فطرت گرایی توحیدی در برنامه درسی حوزههای تربیت و یادگیری
تهران (پانا) - نشست"برنامه ریزی درسی با نگاه فطرت گرایی توحیدی" ازسوی حوزه تربیت و یادگیری کار و فناوری برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، حمید یزدانی سرپرست حوزه تربیت و یادگیری کار و فناوری در این جلسه گفت: «این نشست پیرو جلسهای با موضوع برنامه ریزی درسی با نگاه فطرت گرایی توحیدی برگزار میشود که از دکتر حاج حاتم استاد حوزه و دانشگاه دعوت کردیم تا در مورد معنای فطرت مطالبی ارایه دهند تا ان شاالله در آینده برای نوشتن اهداف و شایستگیهای برنامه مورد استفاده قرار داده شود.»
در ادامه برنامه خانم حاتم مقدمهای در خصوص مولفه های متمایز کننده برنامه درسی با رویکرد فطرت گرایی توحیدی از سایر برنامههای درسی گفت: «برای تبیین این امر باید بازگشت تاریخی به نظریات علوم انسانی از دوره رنسانس و اعتماد جدی بشر به دانش و قدرت خودش و اهداف متفاوت از علم داشته باشیم. به تعبیر ابن سینا بشر در گذشته فقط به دنبال شناخت طبیعت و هدف از علم کشف واقعیتها بود؛ هرچند در حین این شناخت بشر دریافت که این طبیعت چقدر با نیازهای او انطباق دارد و همزمان می تواند از طبیعت استفاده کند. ولی هرچه جلوتر میرود این هدف زاویه پیدا کرده و به سوی نگاه شود انگارانه و منفعت طلبانه پیش میرود که تا به امروز این نگاه در دنیای غرب وجود دارد.»
تجزیهها و تفکیکها از مهمترین پیامدهای جدی این نگاه هستند ازجمله:
۱- منفک شدن علوم از یکدیگر (جدا کردن علوم مانند خانههای یک جدول که گرچه به صورت منظم کنار هم قرار دارند ولی از هم جدا و بی ارتباط هستند. امروزه برای رفع این اشتباه علوم میان رشتهای را مطرح کردهاند)
۲- تفکیک عالم بیرون از عالم درون (ارتباط عالم بالا با عالم طبیعت قطع شده است هرچند امروزه دیده میشود که غربیها بازگشت به سوی خدا پیدا کردهاند ولی این بازگشت به خدایی که فطرت بشر به آن گرایش دارد، نیست)
۳- تفکیک عالم مادی از عالم غیر مادی (انسان مدیر این جهان است)
درتفکر اومانیستی انسان محور عالم است. آن جور که میخواهد عالم را میبیند و آن جور که میخواهد از آن استفاده میکند. در این دیدگاه انسان گرایی جایگزین خداگرایی شده و انسان مبدا و منشا همه علوم است. این علوم در تمام زندگی انسان از جمله برنامههای تعلیم و تربیت سریان پیدا میکند.
از نظر شهید مطهری ما یک خود دانی داریم و یک خود عالی:
۱- خود دانی (هر چیزی چون وابسته به" من" است، ارزش دارد)
۲- خود عالی (هر چیزی را به ماورای خودش نسبت میدهد )
در صورتی که همه چیز چون منتسب به خداست، ارزش دارند. هر چیزی به همان اندازه که متصل به خداست ارزش دارد.
- بشر امروز در دنیای معاصر عینک سود طلبی و منفعت طلبی زده است یعنی انسان را بزرگ میبیند. (انسان گرایی)
یک قضیه مشهور در منطق است که میگوید از برادرت در دادگاه دفاع کن حتی اگر حق با او نباشد.
- نگاه دیگر نگاهی است که میگوید هیچ چیز ارزش ندارد (پوچ گرایی)
- نگاه دیگر صبغه و رنگ توحیدی دارد. یعنی این انسان هم خدا را میشناسد و هم گرایش به این خدا دارد. شناخت از درون نسبت به خدا و گرایش از درون نسبت به خدا دارد. (فطرت گرایی توحیدی)
برنامه با رویکرد فطرت گرایی توحیدی چه تمایزی با برنامههای غربی دارد؟
برنامه با رویکرد فطرت گرایی توحیدی منطبق با هدایت انبیا الهی است درحالی که در دنیای غرب اتصال دو طبقه از بین رفته است.
به گفته علامه طباطبایی اگر بچه پدر و مادر و فضای تربیتی خوب و مناسب داشته باشد فطرت او را به سمت خدا میبرد. یعنی همه مشکلات تربیتی با انحراف از فطرت توحیدی به وجود آمدهاند. در دوره رنسانس بعد از عصر ایمان که حدود هزار سال طول کشید گفتند دین انسان را فریب داد.
جوانان ما فلسفه غرب را به فلسفه اسلامی ترجیح میدهند چون تنوع دارد و جذاب تر است. ولی فلسفه اسلامی همگی یک چیز میگویند که همان فطرت است.
فطرت یعنی عالم را سراسر یکپارچه و با هدف و مقصد واحد دیدن.
انسان باید از بستر طبیعت به تکامل برسد.
فطرت آموزش پذیر نیست. فطرت نوع خاصی از خلقت است که باید پرورش داده شود. ممکن است فطرت خاموش شود ولی هرگز نابود نمیشود. زیرا فطرت جزیی از هستی ماست.
ارسال دیدگاه