جشن تولد علی نصیریان در خانه تئاتر برگزار شد
تهران (پانا) - هنرمندان تئاتر کشور با حضور در خانه تئاتر تولد علی نصیریان بازیگر بزرگ تئاتر ایران را جشن گرفتند.
بعدازظهر دیروز، شنبه ۱۹ بهمن، سومین نشست زندگی تئاتری من به مناسبت تولد علی نصیریان و نکوداشت این هنرمند توسط کانون کارگردانان خانه تئاتر ایران برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی خانه تئاتر، در ابتدای این نشست، مجید گیاهچی، عضو هیئت مدیره کانون کارگردانان خانه تئاتر که اجرای مراسم را بر عهده داشت گفت: هدف این سلسله نشستها دعوت از هنرمندان شاخص حوزه تئاتر است تا از این طریق بتوانیم ماحصل تجربیات این هنرمندان درباره زندگی تئاتریشان را بشنویم. بدینگونه با نیمنگاهی به گذشته، دریچهای برای استفاده از این تجارب در آینده باز میکنیم.
او گفت: نشست امروز به علی نصیریان هنرمند نام آشنا و شاخص کشورمان اختصاص دارد. از اولین باری که علی نصیریان مقابل دوربین فیلم «گاو» قرار گرفت، پنجاه سال میگذرد و ایشان به صورت پیوسته در این عرصه فعالیت کردند. استمرار داشتن در کنار کار باکیفیت امر بسیار سختی است که علی نصیریان به خوبی از عهده این کار برآمده است.
سپس شهرام گیلآبادی، مدیر عامل خانه تئاتر گفت: مرور عمر شریف علی نصیریان برای ما دستاوردهای فراوانی دارد. درباره این هنرمند میتوان سالها حرف زد. متاسفانه ما از بزرگان خود به راحتی عبور کرده و زندگی آنها را تحلیل نمیکنیم. علی نصیریان هم یکی از کسانی است که میتوان از تحلیل زندگی او به درسهای ارزشمندی رسید.
او گفت: خود علی نصیریان نگاه انتقادی و تحلیلگر دارند و این اندیشه انتقادی را میتوان از اولین نوشته ایشان «بلبل سرگشته» دید. علی نصیریان از مردم شروع میکند و به مردم میرسد و جذابیت زندگی او از همین نقطه آغاز میشود. ما نیاز داریم که زندگی علی نصیریان را تبارشناسی کنیم و بفهمیم که دستاوردهای او برای آینده هنر ایران چه بوده است.
گیلآبادی گفت: در آثار علی نصیریان آیینهای ایرانی موج میزند و نمایشهایش مردمگرا هستند. آثار ایشان درسهایی هستند که ما باید با معرفت و پژوهش آنها را بررسی کرده و نکته برداری کنیم. ما باید هنرمندان را ارج بنهیم. متاسفم از این که امروز اندیشه و معرفت عقب رانده میشود، چون اینگونه جهل پیشروی میکند و کل جامعه را در بر گرفته و از نظم اجتماعی دور میشود. جامعهای هم که از نظم اجتماعی دور میشود پیشروی ندارد. اما حالا امیدوارم بیان تاریخ شفاهی زندگی استاد علی نصیریان در این نشست، طلیعهای باشد برای پژوهشهای آینده ما، تا از ایشان بیشتر یاد بگیریم.
در ادامه ایرج راد، بازیگر، گفت: من در اداره برنامههای تئاتر، در گروه تئاتر «مردم» به سرپرستی استاد علی نصریان بودم. همه ما با آثار ارزشمند این هنرمند آشنا هستیم، اما فراتر از این آثار، علی نصیریان را میتوان پایهگذار سبک جدید تئاتر ما بعد از نمایشهای لالهزاری دانست. بعد از سوختن تئاتر سعدی، اداره هنرهای دراماتیک شکل میگیرد و هنرمندان ما در این اداره پایههای نوین هنر دراماتیک را شکل میدهند. علی نصیریان هم در سال ۱۳۳۶ که اداره هنرهای دراماتیک تاسیس میشود، فعالیت خود را در آن سازمان شروع کرد.
