آیا آموزش همگانی کمک‌های اولیه با میزان حوادث در کشور همخوانی دارد؟

مصدوم آماده مرگ است

تهران (پانا) - حتماً شما هم دیده‌اید وقتی حادثه‌ای اتفاق می‌افتد و معمولاً عده‌ای جمع می‌شوند ببینند چه خبر است، عملاً نه‌تنها نمی‌توانند کاری برای حادثه دیده بکنند که گاهی از روی دلسوزی قضیه را بدتر هم می‌کنند؛ طوری یک فرد تصادفی را جابه‌جا می‌کنیم که قطع نخاع شود، طوری تنفس دهان به دهان می‌دهیم یا قفسه سینه‌اش را آن‌طور که در فیلم‌ها دیده‌ایم، فشار می‌دهیم که دنده‌های طرف جابه‌جا شود و دیگر امیدی به بازگشت نباشد. از شوخی گذشته ما اغلب برای کمک به همکاری که از هوش رفته می‌مانیم چه کنیم؛ تنها کاری که بلدیم احتمالاً آب قند است و چه بسا همین هم کار را خراب‌تر کند.

کد مطلب: ۱۰۲۳۰۷۱
لینک کوتاه کپی شد
مصدوم آماده مرگ است

به‌گزارش ایران، چرا به یک جریان بزرگ ملی برای آموزش کمک‌های اولیه نیاز داریم؟ پاسخ روشن است چون میزان حوادث در کشور بالاست؛ چه حوادث طبیعی و چه حوادث غیر طبیعی. براساس آخرین آمار سازمان پزشکی قانونی در ۹ ماهه نخست امسال، ۴۳۶ نفر بر اثر مسمومیت با گاز منوکسید کربن، یک هزار و ۱۵۳ نفر بر اثر غرق شدگی، یک هزار و ۳۷۰ نفر بر اثر سوختگی و ۵۵۵ نفر بر اثر برق گرفتگی جان باخته‌اند.

همچنین تعداد کشته شدگان و مصدومان ناشی از حوادث رانندگی داخل حریم جاده‌ای سراسر کشور شامل حوادث درون شهری، برون شهری و جاده‌های روستایی که به سازمان پزشکی قانونی ارجاع داده شده است، در مجموع ۱۳ هزار و ۳۹۹ نفر و خارج از حریم جاده‌ای که شامل راه های اختصاصی و مواردی از این دست است در مجموع ۱۳ هزار و ۷۰۳ نفر و سایر سوانح وسایل نقلیه اعم از خودکشی، دیگرکشی و... ۶۸۴ نفر و حوادث غیر ترافیکی ۷۴۷ نفر جان باخته‌اند.

لازم به‌ذکر است براساس آمار ارائه شده از سوی سازمان اورژانس تهران روزانه ۳۵۰ نفر بر اثر حوادث رانندگی در این شهر مصدوم می‌شوند. متأسفانه بیشتر مصدومان ترومایی که با آمبولانس به بیمارستان منتقل می‌شوند، موتورسواران هستند که در این میان روزانه یک موتورسوار جان خود را از دست می‌دهد.

همچنین تعداد افرادی که در نزاع مصدوم شده و به پزشکی قانونی سراسر کشور مراجعه کرده‌اند ۴۶۳ هزار و ۱۱۷ نفر و تعداد مصدومانی که به پزشکی قانونی سراسر کشور مراجعه کرده‌اند در مجموع ۲۸۲ هزار و ۷۸۰ نفر بودند که از این تعداد ۸۱ هزار و ۴۸۹ نفر زن و ۲۰۱ هزار و ۲۹۱ نفر مرد بودند.
اما به‌غیر از حوادث رانندگی و عارضه مغزی که دومین و سومین عامل مرگ و میر در کشور است بیماری‌های قلبی در درجه نخست قرار دارد که براساس آمارهای ارائه شده روزانه ۳۰۰ نفر براثر این بیماری فوت کرده‌اند. همچنین سالانه ۱۵۰ تا ۱۶۰ هزار نفر دچار سکته مغزی می‌شوند که ۱۵ درصد این آمار منجر به مرگ می‌شود.

مریم نخ‌ساز، مدیر آموزش کمک‌های اولیه هلال‌احمر می‌گوید: «کمک‌های اولیه به بهبود فرد مصدوم کمک نمی‌کند، بلکه با این اقدامات مانع بدتر شدن وضعیت می‌شویم. بنابراین دانستن اینکه کجا و چه اقداماتی صورت گیرد تا به نجات جان مصدوم کمک شود، طوری که ناهنجاری یا آسیب بزرگتری به‌وجود نیاورد، یکی از موضوعات بسیار مهم و اساسی است که آموزش آن برای همه مردم ضروری است.»
پس با دو موضوع روبه‌رو هستیم؛ اگر کمک‌های اولیه را بلد باشیم، دیگر تماشاچی نخواهیم بود و خواهیم توانست وضعیت حادثه دیده را تثبیت کنیم و از آن مهمتر اینکه اگر اقدامی انجام دادیم می‌دانیم که آسیب را عمیق‌تر نکرده‌ایم.

