کرونا و مناسبات منطقهای در گفتوگو با مهدی ذاکریان، صاحبنظر مسائل بینالملل
الگوی « امنیت انسانی» میتواند سرآغاز همکاریهای منطقهای شود
ایران پیشنهاد دهنده اجلاس اضطراری شورای امنیت در موضوع جلوگیری از ویروس کرونا باشد
تهران (پانا) - اپیدمی کووید ۱۹ که این روزها دامن بسیاری از کشورهای جهان را گرفته است، محاسبات سیاسی و اقتصادی بازیگران بینالملل و منطقه را بر هم زده است تا صاحبنظران از تهدید انسانی به عنوان یکی از مهمترین وجوه تهدیدات امنیتی سخن بگویند. مهدی ذاکریان، استاد دانشگاه و صاحبنظر مسائل بینالملل به بررسی پیامدهای این ویروس مخرب و درسآموختههای فراوانی که میتواند برای جهان آسیبپذیر و کشورهای منطقه داشته باشد، پرداخته و به وزیر خارجه ایران پیشنهاد داده است که ایران میتواند پیشنهاددهنده اجلاس اضطرای شورای امنیت در موضوع حق سلامت و جلوگیری از این ویروس همهگیر باشد.
بهگزارش ایران، شیوع ویروس کرونا این روزها به بحرانی بینالمللی تبدیل شده و همه تحولات را بهویژه در منطقه خاورمیانه تحتالشعاع خود قرار داده است. به نظر میرسد که افزون بر تهدیدات انسانی، اقتصادهای متکی بر نفت کشورهای منطقه از جمله ایران که خاصه با تحریمهای امریکا هم دست و پنجه نرم میکند، متزلزل شده و دولتها را با چالش دوچندانی مواجه کرده است. ارزیابی شما از شرایط جاری چیست؟
اندیشه مسلط بر روابط بینالملل و اقتصاد نفتی منطقه ما این بود که زندگی ما با اقتصاد سیاسی مرتبط است. در حقیقت پول نفت و سیاست بینالملل بر معاش ما اثر میگذاشت. بازار بر مبنای قواعد سیاسی عمل میکرد. کووید ۱۹ یک درس مهمی را به همه کشورهای جهان و کشورهای منطقه داد. اقتصاد منطقه و اقتصاد جهانی میتواند تحتتأثیر یک مؤلفه غیر سیاسی زیر و رو شود. اینکه اگر همکاریهای منطقهای و بینالمللی نباشد، وقوع یک بحران بهداشتی در استان یک کشور میتواند به یک بحران جهانی سیاسی، اقتصادی، صنعتی، آموزشی و معیشتی تبدیل شود. همچنین درسی بود به رهبرانی که یکجانبهگرایی را دنبال میکنند و دنبال خواستهها و مطامع شخصی خود در حکومتداری و سیاست بینالملل هستند. من به یاد دارم که دونالد ترامپ، رئیس جمهور امریکا در آغاز شیوع ویروس کرونا در ووهان چین در یک سخنرانی اظهار خوشنودی کرده و گفته بود: «این مشکلی است که برای چین ایجاد شده و وقوع آن برای ما خوب است». فرضیهای که او مطرح کرد در مدت کوتاهی آزمون خود را پس داد و نشان داد این ادعا کاملاً نادرست است و ثابت شد که مشکل یک کشور در یک استان میتواند به کل نظام بینالملل آسیب بزند. این در حالی بود که همپیمانان امریکا در منطقه نیز که همان تیم «بی» که بنیامین نتانیاهو، بن سلمان و بن زاید را شامل میشدند، چنین نگاهی داشتند و صرفاً منافع خود را میدیدند و معتقد بودند مشکل دیگران برای خودشان است.
برخی معتقدند با شیوع بیماری فراگیر کرونا، نقش ملیگرایی و نقشآفرینی بازیگران دولتی پررنگ تر شده و چه بسا همین گزاره بر روند کاهش همگرایی و عمیقتر شدن تفرق در جامعه بینالمللی تاثیرگذار باشد. نظر شما در این رابطه چیست؟
در فرهنگ هابزی دولتها دشمن یکدیگرند و در فرهنگ کانتی دولتها با یکدیگر دوست هستند. من معتقدم که همچنان چه در زمان کرونا و چه در دوره پساکرونا دو پارادایم مسلط روابط بینالملل، پارادایم همکاری و منازعه خواهد بود؛ یعنی ما نمیتوانیم انتظار داشته باشیم در روابط بینالملل صرفاً منازعه برقرار باشد و کسانی که چنین تفکری دارند خطا میکنند. همچنین کسانی که فکر میکنند کرونا سبب ملیگرایی و پررنگ شدن دولت شده و باعث شده فقط نظامهای سیاسی ملی تصمیم بگیرند، نیز نوع نگاهشان اشتباه است. علاوه بر این دیدگاه آنهایی هم که فکر میکنند صرفاً با همکاری، با سازمانهای بینالمللی و نظامهای حقوقی میتوان کار دنیا را جلو برد، نادرست است.