او گفت: علی نصریان ۷۰سال به صورت مستمرانه کار نمایشی انجام میدهد. من سال ۱۳۴۷ به گروه تئاتر «مردم» پیوستم و باید بگویم که بزرگانی در این گروه فعالیت میکردند که تنها دغدغهشان هنر و نمایش بود. علی نصیریان سنتهای ایرانی را با سبکهای مدرن تلفیق میکرد و به روی صحنه میبرد. این بزرگمرد مثل کوه پشت جریان تئاتر ایستاده بود و باعث میشد که تماشاگر تئاتر با عشق و اشتیاق برای تماشای نمایش به سالن بیاید.
راد بیان کرد: علی نصیریان، نمایشها را در سراسر ایران اجرا میبرد و بیشترین چیزی که این هنرمند بدان قائل بود، نظم و انضباط تئاتری بود. منشور اخلاقی تئاتر، رکن اصلی کار او بود و هیچگاه به یاد ندارم که دیر سر تمرین آمده باشد.
این بازیگر گفت: یادم است که علی نصیریان پیکان صفر کیلومتری خریده بود که در آن زمان ارزش مادی بسیاری داشت. او با آن ماشین سر تمرین آمده بود و جای پارک پیدا نمیکرد. برای این که دیر سر تمرین حاضر نشود ماشین خود را در جای پارک کوچکی پارک کرد و به موقع سر اجرا حاضر شد. یعنی نظم او در زندگی مثالزدنی است.
او بیان کرد: برای من علی نصیریان چیزی فراتر از هنرش است که انسانیت نام میگیرد. من برای تمام زحمات این هنرمند و وارستگی و بزرگی او دستشان را میبوسم.
سپس داریوش مودبیان، بازیگر، گفت: ما امشب با عنوان «زندگی تئاتری من» دور هم جمع شدیم. علی نصیریان ستودنی و منشوری بلوری و درخشان با صدها جلوه و پرتو رنگارنگ است. او در وجه نویسنده بسیار ستودنی است که آثار او تولد تئاتر جدید کشور ما را رقم زد. آشنایی من با علی نصیریان نویسنده با «بلبل سرگشته» بود. این نمایشنامه را او در سال ۱۳۳۵ نگاشته است که در آن زمان ۲۲ساله بودند. او برای این نمایشنامه برنده جایزه هم شده است، در واقع سرآغاز تئاتر نوین ما هم با همین نمایشنامه بود.
نمایشنامههای او به چند دسته تقسیم میشوند. نمایشهایی با بهرهگیری از فرهنگ ایرانی نوشته، نمایشهایی که واقعگرایانه هستند و نمایشنامههایی که با رویکرد سیاهبازی نوشته شدهاند اما حرف امروز ما را میزند.
مودبیان گفت: در راس هرم منشور چند جلوه این هنرمند، بازیگریاش جای میگیرد. علی نصیریان ابتدا در سال ۱۳۲۹ در کلاسهای اسماعیل مهرتاش شرکت کرده و خود را برای صحنه آماده میکند. سپس در سال ۱۳۳۲ تا زمان آتش گرفتن تئاتر سعدی در تئاتر سعدی کارآموزی میکند. او خود را درگیر سبک خاصی از بازیگری نمیکند و تمامی سبکها را یاد میگیرد. اخلاق حرفهای، تسلط بر صدا و بیان و مهارت در تغییر لحن، آمادگی بدنی،تخیل، وقتشناسی، دقت، صداقت در رفتار و کردار و ارتباط با بازیگر روبهرو از نکات بازیگری علی نصیریان است.
او ادامه داد: اما او در کارگردانی هم مثالزدنی است. کارگردانیهای او در تئاتر قابل اعتنا و قابل بررسی هستند، کارهای این کارگردان از ابتدا برای من کلاس درس بود. او در کارگردانی هم خود را به سبک خاصی محدود نمیکرد. علی نصریان در وجه مدیریتی هم بینظیر است و در ۲۵ سالگی گروه تئاتر «مردم» را پایهگذاری میکند. طرح اعزام کارشناس تئاتر از تهران به شهرستان نیز با پایهگذاری علی نصیریان شکل گرفت. جشنواره «تئاتر شهرستانها» از جمله طرحهای ایشان بود که در دوران مدیریتی این هنرمند رخ داد.
