سعید ساویز*
مچاندازی کرونا و نفت
خیلیها بر این باورند که بحران اقتصادی حال حاضر پس از بحران 1930 در جهان بیمانند است و از بسیاری جهات با آن بحران مقایسه میشود؛ بحران 1930 همان رکود بزرگ اقتصادی جهانی است که باعث شد تا نظریه کینز در اقتصاد جهت فرار از رکود به کار برده شود.
در ایران این بحران با کاهش سهم دریافتی از عایدات شرکت نفت ایران و انگلیس خود را بروز داد و اعتراضات سرانجام به قرارداد ۱۹۳۳ ختم شد. اما برای اینکه بدانیم این بار در دنیا چه خبر است و این بحران به کجا ختم میشود و البته پاسخ به این سوال که وضعیت بازار نفت با کاهشی حدود ۱۹ میلیون بشکه به کجا خواهد رسید، بهتر است در ابتدا نگاهی به وضعیت پیش از توافق اوپک و جی۲۰ بیندازیم. بحران کرونا در جهان با تکیه بر دو ستون در حال گسترش است؛ ابتدا کاهش تقاضا به دلیل کاهش استفاده از حمل و نقل و همچنین تعطیلی مشاغل مختلف که باعث وجود مازاد نفت بین ۲۰ تا ۳۰ میلیون بشکه در بازار گردید و دوم کاهش سرمایهگذاری به دلیل افزایش شاخص ترس که آن نیز به نوبه خود به کاهش قیمت نفت کمک زیادی کرد.
سقوط تاریخی قیمت نفت، تمامی نفتهای گران ازجمله نفت شیل را در معرض ورشکستگی و نابودی قرار داد. نفت شیل تا همینجای کار نیز حدود ۲۰۰ میلیارد دلار بدهی به وامدهندهها دارد و اگر نتواند آن را پرداخت کند، بیم آن میرود که وامدهندهها با مصادره داراییهای موجود بدهی خود را باز پس گیرند و البته این به مراتب بهتر از شرایطی است که این شرکتها مجبور شوند تا دارایی خود را در بازار به فروش برسانند، چراکه در این صورت مجبور میشوند به حداقل قیمت این کار را انجام دهند. جز امریکا و کانادا تمامی کشورهایی که اقتصاد متکی به فروش نفت دارند بیم آن دارند که تا یکسوم، درآمدهایشان کاهش مییابد و این برای بودجه سال جاری اکثر این کشورها مانند فاجعه است. کشورهای آفریقایی و امریکای لاتین و همچنین بخش اعظم آسیا که اقتصاد شکننده دارند و همین حالا هم با معضلاتی چون فقر عمومی و زاغهنشینی مواجه هستند پیش از بقیه دچار مشکلات خواهند شد. در چنین شرایطی جلسه ویژه اوپک و همکاران برگزار شد، روسیه تن به توافق نداد و شروطی را برای نفت شیل مشخص کرد، عربستان جنگ کاهش قیمت را آغاز کرد و وعده داد تولید خود را هر چه بیشتر افزایش دهد و...
اقدام به ارایه تخفیفات، مشوقها برای فروش نفت در بازارهای جدید کرد و همچنین هر آنچه میتوانست مخزن و ابرتانکر برای ذخیره نفت اجاره کرد.
نفت با این اقدامات هیجانی به مرز کانال ۲۰ و ۳۰ دلاری سقوط کرد و حتی تصمیم مجدد اوپک و همکاران در حضور نماینده نفت تگزاس برای کاهش ۱۰ میلیونی نتوانست جلوی سقوط نفت را بگیرد. اگر چه پیش از این جلسه توییت ترامپ باعث یک جهش قابلتوجه در قیمت نفت شد، اما همین که مشخص شد عزم هیچکس برای کاهش تولید واقعی جزم نیست دوباره کاهش قیمت ازسر گرفته شد. حالا درست در لحظهای که بسیاری گمان میکردند که دیگر خیلی دیر است و باید به نفت اجازه دهیم تا ۲۰ دلار سقوط کند و به نقطه سر به سر خود برسد و از آن پس به فکر احیای قیمت باشیم؛ اوپک و همکاران و جی۲۰ و البته بخش دیگری تحت عنوان کاهش داوطلبانه تصمیم گرفتهاند تا حدود ۱۹ میلیون بشکه از تولید در بازار بکاهند، شاید بتوانند بحران حالحاضر را مهار کنند و از ادامه سقوط قیمت جلوگیری به عمل آورند.
باتوجه به وجود بحران، بالا بودن شاخص ترس و شدت کاهش تقاضا در بازارهای بزرگ، سخت بتوان پیشبینی کرد که این اقدام باعث کنترل سقوط قیمت در بازار شود. فقط کافی است بدانیم که تقاضا برای نفت در هند که سومین خریدار بزرگ نفت در جهان است حدود ۷۰درصد کاهش داشته است. به صراحت میتوان پیشبینی کرد که بازگشت اقتصاد به شرایط قبل مستلزم زمان خواهد بود و اگر از همین فردا هم کرونا و ترس آن در جهان از بین برود، بازگشت به روزهای اوج به این راحتیها امکانپذیر نخواهد بود و نیاز به همکاری عمومی و جهانی خواهد داشت.
*تحلیلگر و کارشناس انرژی
منبع: اعتماد
ارسال دیدگاه