اینک دنیای رقابت و همکاری با هم جریان دارند. یا منازعه و همگرایی، هر دو وجه وجود دارد. مهم این است جامعه بینالملل رقابت را تبدیل به یک مؤلفه مثبت کند یا اگر منازعهای وجود دارد تبدیل به مسابقه پیشرفت باشد. اتفاقاً افراط در ملیگرایی، تأکید بیاندازه بر آنارشی و انکار یکسره قواعد حقوقی مانند برجام و پیمان آب و هوایی پاریس و ... از سوی کسانی مانند ترامپ در دوره کرونا بیاعتبار میشوند. اینجاست که گفتمان تعامل میان دولتها برای مبارزه با ویروس کرونا پررنگ میشود. دست کم دولتها در حق بر سلامت به سوی همگرایی گام خواهند برداشت.
آیا اپیدمی کرونا میتواند تعاریف متداول از امنیت ملی کشورها را دستخوش تغییر کند و الگوی امنیتی حاکم بهویژه در فضای منطقه خاورمیانه را تغییر داده و آنها را به سمت همکاری در حوزههای دیگری مانند مبارزه با تهدیدات بیولوژیکی و بیماریهای مسری بکشاند؟
ایران پیش از شیوع ویروس کرونا، با مشکل صادرات نفت به خاطر تحریم روبهرو بود و معتقد بود پایین آمدن قیمت نفت برای آن آسیب زننده است. خب قیمتها به ۵۰ دلار رسیده بود بیشتر کشورهای عضو اوپک و غیراوپک حاضر در نشست این سازمان خیلی به خواستههای ایران توجه نکردند ولی الان شما میبینید گسترش کرونا سبب شده این کشورها الان به همین نتیجهای برسند که ایران قبلاً هشدار میداد. کشورهای دیگر فکر میکردند مشکل دیگران برای دیگران است و به آنها نمیرسد حتی درباره کووید ۱۹ هم این طور فکر میکردند و میگفتند مشکل چین است و به ما نمیرسد. خب الان اپیدمی این ویروس نشان داد پایین آمدن قیمت نفت فقط مشکل ایران نیست و مختص همه خواهد بود. بنابراین باید توجه کنیم که بازیگرانی که تنها منازعه را دنبال میکنند، بازندگان احتمالی در جهانی هستند که در آن هم همکاری وجود دارد و هم منازعه. کشورهای منطقه مانند عربستان، رژیم اسرائیل، امارات و کشورهای خارج از منطقه مانند امریکا انتخابشان منازعه بود. اکنون بازنده این انتخاب هم خودشان هستند. آنها که رقابت سازنده و همکاری را کنار گذاشته بودند اما الان خودشان نیازمند همکاری شدهاند. به همین دلیل
من تئوری «گفتمان تعامل میان دولتها» را دنبال میکنم.
چنان که شاهد بودید همکاری اخیر روسها در زمینه کرونا به دیگر کشورها پیامی داشت مبنی بر اینکه فضای منازعه پیشین تحت تأثیر یک بحران انسانی تا چه اندازه میتواند تغییر کند. یک هواپیمای روسی با تجهیزات پزشکی به امریکا میرود. یا آلمانیها و حتی چین در صادرات به امریکا کمک میکنند.
پیشتر ترامپ اعلام میکرد ما نیازی به کالاهای چینی نداریم و تعرفه کالاهای این کشور را افزایش میداد. او میگفت چینیها اقتصاد جهانی را بر هم زدهاند اما الان آلمانیها کالایی را از چین خریداری میکنند و امریکاییها با آنها صحبت میکنند و آن کالاها را با دو برابر قیمت خریداری میکنند. خب اینجاست که ثابت میشود نظام بینالملل نیازمند بازیگرانی است که همکاری را انتخاب کنند. منازعه کشورها را در مقطعی با بن بست مواجه میکند. کرونا میگوید: ای انسانها همه شما در روی یک کره زمین زندگی میکنید!
