زهرا نژادبهرام*
شورای شهر پنجم و مشارکت شهروندان و سازمانهای مردمنهاد
پیشرفت روزافزون جـــوامع، معنـــــای مشارکت را به تمامی عرصههـــای زنـــدگی اجتماعی بسط داده است و مشارکت در جامعه باز براساس تصمیمات شخصی آگاهانه و داوطلبانه صــــورت میگیـــــرد.
بسیاری از محققان، مشارکت را ابزاری برای دستیابی به سایر اهداف میدانند. اگر بخواهیم از مفاهیم ارسطویی استفاده کنیم میتوانیم بگوییم شهروندان میتوانند با شرکت و اظهارنظر درخصوص مسائل مربوط به جامعه، قابلیتهای خود را بالفعل نمایند یا اینکه مشارکت میتواند ابزاری باشد که شهروندان به واسطه آن به اهداف خود دست یابند و ...
برای حصول به اهداف مورد نظر، شهروندان باید مشارکت داشته باشند. از جمله اهداف مورد نظر برای مشارکت شهروندان در امور شهری، خلق فضاهایی هرچه مطلوبتر و پایدارتر برای ساکنان محلی است. مشارکت در نظریات امروز و دستورالعملهای جهانی یکی از اصلیترین و مقبولترین راهبردها برای نیل به حداکثر مطلوبیت و پایداری شهری است.
باوجود اینکه بسیاری از مدیران و تصمیمگیران؛ در سطح نظری برای مشارکت شهروندان در برنامهریزی و مدیریت شهر اهمیت زیادی قائل میشوند اما در کشور ما، بهلحاظ عملی و عینی شواهد کمی نسبت به مشارکت شهری به چشم میآید. بعضی از دلایل عدم تحقق واقعی مشارکت و تکرار آن به دفعات در موضوعات مختلف، این است که انتظارات مختلفی از پیامد مشارکت در بین گروههای ذینفع و ذی نفوذ وجود دارد یا اینکه برخی از صاحبنظران معتقدند مشارکت اجتماعی بهدلایل گوناگون تاریخی و فرهنگی در ایران، دارای تناقضی ریشهدار است. از نگاه آنان ایرانیان در عرصههای غیررسمی (نظیر مراسمهای مذهبی و ملی) سخت مشارکتجو هستند، اما در قالب گروههای جدید مثل تشکلهای مدنی یا فعالیتهای مدنی کمتر مشارکت جو میباشند. این نکته معنای فنی و تخصصی مشارکت اجتماعی را با خصایص هدفمند بودن، آزادی انتخاب و... پیچیده میسازد و نشانگر پیششرطها و الزامات خاصی است که در برنامهریزی و طراحی الگوهای مشارکتی در حوزههای اجتماعی، سیاسی، مدیریتی باید شناسایی و مدنظر قرار گیرد. از سوی دیگر، یافتههای بعضی پژوهشها در کشور درباره اهمیت تصور و تلقیها از مشارکت نشان میدهد، مشارکت از مزایای نمادینی برخوردار است که میتواند از بعد ابزاری و عملی آن (نیل به سایر اهداف) مهمتر باشد.
دادهها و نتایج حاصل از این پژوهشها حاکی از آن است مشارکت فینفسه شاید به اندازه احساس شهروندان در مورد توانایی آنها برای مشارکت و احساس نفوذ بر تصمیمها مهم نباشد. بنابراین، دیدگاه شهروندان بیشتر تحت تأثیر تصور آنها از شرایط نهادی است که مشارکت در آن روی میدهد تا اینکه به مشارکت شخصی آنها ارتباط داشته باشد. «باور به اینکه شهروندان میتوانند اظهارنظر کنند» نکته قابل تأملی است که با توجه به موارد ذکر شده باید مورد بررسی قرار گیرد. این مهم با شروع دوره پنجم شورای اسلامی شهر تهران، ری و تجریش؛ و ضرورت جلب مشارکت واقعی و منسجم شهروندان تهرانی و سازمانهای مردمنهاد در رابطه با موضوعات و تصمیمگیریهای مختلف در دستور کار اعضای شورا و مدیریت شهری قرار گرفت. از جمله مصادیق این موضوع میتوان به مراسم افتتاح زیرگذر استاد معین در اواخر سال گذشته اشاره کرد. در این مراسم که با حضور شهردار و اعضای شورای شهر تهران انجام شد، انتقاد شهروندان تهرانی با توجه به ضرورت این مهم که «شهروندان میتوانند و باید اظهارنظر کنند» بهگوش مدیریت شهری رسید. این اعتراض شهروندان بعضی محلات پیرامون این پروژه سبب شد تا موضوع مجدداً مورد بررسی قرار گیرد و ابعاد مختلف آن به بحث گذاشته شود تا پاسخی مناسب به نیاز مطالبه گران ارائه شود.
همچنین در تجربه دیگری، مردم ساکن و مالک در اراضی پیرامون «طرح موسوم به ساماندهی پردیس مرکزی دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران» که بیش از دو دهه از «فریز شدن» املاک ایشان بهدلیل این طرح میگذرد، در جلسات بررسی مجدد این طرح در کمیته شهرسازی شورای اسلامی شهر تهران حضور پیدا کرده و به همراه نمایندگان تشکلهای دانشجویی علمی و صنفی دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران به بیان نظرات انتقادی خود پرداختند. این بیان صریح نظرات فنی و تخصصی مردم که شامل دغدغههای فرهنگی-اجتماعی، کالبدی-فضایی، زیست محیطی و اقتصادی ساکنان این محلات میشد سبب گردید که با همراهی شورای اسلامی شهر تهران و مدیریت شهری، روند بررسی، اعلام و بازنگری در این طرح در دستورکار شورای عالی شهرسازی و معماری ایران قرار گرفته و رویکرد ساماندهی این طرح که در مصوبه هیأت دولت مد نظر بود مجدداً مورد تأیید قرار گیرد. این تجربه همکاری و همفکری با مردم در پروژههای توسعهای دولتی و عمومی در خصوص طرح توسعه دانشگاه علامهطباطبایی و دانشگاه الزهرا نیز تکرار شد که تاکنون نیز ادامهدار است.
رهمین راستا در خصوص مناسبسازی معابر شهری و افتتاح ایستگاههای مترو و ایستگاههای اتوبوس این طرحها سریع مورد توجه نهادهای مدنی معلولین قرار گرفت و منجر به توقف افتتاح ایستگاههای بدون مناسبسازی و عدم رونمایی از طرحهایی بدون این امکان شد .
درهمین ارتباط مشارکت شهروندان در امر مطالبه گری و پاسخگیری در خیابان بهار جنب دو بیمارستان عرفان نیایش و امید است که آنها با ایجاد گروهی متشکل از نمایندگان با حضور شهردار منطقه و مدیران ناحیه توانستند برای رفع مشکل ترافیکی منطقه و موضوع پارکینگ مکانی مناسب برای پارک خودروهای مربوط به این بیمارستان و مراجعین آنها برای خود داشته باشند. آنها هماکنون در تلاش هستند تا دیگر مشکلات محله خود را با کمک شهردار منطقه و همکارانش مرتفع سازند. مواردی از این دست تنها نمونههایی محدود از این مطالبه گری و مشارکتجویی است اما این مهم نیازمند ساز و کاری متناسب و در عین حال دوطرفه در قالب بستری جدید نیز بود. امکاناتی چون ۱۳۷ یا ۱۸۸۸ ظرفیتهای خوبی برای ایجاد ارتباط با شهروندان است که از گذشته در اختیار آنها بوده اما شهروندان نیازمند روشهایی دیگر نیز هستند که بتواند ساختار مشارکتجویانه آنها را بیشتر فعال کند و فرصتی برای ارائه طرح و انتخاب خواستههایی فراتر از رفع مشکلات نیز داشته باشد!
از سال گذشته، کمیته شهرسازی زیر مجموعه کمیسیون شهرسازی با رویکرد اجرای طرحهای خرد در محلات شهری به خواست شهروندان محلات پیشگام طرحی بهنام کمپین «آرزوهای تهران» شد. این کمپین با هدف ایجاد ارتباطی دوسویه بین شهروندان و مدیران شهری پایتخت شکل گرفته و برای نخستینبار پنج ارگان از مجموعه مدیریت شهری را برای پیشبرد یک برنامه دور هم جمع کرده تا مشارکتی عملیاتی در شناسایی مشکلات و همفکری برای حل آنها تحقق یابد. در واقع، این کمپین قصد دارد تا با اتکا به نظرات شهروندان بویژه جوانان مدیران شهری را به سوی انتظارات و نیازهایشان در جهت تحقق بخشیدن به آنها سوق دهد.آنها با امکان ایجاد ارتباط سریع، شفاف و بیواسطه خواستهها و آرزوها و پاسخگیری از مراجع ذی صلاح در برابر برخی خواستهها و آرزوهایی که امکان تحقق آنها حداقل در کوتاه مدت وجود ندارد بستری تازه برای مشارکت را در اداره شهرشان جستوجو کردند. این امکان برای آن است که شهروندان برای بهبود زندگی و ارتقای کیفیت زیست شهری امکان شنیده شدن و پاسخ گرفتن را داشته باشند تا با برآورده ساختن آنها تهران شهری مطلوبتر برای شهروندانش شود. برای رسیدن به این هدف، سامانهای راهاندازی شده تا شهروندان از آرزوهای خود برای بهبود شهر بگویند و با همیاری یکدیگر، آرزو یا آرزوهایی را برگزینند تا مسئولان شهری آنها را برآورده کنند. این کمپین در قدم اول برای محلههای «یوسفآباد» و «امیرآباد» اجرایی شد و سپس قرار است برای سایر محلات شهر تهران نیز انجام شود. برنامهریزی مشارکتی نیز که در برنامه سوم توسعه در شورای پنجم مورد استفاده قرار گرفت از دیگر راهبردهایی بود که توانست با کمک ظرفیتهای محلی برنامهریز از پایین را به نوعی به تجربه در بیاورد؛ برنامهریزی که بر طبق آن مناطق و نواحی و شورایاریها درگیر وارد امر برنامهریزی شدند و سندی پویا برای پنج سال آتی تهران تدارک دیدند. برنامه پنج ساله سوم که در نوع خود راهبردی نوین برای برنامه ریزی است بستری برای توسعه مشارکتهای شهروندی میباشد اما هنوز نیازمند گامهای بلند دیگری نیز هست!
از دیگر عرصههایی که برای طراحی و اجرای فرآیندهای نظاممند بهرهگیری از نظرات مردم و شهروندان مورد توجه قرار گرفت، میتوان به تدوین دستورالعمل اجرای پروژههای کوچک مقیاس در بافت فرسوده شهر تهران اشاره کرد. با پیگیری اعضای شورای شهر تهران و اختصاص بیست هزار میلیارد ریال از سوی شهرداری جهت اجرای پروژههای کوچک مقیاس و زودبازده بهسازی محیطی در محلههای شهر بویژه در بافت فرسوده و مسألهدار شهر تهران، مقرر شد این بودجه از طریق فرآیندی مشخص به هر یک از محلات هدف اختصاص یابد. برای تدوین این فرآیند و دستورالعمل، جلسات متعددی در کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر و با حضور گروههای ذینفع و ذینفوذ مختلف از جمله سازمانهای مردم نهاد برگزار گردید. نتیجه این جلسات چنین شد که اختصاص بودجه فوقالذکر جهت اجرایی شدن پروژههای موردنظر با کسب نظر از مردم محلات، شورایاریها و سمنهای واقع در هر محله و شهروندان و دیگر ابزارهای امکان پذیر نظیر کمپین آرزوهای تهران صورت گرفته تا بدین ترتیب، اثرگذاری این پروژهها در ارتقای کیفیت زندگی مردم و نیز بهبود فضاهای عمومی محلات بیش از پیش شود.
با عنایت به تجارب محدود و سابقه مشارکت محدود مردم در عرصه برنامهریزی و طراحی شهری در ایران سعی شده تا حد ممکن این مشارکت نه فقط در پروندهها و موضوعات موردی، بلکه بهصورت یکی از مراحل فرآیند تصمیمسازی و تصمیمگیری مورد توجه قرار گیرد. همچنین تاکنون، بهدنبال آن بودهایم که از نظرات راهگشا و مشارکت همه اقشار جامعه بهره برده و چنین نباشد که بعضی گروههای اجتماعی در فرآیند برنامهریزی و مدیریت شهر حذف شوند. به همین سبب است که در «ستاد مناسبسازی فضاهای شهری تهران» بهصورت دائمی نمایندگان سمنهای مرتبط با توانیابان و معلولان حضور داشته و به ما در تصمیمگیریها کمک میکنند. حتی در افتتاح و بهرهبرداری از عرصهها، ابنیه و معابر شهری مناسبسازی شده از حضور آنها و نظارت ایشان کمک گرفته شده تا شهر تهران پذیرای حضور و فعالیت همه اقشار جامعه باشد. مشارکت واقعی عموم شهروندان کمک میکند تا مردم حس کنند که بهطور واقعی در تصمیمگیریها حضور دارند و اعتماد فی مابین آنها ومدیریت شهری ارتقا یابد.
*رئیس کمیته شهرسازی شورای اسلامی شهر تهران
منبع: ایران
ارسال دیدگاه