مودبیان گفت: من این توفیق را داشتم که در سالیان دراز از نزدیکان او باشم و در این سالها فهمیدم که او چیزی فراتر از یک هنرمند است. نصیریان انسانی تمام و کمال و وجودش به تمامی مهر و شعور است. مردم دوست و مردمدار است. ستودنی است اما ستایش را برنمیتابد.
فرهاد آئیش، بازیگر، در ادامه به روی صحنه آمد و گفت: من از دوره جوانی و نوجوانی عاشق علی نصیریان بودم، در آن دوره جرئت رفتن به تئاتر را نداشتم، اما شنیده بودم که علی نصیریان در تئاتر ۲۵شهریور کار میکند. من به آن تئاتر میرفتم تا به ایشان سلام کنم. زمانی هم که فیلم «آقای هالو» را دیدم به شدت تحت تاثیر این هنرمند قرار گرفتم.
او ادامه داد: من در یک تصادف اتوموبیل پدرم را از دست دادم و همواره به دنبال الگوی پدری میگشتم و علی نصیریان برای من همان الگو بود.
من برای تحصیل در رشته هنر به آمریکا رفتم و در ابتدا فکر نمیکردم که بازیگر شوم. اما نیرویی ناخودآگاه من را به سمت تئاتر میکشید. در آمریکا یک گروه تئاتری متشکل از دانشجوهای ایرانی تشکیل دادم و نمایشهای زیادی بر صحنه بردم. در آن زمان یکی از آرزوهای من این بود که بتوانم روزی یک ساعت جلوی علی نصیریان بنشینم و با او گفتوگو کنم. من تحت تاثیر جنبشهای هنری اواخر دههی شصت، موجودی بسیار آنارشیست شده بودم اما انگیزه نشستن کنار علی نصیریان باعث ایجاد یک طرح نمایشنامه دو نفره در عرض چند روز در ذهن من شد. اسم این نمایش «هفت شب با مهمان ناخوانده» بود. داستان این نمایش درباره یک جوان ایرانی آنارشیست، تاریک و بدبین ساکن آمریکا است که مهمانی ناخوانده به خانه او میرود. من جرئت کردم به علی نصیریان زنگ زدم و طرحم را برای ایشان تعریف کردم. علی نصیریان قبول کرد که در آن نمایش ایفای نقش کند و نه تنها توانستم آن دو ساعت را کنار ایشان بنشینم بلکه موفق شدم بارها با ایشان به روی صحنه بروم.
او گفت: چیزی که علی نصیریان را برای من خارقالعاده میکند. سادگی در عین پیچیدگیاش است. او پندار، کردار و رفتارش به دور از هر حاشیه و زشتی است و من بعد از آشنایی با ایشان وارد فاز جدیدی از زندگی خودم شدم.
سپس علی نصیریان با تشویق حضار به روی صحنه آمد و گفت: من سرگذشت زندگیام را بسیار تعریف کردهام. در نوجوانی رادیو تازه به ایران آمده بود، اما ما در خانه رادیو نداشتیم. من در رادیوی همسایه تصنیفها را گوش میدادم و نوارشان را میخریدم و در خانه میخواندم. مادرم هم در کنار خواندن من دایره میزد. شبها هم با پدر به قهوهخانه میرفتم و نقالی گوش میدادم و همه اینها سرآغاز علاقه من به هنر شد.
او ادامه داد: سپس در مدرسه برای بازی در یک نمایش تست دادم. قبول شدم و بازیگری من شروع شد. من زمانی که عشق و علاقه به تئاتر را دریافتم، به دنبال کلاس گشتم و در آموزشگاه ثبتنام کردم و بعد به تئاتر سعدی رفتم.