اخیراً آقای ظریف خواستار همکاری منطقهای برای مقابله با ویروس کرونا شده است. اجرایی شدن این همگرایی در شرایط کنونی تا چه اندازه میتواند با اقبال مواجه شود و آیا کشورهای منطقه بر ضرورت شکلگیری این همکاری وقوف پیدا خواهند کرد؟
این الگوی همکاری میتواند یک الگوی امنیتی جدید باشد؛ زیرا امنیت فقط در امنیت نظامی، جغرافیایی و مرزی تعریف نمیشود. یکی از ابعاد مهم امنیت که از وجوه اشاره شده مهمتر است، امنیت انسانی است. این نوع امنیت یک پارادایم و موضوع یک دیدگاه علمی نظری بسیار مهم در روابط بینالملل است. در این پارادایم حق حیات، بهداشت، محیط زیست و زندگی سالم پیشبینی شده است. اتفاقاً این مسأله یکی از اهداف توسعه پایدار سازمان ملل است. اگر کشورها نتوانستهاند در امنیت نظامی و مرزها و همکاریهای منطقهای همکاری درستی شروع کنند میتوانند در مسائلی که درد مشترک همگانی است، همکاری کنند. الگوی همکاری امنیت انسانی میتواند الگوی خوبی برای سایر همکاریها هم باشد. تجربیاتی که ایران الان در مدیریت کووید ۱۹ و در بهداشت و درمان دارد میتواند با تجربه سایر کشورهای منطقه تبادل شود. یک همکاری جدی برای مبارزه با این بیماری و پیشگیری از بیماریهای همهگیری که در آینده رخ میدهد و ممکن است ماهها طول بکشد، آغاز شود. اگر کشورها در این بحران بخواهند مدل منازعه را انتخاب کنند انتخاب اشتباهی خواهد بود. اتفاقاً درایران دو ماه پیش وقتی شیوع ویروس کرونا
در چین مطرح شد، این پیشنهاد به سازمان ملل و بهداشت جهانی ارائه شد و همکاران ما در بنیاد مطالعات بینالمللی در زمینه سلامت و مبارزه با بیماریهای واگیردار از جمله کرونا پیشنهاد کنفرانس همکاریهای منطقهای را مطرح کردند. آن موقع این ویروس هنوز وارد ایران نشده بود یا گسترش نیافته بود. خب اگر چنین کاری همان موقع در دستور کار قرار میگرفت، امروز آسیب کمتری هم به ما و هم سایر کشورهای منطقه وارد میشد.
جمهوری اسلامی ایران فارغ از پیگیری ایده همکاریهای منطقهای در سطحی فراتر چه اقداماتی را میتواند در دستور کار قرار دهد؟
در شرایط کنونی عدهای این بحث را مطرح میکنند که نقش دولتها و قدرت رئالیسم در حال ایجاد سلطه بر نظام بینالملل است که اتفاقاً تحلیل دقیقی نیست و با واقعیت همراه نیست؛ زیرا شیوع کووید ۱۹ بیانگر ضرورت همکاری است. نیاز به وجود پروتکلهای بهداشتی جهانی وجود دارد تا بتواند تهدیدات بیماریهای واگیردار را متوقف کند. اینجاست که وزارت خارجه میتواند نقش مؤثری داشته باشد. شورای امنیت در گذشته دو بار در زمینههای حق سلامت و حق بهداشتی در دنیا قطعنامه صادر کرد؛ یک قطعنامه شماره ۱۳۰۸ در دوره شیوع ویروس «اچ آی وی» (ایدز) و قطعنامه دیگر ۲۱۷۷ درباره «ابولا» بوده است که حتی شورای امنیت نیروهای حافظ صلح را برای مقابله با آن اعزام کرده بود. این بار ایران میتواند پیشنهاددهنده اجلاس اضطراری شورای امنیت در موضوع حق سلامت و جلوگیری از ویروس همهگیر باشد. اعضای شورای امنیت میتوانند در این زمینه با هم همفکری کرده و راهکارها و پروتکلهای بهداشت جهانی را مورد تأکید قرار دهند و تکلیفی برای کشورها ایجاد شود؛ چون برخی از کشورها به صورت احساسی یا نادرست عمل میکنند. در این زمینه لازم است ایران با فرانسه، انگلیس، آلمان و کشورهای عضو
دائم و غیردائم شورای امنیت رایزنیهای جدی داشته باشد تا درباره حق سلامت، چگونگی مبارزه با این ویروس و همچنین تأثیری که تحریمها میتواند بر مقابله این ویروس داشته باشد، گفتوگوهای جدی داشته باشد. اگر تحریمها مانعی برای مواجهه مؤثر ایران جهت از بین بردن ویروس کرونا باشد طبیعتاً ماهیت سرایت بخشی این ویروس به مناطق و کشورهای دیگر باعث میشود که همراه نشدن جامعه بینالملل برای لغو تحریمهای ایران، خود آنها را هم از خطرات تهدید امنیتی ویروس کرونا مصون نگه نخواهد داشت و به عبارت دیگر تداوم تحریمهای امریکا علیه ایران، امنیت جامعه بینالملل را هم به مخاطره میاندازد.
بنابراین ایران میتواند با توجه به این مسأله پیگیر قطعنامههای جدیدی از سوی شورای امنیت باشد و توجه کشورها را به این امر مهم جلب نماید. این تلاش نیازمند فعالیت جدی دیپلماتیک هم در سطح رسمی و هم دیپلماسی عمومی خواهد بود و با توجه به پیشینه قطعنامههای شورای امنیت درباره ایدز و ابولا درباره موضوع کرونا هم این وظیفه ذاتی شورای امنیت برای امنیت جهانی است که این موضوع را نیز در دستور کار قرار دهد.
ارسال دیدگاه