فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با پانا؛
نجفقلی حبیبی: حمایت از مستضعفین، رکن رکین انقلاب اسلامی با فرمان امام خمینی بوده است
خاطرهای از ماجرای حفاظت از نمایندگان مجلس امام عادت کردن آنها به رفاه و امکانات/ بیان و عمل امام حمایت از استقرار عدالت در جامعه است/ قانونگذاری باید در جهت حمایت از مستضعفین باشد/ فساد بدترین پدیدهای است که در جمهوری اسلامی رخ داده است
تهران (پانا) - یک فعال سیاسی اصلاحطلب با بیان اینکه حمایت از مستضعفین، رکن رکین انقلاب اسلامی با فرمان امام خمینی بوده است، تاکید کرد امام اما این را هم تاکید داشتند که اینگونه نشود که همین مستضعفین وقتی بالا میآیند و قدرت را در دست بگیرند، خود به گروه مستکبر تبدیل شوند.
نجفقلی حبیبی در گفتوگو با پانا با تسلیت ایام ارتحال امام خمینی (ره) گفت: «مسئله اصلی امام خمینی (ره) پیاده شدن اسلام بود که به عنوان یک نظام سیاسی حکومت کند و حکومت براساس آن تنظیم شود. بنابراین در دل این اسلام، عقل است، حکومت است، عدالت است، مهربانی است، حاکم باید با مردم مهربان باشد، اصول کلی قرآن که به عدالت سوق میدهد باید پیاده شود، در هر چیزی باید عدالت را به کار ببریم و به تقوا نزدیکتر شویم.»
عضو هیئت امنای سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران ادامه داد: «بنابراین در مفهومهای اجتماعی عدالت، باید به فقرا رسیدگی شود، تقسیم امکانات باید در کشور به گونهای باشد که همه کسانی که در حوزه حکومت قرار دارند، بتوانند بهرهمند شوند. قبل از انقلاب وضعیت به گونهای بود که عده زیادی از جمعیت، در عقبماندگی و فقر به سر میبردند. امام از آنها به عنوان مستضعفین یاد میکردند. تاکید بیشتر امام خمینی این بود که باید مستضعفین وضعیت بهتری پیدا کنند. مستضعفین یعنی کسانی که آنها را ضعیف نگه داشتهاند، علم به آنها آموخته نشده است، قدرت به آنها داده نشده است، امکانات در اختیار آنها قرار نگرفته است، تمام آن چیزهایی که انسان لازم دارد را از آنها محروم کردهاند و آنها محروم شدهاند.»
نماینده مردم تهران در دوره سوم مجلس شورای اسلامی اضافه کرد: «بنابراین مستضعف ذاتاً ضعیف نیست، بلکه با دلایلی که در نظام اجتماعی وجود داشته، اینها ضعیف شدند. اما حکومت اسلامی که امام دنبال آن بود میخواست این وضعیت اینها را بهتر کند، جامعه اصلاح شود و طبقاتی که مورد ستم قرار گرفتهاند دیگر مورد ستم قرار نگیرند؛ بلکه کمک بیشتری هم به آنها بشود که خود را بالا بکشند و در سطح متعادل اجتماعی قرار بگیرند. بنابراین مسئله حمایت از مستضعفین، رکن رکین انقلاب اسلامی با فرمان امام خمینی بوده است.»
عضو شورای بازنگری قانون اساسی در سال ۱۳۶۸ در ادامه این گفتوگو اظهار کرد: «امام خمینی از یک جهت دیگر هم برای اینکه افکار عمومی بیشتر متوجه این قضیه بشود، به گونه دیگری هم تلاش میکردند. میگفتند که همه شما انقلاب را دوست دارید، بیشترین کسانی که برای پیروزی انقلاب کمک کردند همین مستضعفان بودند، بنابراین باید به اینها بیشتر رسیدگی شود. در جنگ هم امام مکرر مثال میزدند که جنگ را این مستضعفین اداره میکنند، کشاورزان، کارگران، طبقات پایین جامعه هستند که در جنگ حضور دارند. بنابراین با جهات گوناگون همه اینها را جمع میکرد و میگفت که باید به مستضعفان رسیدگی شود و این یک اصل در گفتههای امام خمینی بود که مستضعفین بسیار مهم هم هستند.»
