لَحْمًا طَرِیًّا وَتَسْتَخْرِجُونَ حِلْیَهً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَی الْفُلْکَ فِیهِ مَوَاخِرَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ» (فاطر، ۱۲) دو دریا یکسان نیستند: این یکی دریایی است که آبش گوارا و شیرین و نوشیدنش خوشگوار است، و آن یکی شور و تلخ و گلوگیر؛ (امّا) از هر دو گوشت تازه می خورید و وسایل زینتی استخراج کرده می‌پوشید؛ و کشتیها را در آن می‌بینی که آنها را می‌شکافند (و به سوی مقصد پیش می‌روند) تا از فضل خداوند بهره‌گیرید، و شاید شکر (نعمت‌های او را) بجا آورید!
از این آیه استفاده می‌شود اگر انسان صیاد باشد، ‌از دریای شور یا شیرین می‌تواند ماهی بگیرد. اگر غواص باشد از هر دو دریا می‌تواند لؤلؤ و مرجان استخراج کند. اگر انسان ناخدا باشد، در هر دو دریا می‌تواند کشتی‌رانی کند. مشکل اصلی در خود انسان‌هاست، گرچه شرایط هم بی‌اثر نیست. اگر ما تدبیر و همت، عزم و جزم داشته باشیم، سلامت و یا بلایای طبیعی، ‌تابستان یا زمستان، داشتن امکانات یا نداشتن آن، ‌نقش اصلی را ندارد.
بر اساس این سه آیه که در این نامه ذکر شد، طلاب عزیز زیر نظر مدیریت حوزه ثبت‌نام و سهم مطالعه خود را از این چهار تفسیر معین کنند و هر کجا که هستند و هر ساعتی که خواستند سرسفره قرآن و تفسیر بنشینند، تا اگر نسبت به قرآن بی‌مهری شده است، جبران شود.
بنده برای اینکه سال‌های قبل در حوزه علمیه قم از این برنامه بهره برده‌ام و بعضی از طلاب به خاطر همین انس با دو جزء قرآن، در مدتی کوتاه مسأله را دنبال و کم‌کم با تفسیر کل قرآن آشنا شده‌اند، تصمیم گرفتم با لطف خدا امسال نیز با همکاری مدیران محترم حوزه‌ها کار را دنبال و برای کمک به تأمین جوایز تلاش کنم.

از خداوند می‌خواهم ما را مشمول شکایت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله در مورد مهجوریت قرآن قرار ندهد و ما را موفق کند که به آیه‌ی «خُذِ الْکِتابَ بِقُوَّه» (مریم، ۱۲) عمل کنیم و تفسیر را از درس جنبی و حاشیه‌ای به درس اصلی تبدیل کنیم و تفسیر قرآن را علم بدانیم و تدبر را واجب بدانیم. زیرا اگر تدبر مستحب بود، خداوند به خاطر ترک آن مردم را توبیخ نمی‌کرد. «أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَیٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا» (محمد، ۲۴)
این کار باید به گونه‌ای رونق پیدا کند که اگر در منطقه‌ای ده‌ها هیأت و جلسه عزاداری در ایام محرم و صفر هست، به همان تعداد بلکه در همان جلسات برنامه‌های متعدد تدبر و تفسیر هم داشته باشیم.
اگر توضیح بیش‌تری خواستید به نامه‌ی مهمی که بیش از ده صفحه در این زمینه نوشته شده، با عنوان «فریاد قرآن» به نشانی www.namaz.ir مراجعه کنید.
از تمام مدیران حوزه‌ها و معاونان و مدرسانی که در این راستا در گذشته گامی برداشته‌اند و امروز گامی برمی‌دارند، تشکر می‌کنم. ناگفته پیداست که این کار باید از طریق حوزه‌ها انجام گیرد و در انتخاب آن دو جزء در بین خودشان مشورت کنند.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار