مشکلات و درد دل افراد مبتلای دارای معلولیت در گیر و دار شیوع کووید ۱۹
عدالت کرونا تبعیض ما
تهران (پانا) - «توی اوج مثبتاندیشی کرونام مثبت شد. شما را به خدا توصیهها را جدی بگیرید. اینجا توی بیمارستان همه چیز خوب نیست. حتی امکانات کمکی برای معلولان ندارند. سرویس بهداشتی مناسب هم نیست. ایکاش حرفهایم به جایی برسد. حالا اگر کسی پول ندارد بیمارستان خصوصی و با امکانات عالی برود تکلیفش چیست؟»
بهگزارش ایران، اینها حرفهای اعظم عزیزی است؛ فعال اجتماعی دارای معلولیت که چند روز پیش به خاطر ابتلا به کرونا در بیمارستان بستری شد. او از سختیهایش در هنگام بستری شدن در اورژانس بیمارستان میگوید: «نمیدانستند با توجه به شرایطم کجا بستریام کنند اول گفتند برو بخش خانمها بعد گفتند برو بخش اطفال، آخر هم من را فرستادند اورژانس دو شب آنجا بودم بدون بالش و پتو. بیمار مبتلا به کرونا نمیتواند همراه یا ملاقاتی داشته باشد اما من بهخاطر شرایطم همسرم کمی همراهیام کرد. ماسک و دستکش و کفی کفش میزد. بهخاطر دیستروفی عضلانی و عدمتحرک ممکن بود دچار زخم بستر شوم دو روز بعد از بستری به من تشک مواج دادند. تختم هم اصلاً به درد یک آدم دچار معلولیت نمیخورد از دستشویی هم نگویم که افراد سالم هم به زحمت از آن استفاده میکنند. کادر درمان هم اصلاً چیزی از دیستروفی عضلانی نمیدانستند و خودم برایشان توضیح میدادم و میگفتم کل بدنم معلولیت دارد. ساعتهای طولانی بدون حرکت بودم و نمیتوانستم تکان بخورم. پنج روز بیمارستان بودم و بارها با خودم میگفتم شاید هم من بهعنوان یک معلول برایشان مهم نیستم. سختیهای زیادی کشیدم. الان حالم بهتر است.»
حرفهای اعظم که معلولیتش دیستروفی عضلانی است فقط دغدغه و حرفهای او نیست، خیلی از افراد دارای معلولیت این روزها نگرانند. تعدادی از آنها میگویند انگار در این شلوغی ما فراموش شدهایم حتی در ویدئوهای آموزشی پیشگیری از کرونا هم آنها را فراموش کردهاند. مثلاً نمونهاش همین ویدئوی معروف درست دست شستن. خب یک نابینا چطور میتواند این ویدئو را بفهمد اگر کسی برایش توصیح ندهد. ناشنوایان هم اعتراضهای دیگری دارند؛ اینکه صدا و سیما در برنامههای آموزشی آنها را کاملاً نادیده گرفته و ویدئوها بدون زبان اشاره تولید و منتشر میشوند. شاید برای همین است که در روزهای سخت کرونایی خودشان آستین بالا زدهاند و ویدئوهای پیشگیری از کرونا تولید می کنند.
الهام یوسفیان، فعال حوزه افراد دارای معلولیت که خودش هم نابیناست در اینباره میگوید: «این روزها گروههایی از جامعه هستند که از بقیه مشکلات بیشتری دارند چه در مرحله پیشگیری و چه درمان. افراد دارای معلولیت متفاوتند و هرکدام هم تجربه متفاوتی دارند. مثلاً گروه ناشنوایان راه دسترسی اطلاعات شان از طریق زبان اشاره و نوشتار است. هیچوقت فکر کرده اید وقتی بخش خبری به مردم درباره بیماری آگاهی رسانی میکند اگر کسی آن را نشنود چه طور باید باخبر شود؟ اکثر اوقات از مترجم زبان اشاره در تلویزیون استفاده نمیشود و اگر هم بشود دوستان ناشنوای ما میگویند کیفیت خوبی ندارد و عملاً این گروه به اطلاعات دسترسی ندارند و میتوانند خودشان و دیگر اعضای جامعه را در معرض خطر قرار دهند. برای گروه نابینایان مراقبت بیشتری لازم است مثل خود من که نابینا هستم. ما برای شناختن محیط، بیشتر از دستهایمان استفاده می کنیم و بیشتر ممکن است در معرض ویروس قرار بگیریم. ضمن اینکه خیلی از آموزشها بهصورت تصویری است و برای ما قابل دسترسی نیست مثلاً خیلی خوب است که ویدئویی باشد که توضیح بدهد افراد نابینا چطور دستهایشان را بشویند یا چطور خریدهایشان را به خانه بیاورند و ضدعفونی کنند.
برای افراد دارای معلولیت ذهنی هم آموزشها باید به شیوه مناسب خودشان باشد با تصاویر ساده و بدون مفاهیم پیچیده. همینطور خانوادههای آنها احتیاج به حمایتهای بیشتری دارند. ضمن اینکه افرادی که دارای معلولیت جسمانی هستند هم مشکلات ویژه خودشان را دارند و اگر مبتلا شوند خطری جدی زندگیشان را تهدید میکند مثل معلولیتهایی که سیستم تنفسی فرد در آنها آسیب دیده و لازم است در برنامههای دولت، جایگاه ویژهای برای آنها در نظر گرفته شود. من تا حالا نشنیدهام وزارت بهداشت ما در این باره برنامه خاصی بدهد در حالیکه بیماری کرونا یک مسأله عمومی است و تا وقتی تکتک شهروندان یاد نگیرند از خودشان در برابر این ویروس مراقبت کنند کل جامعه هم به پیشگیری نمیرسد و ما همچنان شاهد انتشار این ویروس خواهیم بود.»