رئیس سابق دانشگاههای الزهرا، تربیت مدرس و دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران تاکید کرد: «امام اما این را هم تاکید داشتند که اینگونه نشود که همین مستضعفین وقتی بالا میآیند و قدرت را در دست بگیرند، خود به گروه مستکبر تبدیل شوند. من یادم هست که اوایل، وقتی ترورها شروع شد و منافقین نیروهای انقلابی را ترور میکردند، حتی نمایندگان مجلس تعداد زیادی ترور شدند؛ امام گفتند که اینطور نمیشود و نمایندهها باید حفاظت شوند، امام موافقت کردند که اینها حفاظت شوند، در خانهها، در ماشینها و ... بعدها که اوضاع آرامتر شد امام نصیحت کرد که اینها به آن حالت قبلی برگردند، اما دیگر نشد و معلوم بود که نمیشود. چون آدمها به این امکانات عادت میکنند، به امکانات رفاهی بیشتر و برگشتن آنها به وضعیت قبل خیلی کار سختی است. به طور قطع تمام بیانات امام، سخنرانیهای امام، عمل امام، همگی حمایت از مستضعفین و حمایت از عدالت اجتماعی و استقرار عدالت در جامعه است.»
عضویت هیئت امنای پژوهشکده امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی با اشاره به اینکه چرا این موارد مهم تاکنون زیاد محقق نشده است، بیان کرد: «متولیان امور باید به این مسائل بیشتر توجه کنند، مقررات حقوقی و بسیاری از موارد دیگر باعث شده است که وضعیت به هم بریزد و این موارد مهم محقق نشده است. قانونگذاری باید در جهت حمایت از مستضعفین بشود. یک زمان ما با برخوردهای بینالمللی و تجارت جهانی مواجه شدیم و مسائل مختلف بینالمللی که ما نیازمند بودیم از دنیا تهیه کنیم. کسانی که بلد بودند این کارها را انجام دهند، قطعا مستضعفین نبودند چون سواد و تجربه لازم این کار را نداشتند. کسان دیگر این کار را شروع کردند، به تدریج اینها امکانات را در حوزه خود بیشتر جمع کردند و همین افزایش پیدا کرد و این مایه تاسف شد. چون کسی که با اندیشههای امام خمینی آشناست، این روش را قبول ندارد اما متاسفانه اتفاق افتاد. مرتب دولتها در آمدن و رفتنها سعی کردند که با وضع قوانین و مناسبات اجتماعی بهتر، مقداری این را کم کنند اما تجربه عملی نشان داده است که خیلی موفق نبودهایم. اکنون ثروتمندیهای خیلی بزرگی در کشور به وجود آمدهاند که قاعدتاً وقتی ثروتمندان خیلی بزرگ به وجود میآیند حتماً جمعیت زیادتری باید گرسنه بمانند و زیر خط فقر قرار بگیرند.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب با بیان اینکه امیدوار هستیم مسئولین محترم و مسئولین اداره کشور قوانین را طوری تنظیم کنند که امکانات دسترسی همه به ویژه طبقات پایینتر به ظرفیتهای اقتصادی و علمی کشور افزایش پیدا کند، گفت: «انقلاب اسلامی آمد دانشگاهها را توسعه داد و یک فضایی به وجود آورد که انصافاً بسیاری از طبقات پایین جامعه از طریق ورود به دانشگاه، امروز جزو طبقات متوسط هستند. تحصیلکرده شدند، مهندس شدند، پزشک شدند، حقوقدان شدند، متخصص شدند، خیلی از اینها از طبقات پایین جامعه بودند و این امکان برای آنها فراهم شد. اینگونه امکانات باید مرتب فراهم شود و این طور نشود که اینها نتوانند وارد این عرصهها شوند. در حوزههای اقتصادی هم باید این وضع شکل بگیرد. اگر دانشگاهها یکی از مراکز عمده تامین عدالت اجتماعی بودند و سبب شدند طبقات مستضعف جامعه وارد دانشگاه شوند و تخصص پیدا کنند و به یک مرتبه بالاتر جامعه دست یابند، این روشها باید مدام تکثیر شود، روشی که این طبقات بتوانند بالا بیایند. علم یا تخصص یک مسئله اساسی است و به همین خاطر است که من میگویم دانشگاه یا محلهایی که میتوانند تخصص را به افراد بدهند باید توسعه پیدا کنند و در اختیار طبقات پایینتر به صورت بیشتر قرار بگیرد.»
نجفقلی حبیبی ادامه داد: «در حوزه آموزش و پرورش و دانشگاهها یک بار روشی را شروع کردیم اما خوب ادامه پیدا نکرد، آن هم این بود که طبقات پایینتر جامعه باید وارد یک عرصههایی میشدند مثلاً هنرستانهای فنی که بتوانند تخصصی پیدا کنند و زودتر به کار و اشتغال دست یابند. چون دانشگاهها اولا تخصصها را به آدم نمیداد و دوم اینکه زمانبر بودند. یک دوره این کار انجام شد اما با کندیهایی مواجه گردید. ما در این قضیه پیچ و خمهای زیادی داشتیم، یک عده همیشه تلاش کردهاند راهها را باز کنند که بیشتر طبقات جامعه بتوانند زودتر از آن وضعیت بهتر برخوردار شوند، خیلی هم توفیق حاصل شد اما ظاهراً حالا میبینیم که کافی نبوده است.»
وی با بیان اینکه آنچه در سالهای گذشته به عنوان فساد روی داده، بدترین پدیدهای بوده که در جمهوری اسلامی رخ داد و عامل شکافهای اجتماعی هم از همین جا آغاز شد، گفت: «انسانهایی با بهرهمندی از این فرصتها و سوءاستفاده از امکانات در قالب "فساد" خود را بالا کشیدند، امکانات زیادی در اختیار گرفتند و سبب شدند تا عدهای محروم شوند. اما هنوز هم دیر نیست، جمهوری اسلامی ظرفیتهای لازم برای استقرار عدالت اجتماعی را دارد، مردم ما مسلمان و مومن هستند، انقلاب را قبول دارند. مسیرهایی که در آن طبقات پایینتر جامعه بتوانند رشد کنند و به یک زندگی متعادلتر و آبرومندانهتر برسند و در حاکمیت جامعه هم نفوذ داشته باشند، این فراهم است، اما باید همه تلاش کنند که این مسئله که به عنوان فساد اتفاق افتاده، ریشهکن شود. معنای فساد این است که امتیازها به جای اینکه بر مبنای عدالت و بر مبنای شایستگیها توزیع شود، به یک صورتهای غیرمتعارف توزیع شده است؛ اگر جلوی این گرفته شود آن زمان همه میتوانند یا اکثریت قاطع از مردم جامعه میتوانند در یک وضعیتی قرار بگیرند که طبقه متوسط اکثریت قاطع جامعه را تشکیل دهد. باید تلاش شود طبقات پایین که گرسنه هستند به طبقه متوسط نزدیک شوند.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب به راههای رسیدن به این مهم هم اشاره کرد و گفت: «یکی از راهها این است که اینها را از نظر توانایی مجهز کنیم، تخصص و علم لازم به آنها داده شود، سرمایه لازم برای اینکه بتوانند این تحرکات را به دست بیاورند به آنها داده شود، امکاناتی که لازم است تا مقدمه ورود آنها به این فضا شود باید در اختیار آنها قرار گیرد و دوم اینکه دلایل پایین بودن طبقاتی پایین را شناسایی کنیم؛ مثلا امکان تحصیل ندارند، امکان به مدرسه رفتن ندارند، امکان کسب تخصص ندارند؛ باید همه اینها برای آنها فراهم شود تا بتوانند در عرضه اجتماعی وارد شوند و از طرف دیگر عواملی هم که منتهی به فساد میشود باید با شدت و قوت جلوی آن گرفته شود. یعنی امتیازهایی که یک عدهای برای خود قائل هستند و به ناحق هم قائل هستند باید جلوی آن گرفته شود. این فرصتهایی که عدهای به دست آوردند و ثروتهای جامعه را تملک کردهاند، اینها باید به سرعت رسیدگی شود و جلوی آن گرفته شود. اگر کسانی به ناحق به این سرمایهها رسیدند، جلوی آن گرفته شود. انحصارهای تجاری باید شکسته شود. برای مثال امتیاز صادرات و تولید مثلاً یک محصول فقط به دست چند نفر است، این باید از بین برود. نباید تمرکز ثروت فقط در دست چند نفر باشد و منتهی به فقر عده زیادی شود. اگر این تمرکزها بشکند و همه کسانی که واجد شرایط هستند، بتوانند از امکانات بهرهمند شوند و هم تلاش شود افراد دیگر هم واجد شرایط شوند، وضعیت بهتر میشود. باید در این زمینه تلاش زیادی صورت بگیرد. نهادهای ما باید تلاش کنند تا کسی که استعداد دارد فقیر نماند و از این استعداد او بتوان استفاده کرد تا جامعه هم رشد کند.»
حبیبی آموزش و پرورش را مهمترین جایی دانست که میتواند این فاصلههای اجتماعی را از بین ببرد. وی تاکید کرد: «آموزش و پرورش باید دانشآموزان را مجهز کند که فردا روی پای خود بایستند، تا تبعیضها از بین برود.»
ارسال دیدگاه