چالش لبخند؛ چالش شادی؛ زنده باد زندگی!
تهران (پانا) - قطعا این روزهای کرونا هم میگذرد و سالها درباره آن حرف خواهیم زد اما چه خوب است که ما خاطراتی از عقلانیت و شاد بودنمان برای تعریف داشته باشیم تا شرح زانوی غم بغل کردن!
بهگزارش عصرایران، «انسان همیشه به بودن امید دارد و از پس تمام اتفاقات خرد و درشت تاریخ، عاقبت به زندگی خود ادامه داده است، بعد از یخبندانها، طوفانها، طاعونها، وباها، بعد از جنگ اول جهانی و جنگ دوم و... همچنان زندگی ادامه داشته و دارد.
زندگی زیباست ای زیبا پسند
زنده اندیشان به زیبایی رسند
آری، آنچه میماند زندگی و بیش از آن امید به زندگی است. حال در این روزهای کرونایی چالشهایی در دنیای مجازی شکل گرفته است، مانند "چالش لبخند" و "چالش رقص کادر درمان درگیر مستقیم با کرونا".
بسیاری در این چالشها شرکت کردهاند و برخی هم با عبوسی و ناراحتی این اتفاقات را بیهوده میدانند یا به قول خودشان دلیلی و دلی برای لبخند ندارند. به هر روی هر شخصی آزاد است هرگونه که دوست دارد برای خودش و زندگی خودش تصمیم بگیرد ولی یادمان باشد که همه ما با یک موقعیت مشابه درگیریم و حداقل سعی کنیم کمی آن چهره ناراحت و عبوس خود را تغییر داده و اگر لبخندی نمیزنیم اخم هم نکنیم.
دوستی به مزاح میگفت کاشکی هر چه زودتر برگردیم به مرحله گرانی ارز، حقوقهای نجومی و اختلاسهای هزار میلیاردی و ... ولی از این قرنطینه بیایم بیرون، تا بتونیم با هم دست بدیم، همدیگر رو بغل کنیم، ماچ کنیم و ... همدیگر را ببینیم!
این نوشتار قصد ندارد هیچ درس واعظانهای به کسی بدهد ولی میگویند تظاهر به یک کار، حس آن را هم در درون انسان به وجود میآورد، در فصل اول خندوانه رامبد جوان میگفت بیاید با همدیگر ۳۰ ثانیه بخندیم بدون هیچ دلیلی فقط بخندیم، این اتفاق باعث میشود هورمونها و آنزیمهایی در درون انسان ترشح شود که برای بدن ما لازم است.
حدود یک سال و نیم قبل در جریان گرانی ارز و اتفاقات ناشی از آن یادداشتی نوشتم با عنوان «دعوت به یک چالش جدید: برای فرزندانمان "گوئیدو" باشیم»، داستان از این قرار است که روبرتو بنینی (کارگردان و بازیگر ایتالیایی) در سال ۱۹۹۷ فیلمی به اسم "زندگی زیباست" (Life is Beautiful) ساخته است که داستان آن در زمان جنگ جهانی دوم اتفاق میافتد، زمانی که یهودیان به اردوگاههای مرگ نازیها منتقل میشوند. "گوئیدو" پدر خانواده، برای این که پسر ۵ ساله اش روحیه خود را نبازد و وحشت نکند، همه آن اتفاقات و رویدادهای ناگوار اردوگاه کشتار جمعی را برای بچهاش به شکل بازی و ساختگی جلوه میدهد و به او میگوید ما در یک بازی پیچیده هستیم که بر اساس کارهایی که انجام میدهیم امتیاز میگیریم و هر کس که به ۱۰۰۰ امتیاز برسد یک تانک به او جایزه میدهند. "گوئیدو" با طنازی و رندی تمام تلاشش را میکند تا ماهیت زشت و خشونت جنگ را برای بچهاش با یک بازی بچگانه تبدیل کند، سعی میکند پسرش را خوشحال نگه دارد تا او در همان دنیای زیبای کودکانهاش بماند، برای انجام این کار به هر فداکاری و ترفندی دست میزند و موفق هم میشود.
دو خواهش دارم اول این که ما هم مثل گوئیدو باشیم و سعی کنیم دنیای فرزندانمان را به مشکلات و ناگواریهای دنیای واقعی گره نزنیم و کودکی آنها را برایشان حفظ کنیم (حال با هر ترفندی که میتوانیم). خواهش دوم این است که لطفا فیلم "زندگی زیباست" را ببینید. و همچنین هر فیلمی که احساس میکنید با دیدن آن یا با دیدن دوباره آن حس بهتری نسبت به زندگی پیدا میکنید. در این روزها این امید برای ما حیاتی است، تا میتوانیم سعی کنیم بخندیم و بخندانیم و شادی بیافرینیم ...
قطعا این روزهای کرونا هم میگذرد و سالها درباره آن حرف خواهیم زد اما چه خوب است که ما خاطراتی از عقلانیت و شاد بودنمان برای تعریف داشته باشیم تا شرح زانوی غم بغل کردن!
یادمان باشد آنهایی که با مرگ در ستیزند میتوانند پیامآور شادی باشند و چنین شاد برقصند پس: زنده باد زندگی!
ارسال دیدگاه