نصیریان گفت: سپس به ۲۸ مرداد سال ۳۲ رسیدم، که تئاتر سعدی آتش گرفت. ناگهان دیدم که هنرستان هنرپیشگی، دانشجو میپذیرد و من به آنجا رفتم. مشغول کارهای کوچک تئاتری بودم که به آقای سرکسیان معرفی شدم. او نمایشنامهای را میخواست به صحنه ببرد با عنوان «جنوب» که با سبک بازیگری استانیسلاوسکی آن را کارگردانی میکرد. این سبک برای من جذاب بود و تازه از آن روز آن را شناختم.
او ادامه داد: ما در بازیگری تظاهر میکنیم و یکی از روشهای تظاهر کردن برای رسیدن به نقش الهام گرفتن و سبک بازیگری استانیسلاوسکی است. یعنی به اندازهای نقش را در ذهنت بپروری که با احساس درونیات، کاراکتر شکل بگیرد.
نصیریان گفت: من روزی با سرکسیان به کتابفروشی رفتم و کتاب «زندگی تئاتری من» نوشته استانیسلاوسکی را خریدیم. به هر زحمتی که بود کتاب را ترجمه کردیم و از آن یاد گرفتیم.
نصیریان گفت: ما همه در خانه سرکسیان تئاتر نوین ایران را یاد گرفتیم. او شاید از نظر کارگردانی خیلی بزرگ نبود اما همه ما را به دور خود جمع کرد و سرنخی را نشانمان داد تا بازیگری را از راه درست دنبال کنیم و بیشک او پایهگذار تئاتر نوین ایران است.
این بازیگر گفت: یادآوری این مسئله خالی از لطف نیست که جعفر والی در جایی گفته بود فیلم «گاو» آماده بود و مهرجویی دوربین گذاشت و فیلم را گرفت. اما من باید بگویم که اینطور نیست. بازی عزتالله انتظامی را داریوش مهرجویی هدایت کرد و نباید حقوق معنوی مهرجویی را پایمال کنیم. در واقع من این گفته جعفر والی را قبول ندارم.
این بازیگر گفت: حقوق ما برای کارگردانی چهارصد تومان بود، برای نقش اصلی دویست و پنجاه تومان و برای نقشهای دوم و سوم دویست تومان بود. ما این دستمزد را از فرهنگ و هنر میگرفتیم. در تماشاخانه «سنگلچ» هم پول گیشه را منهای پانزده درصد میگرفتیم. البته دکور و لباسمان را فرهنگ و هنر تامین میکرد. درباره قیمت بلیت هم در تماشاخانه «سنگلچ» نیز بالکن چهار تومان و همکف شش تومان بود.
نصیریان یادآور شد: ما با گروههای تئاتری کار میکردیم. الان نمیدانم چهقدر امکان تشکیل گروهای تئاتری وجود دارد ولی اعتقاد دارم که تئاتر جریان و گروه لازم دارد. یعنی برای داشتن یک تئاتر خوب هم نیازمند جریان تئاتری هستیم و هم گروهی که اجرا را به صحنه ببرد.
این بازیگر در پاسخ به این سوال که جایگاه تئاتر ملی ما کجا است، گفت: من امروز خیلی توان جسمی ندارم که به تماشای همه اجراها بروم. برای همین خیلی در جریان نمایشهای امروز نیستم. اما هیچ حکم و دستورالعملی برای تئاتر وجود ندارد. ما نیازمند آزادی بیان هستیم تا هرچه که هنرمند فکر میکند را بر صحنه جان ببخشد.
نصیریان در پایان گفت: من عزتالله انتظامی را خیلی دوست داشتم. روحیه ما به هم نمیخورد او خیلی شوخ بود و من بسیار جدی بودم. نسبت به بازی هم انتقاد هم داشتیم، اما او را خیلی قبول داشتم. متاسفانه من شانس این را نداشتم که با حمید سمندریان و بهرام بیضایی کار کنم.
سپس کارت افتخاری عضویت علی نصیریان در کانون کارگردانان «خانه تئاتر» به ایشان اهدا شد.
ارسال دیدگاه