یوسفیان میگوید سؤال ما این است که کادر درمان چقدر درباره ارتباط با افراد دارای معلولیت آموزش دیدهاند مثلاً اگر یک فرد ناشنوا به بیماری مبتلا شود چطور میتوانند با او ارتباط برقرار کنند یا چطور باید از یک بیماری با معلولیت ذهنی مراقبت کرد؟ سؤال ما این است که چقدر ممکن است مراکز درمانی ما بهدلیل معلولیت تبعیض قائل نشوند؟ چه تضمینها و ساز و کارهای نظارتی در این باره وجود دارد تا ما را مطمئن کند چنین اتفاقاتی نمیافتد، کمااینکه این تبعیضها در خیلی از نقاط دنیا اتفاق میافتد.»
ایمان طوسی کمشنواست و از دغدغه افراد ناشنوا در این روزهای شیوع کرونا میگوید: «من این روزها خودم مشکل آپاندیس داشتم و مجبور شدم بیمارستان بستری شوم. مشکلی که ما داریم این است که همه پرستارها و پزشکها ماسک دارند و ما نمیتوانیم لب خوانی کنیم و به خاطر پیشگیری از کرونا هم ورود مترجم ممنوع شده. من مترجم آنلاین درست کردم و تا حدی کمک مان کرد. در حالحاضر هم صدا و سیما اطلاعرسانی مشخصی برای افراد ناشنوا در زمینه پیشگیری از کرونا ندارد. ما فقط از زیرنویسهای شبکه خبر تا حدی از اخبار اطلاع پیدا میکنیم. برای همین ما خودمان شروع کردیم به ساختن فیلمهای کوتاه درباره نحوه پیشگیری و نوع ضدعفونی کردن وسایل مختلف.»
بهگفته او نادیده گرفتنها تنها به این بخشها محدود نمیشود: «این روزها افراد ناشنوای زیادی هم مثل بقیه در قرنطینه هستند و خانهنشین شدهاند اما نمیتوانند از فیلمها و سرگرمیهای صدا و سیما استفاده کنند. در حالیکه طبق ماده ۲۱ قانون معلولان باید تمام شبکهها و فیلمها برای ناشنوایان مناسب سازی بشود. دست کم فیلمها را با زیرنویس پخش کنند. به هرحال تا حالا که چنین اتفاقی نیفتاده و بارها اعتراض کردهایم که به جایی نرسیده. یک نکته دیگر هم اینکه خیلی از بچههای ما این روزها بیکار شدهاند و خیلیهایشان که زندگیشان از راه فروش صنایع دستی میگذشت یا کارگر بودند این روزها بیکار شدهاند. حالا ببینید چقدر بچهها مشکل دارند.»
حسین مردانی، معلولیت جسمی- حرکتی دارد و با عصا راه میرود. او نیز میگوید: «درباره پیشگیری از کرونا تا حالا ندیدهام که به افراد دارای معلولیت جسمی و حرکتی آموزشی بدهند. مثلاً شمایی که ویلچر داری یا عصا داری چکار باید بکنی؟ همه برنامه های آموزشی برای افراد سالم است. تا حالا از خودشان پرسیده اند آیا کسی که از ویلچر استفاده میکند با این آموزشها میتواند ضدعفونی کند؟ آیا اصلاً فکر کردهاند من را که قرنطینه کردهاند چطور بیرون بروم و لوازم بهداشتی و ضدعفونی تهیه کنم؟ آنقدر در جامعه ما بین افراد سالم و افراد دارای معلولیت تبعیض هست که این روزها فکر میکنم اگر به ویروس کرونا مبتلا بشوم آیا پرستار و پزشک با خودشان نمیگوید این که معلولیت دارد بگذاریم آخر سر به او رسیدگی کنیم؟ من هم مثل خیلیها با شنیدن خبر شیوع کرونا ناراحت شدم اما یک خوشحالی هم داشتم اینکه بالاخره یک ویروس توانست تا حدودی برابری نسبی در جامعه بین فقیر و غنی و سالم و معلول ایجاد کند. کاش همین نکته یک درس اساسی به همه بدهد که این همه با تبعیض و ترحم به فرد دارای معلولیت نگاه نکنیم. همه دیدیم یک ویروس چطور توانست همه را خانهنشین کند. معلولیت
هم فقط برای من و امثال من نیست و یک اتفاق کوچک می تواند برای همیشه کسی را معلول و خانه نشین کند.»
افراد دارای معلولیت حرفهای زیادی برای گفتن دارند با این همه آنها امیدوارند دولت در زمینه پیشگیری و درمان برنامههای ویژهای برایشان در نظر بگیرد تا مطمئن باشند امکانات برابری با بقیه دارند و بهخاطر معلولیت تبعیضی علیهشان اعمال نمیشود.
ارسال دیدگاه