نخ‌ساز می‌افزاید: «برای اینکه مردم کمک‌های اولیه را یاد بگیرند، بجز هلال‌احمر که به‌شکل سازمانی این کار را انجام می‌دهد باید از ظرفیت آموزشی دانشگاه‌ها، آموزش و پرورش و همکاری دستگاه‌های اجرایی، سازمان‌ها و نهادهای مختلف حتی سازمان‌های مردم نهاد و رسانه‌ها و شبکه‌های مجازی استفاده کرد. در واقع برای کشوری با ۸۰ میلیون جمعیت باید جریان بزرگی به راه بیفتد تا بتوان کاستی‌های موجود را جبران کرد.
متأسفانه مشکلی که در این‌خصوص وجود دارد این است که همه فکر می‌کنند اینگونه حوادث برای دیگران اتفاق می‌افتد نه برای آنها و نزدیکان‌شان. تا اینکه با حادثه‌ای روبه رو می‌شوند و آنجاست که خود را برای نداشتن اطلاعات کافی در این زمینه سرزنش می‌کنند.»

جمال ادهمی، استاد دانشگاه و جامعه شناس نیز در این‌باره می‌گوید: «مسأله کمک به همنوع و همیاری در همه شرایط و حوزه‌های زندگی اجتماعی همواره جزو دغدغه‌های بشر بوده و یکی از مؤلفه‌ها و مختصات سرمایه اجتماعی و دگردوستی محسوب می‌شود. این کنش در همه اوضاع و احوال بشر معطوف به ارزش تلقی می‌شود اما اگر چنین کنشی مبتنی‌بر آمادگی و دانش و معلومات لازم نباشد ممکن است به پیامدهای ناخواسته منفی آشکار و پنهان زیادی منجر شود. بنابراین کنشگران برای هر کنش نیازمند مهارت‌هایی هستند تا آسیب‌ها و اختلالات جدی در روابط اجتماعی روزمره پیش نیاید. در جوامع شهری این مسأله بیشتر موضوعیت پیدا می‌کند.»

او با بیان اینکه اگر کسی مهارت کمک کردن را بخوبی آموخته باشد مشغول تماشا یا فیلم گرفتن نمی‌شود، می‌گوید: «می‌توان گفت ضعف آموزش کمک‌های اولیه، ضعف اخلاق نوع دوستی و همیاری، ضعف اخلاق مسئولیت، ضعف مسئولیت نهادی و ضعف نظارت و پاسخگویی اجتماعی می‌تواند علت ضعف امدادرسانی درست و حرفه‌ای و بموقع باشد و عواقب یک حادثه را عمیق‌تر کند.»

مسعود غفاری، روانشناس با اشاره به تازه‌ترین اخبار رسانه‌ها مبنی بر کشته شدن روزانه ۶۰ نفر در تصادفات جاده‌ای می‌گوید: «اگرچه این خبر غم‌انگیزی است اما باید توجه داشته باشیم که یکی از دلایل این حوادث تلخ خود مردم هستند که رانندگی درست را یاد نگرفته‌اند.» این یک سوی ماجراست و سویه دیگر آن هم برمی‌گردد به آموزش پس از حادثه که می‌توان هردو را به‌عنوان مهارت آموزی یکجا جمع کرد: «متأسفانه همواره نظام آموزشی شوخی گرفته شده؛ قدیم دبیرستان‌ها دوره‌های مختلف خیاطی، باغبانی، آشپزی و حتی کمک‌های اولیه را به دانش‌آموزان آموزش می‌دادند اما همان موقع هم این آموزش‌ها به شوخی گرفته می‌شد و معلم‌های این آموزش‌ها هم راحت نمره قبولی می‌دادند. افراد جامعه باید به‌گونه‌ای تربیت شوند که بتوانند در هر شرایطی کار مفیدی انجام دهند. این طبیعی است که ممکن است در شرایطی قرار بگیریم که فردی نیاز به کمک ما داشته باشد. خب چنانچه آموزش ببینیم می‌توانیم از مشکلات بعدی یا حتی مرگ آنها پیشگیری کنیم.»

اما چگونگی نهادینه‌ کردن این مهارت خاص و حیاتی، به‌عنوان یک فرهنگ عمومی موضوعی است که همواره ذهن تصمیم‌گیرندگان و مسئولان را به‌خود مشغول کرده است. پژمان آقازاده، معاون آموزش سازمان اورژانس کشور از اینکه جامعه از حداقل‌های اطلاعات پزشکی برخوردار نیست ابراز تأسف می‌کند: «داشتن اطلاعات در این زمینه چیزی نیست که یک شبه به‌دست بیاید. ما نیاز به فرهنگ‌سازی داریم که این هم به نوبه خود مستلزم سرمایه‌گذاری بلند مدت است. می‌توان به دو روش این آموزش‌ها را انجام داد؛ یکی اینکه قانونی تدوین شود که طبق آن متقاضیان دریافت گواهینامه راهنمایی و رانندگی موظف به گذراندن دوره کوتاه مدت کمک‌های اولیه و فوریت‌های پزشکی شوند. چرا که آمارها نشان می‌دهد بیشترین مصدومان و مرگ و میرها مربوط به حوادث رانندگی است و روش دوم نیز آموزش از دوره مهد کودک و سنین پایین.»

به‌گفته او کشورهایی که آمار تصادفات و مرگ و میر آنها پایین است، آموزش‌های لازم را از ۴ سالگی و در مهدهای کودک آغاز می‌کنند. او تأکید می‌کند: «اینکه یک نکته پزشکی یا یک کمک اولیه تا چه میزان می‌تواند مهم و منشأ اثر باشد، هنوز برای متولیان این امر جدی و پررنگ نیست. بنابراین اصلاحی هم صورت نمی‌گیرد چون خود مدیران درگیر با این مسائل جدیت و ضرورت قضیه را درک نکرده‌اند.»
آیا ما به‌عنوان یک انسان مسئول نجات جان همنوع خود هستیم یا نه؟ اگر پاسخ این پرسش چندان سخت نیست، آموزش مهارت کمک‌های اولیه هم نباید چندان سخت باشد.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار