پروانه سلحشوری :
بگذاریم اصولگرایان هم خودشان را نشان بدهند
روزی که مردم با دلایل پختهتر و آگاهانهتری تصمیم به رای بگیرند جامعه به سوی پیشرفت پیش میرود و این یک وظیفه فرهنگی است
تهران (پانا) - پروانه سلحشوری از جمله نمایندگانی در مجلس دهم است که همواره مورد نقد و هجمه برخی جریان های تندرو قرار دارد؛ چرا که بعضی از نقدهای این نماینده به مذاق جریان غالب در مجلس خوش نمیآمد.
با این تفاسیر سلحشوری نماینده مردم تهران ابتدای جریان ثبت نام برای دوره بعدی مجلس شورای اسلامی اعلام کرد که برای دوره یازدهم مجلس ثبت نام نخواهد کرد و قصد دارد ادامه مسیر مطالبهگری را در کنار مردم و خارج از قدرت طی کند. روزنامه آرمان ملی گفتگویی را با این نماینده مجلس ترتیب داده که می خوانید :
باتوجه به دلایل مطرح شده از سوی شورای نگهبان برای رد صلاحیت برخی نمایندگان فعلی مجلس، نقدهایی به اداره مجلس تا زمان انتخابات با نمایندگان فعلی وارد شده است. در این خصوص چه دیدگاهی دارید؟
اگر شورای نگهبان در خصوص احراز صلاحیت نمایندگان فعلی تصمیمی اتخاذ کرده اجرای آن در مجلس بعدی است و صلاحیت نمایندگان مجلس دهم زیر سوال نمی رود.شورای نگهبان دلایل زیادی برای رد صلاحیت افراد عنوان میکند، که متاسفانه مصادیق یکسانی ندارد. همه برای شورای نگهبان برابرند، اما خودیهایشان برابرترند.
تا چه میزان دلایل مطرح شده را برای رد صلاحیت اصلاحطلبان سیاسی میدانید؟
من در توئیتی، پیشنهاد دادم همکارانم نامههایی که برای رد صلاحیتشان ارسال شده را منتشر کنند.از طرفی سخنگوی شورای نگهبان، بیشترین علت ردصلاحیتها را مشکلات مالی نمایندگان مطرح کرده است. از سوی دیگر، نمایندگان میگویند که رد صلاحیت آنها به بندهای ۱،۳ و ۴ ماده ۲۸ مربوط است. در مورد برخی افراد مطمئنم که دلیل مسائل مالی غیر منصفانه و غیرواقعیاست. شاید از نگاه شورای نگهبان،این افراد به اسلام و نظام(ماده ۲۸) ملتزم نیستند،اما از دید عموم مردم این چنین نیست. بیشتر رد صلاحیتشدهها کسانی هستند که هم فکر اعضای شورای نگهبان نیستند و این موضوع شائبه سیاسی بودن را خواه ناخواه پررنگ میکند. همکاران من باید با شجاعت، نامه ردصلاحیت را منتشر کنند تا مردم بدانند آنها به چه استنادی از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شدهاند. به عنوان مثال هیچکس باور نمیکند که خانم زرآبادی التزام عملی به اسلام نداشته باشد، همه ما بارها و بارها التزام عملی ایشان را به دین اسلام دیدهایم. هرچه هم شورای نگهبان اصرار کند دلایل در خصوص برخی افراد غیرقابل باور است. اما اگر نمایندگان دلایل رد صلاحیت خود را مستند اعلام کنند به شفافیت ابعاد موضوع کمک شایانی می شود. ما نمیتوانیم در خفا همه موضوعات را پیش ببریم. من با شفافیت در همه امور موافقم و همیشه سعی داشتهام التزام عملی به شفافیت داشته باشم.
با ادامه این روند شاهد یک مجلس تک صدایی خواهیم بود. پیامدهای این عدم وجود تنوع فکری در نهاد قانونگذاری چیست؟
اتفاقا از نظرشخصی من، تک صدایی شدن مجلس با این جریان و روند، اتفاق مثبتی است. مجلس دهم با وجود صد نماینده در فراکسیون امید، نتوانست آنچنان که باید موفق باشد. البته باید در نظر داشت که بیشتر نمایندگان اصلاحطلب نبودند اما مخالفان اصلاحطلبان در فضای رسانهای، کمکاری این مجلس را به پای نمایندگان فراکسیون امید مینوشتند غافل از آنکه اکثریت مجلس از همفکران خودشان هستند.
فراکسیون امید مجلس دهم تا چه اندازه توانست پاسخگوی ناامیدی های مردم باشد؟
ما لیستی را بستیم و فراکسیونی تشکیل دادیم به نام امید، امید واژهای است که درکنار آن انتظارات معنا پیدا میکند. از انتظارات، مطالبات برخواهد خواست و از مطالبات هم انتظار قوانین میرود. درواقع مردم توقع دارند از فراکسیونی به نام امید، قوانینی تبیین شود که ناامیدی آنها را التیام بخشد. اما درنهایت این لیست اگرچه عملکرد قوی داشت اما رسانهای حقگو برای بازتاب عملکردهای خود نداشت در نتیجه هم به اندازه کافی عملکرد این فراکسیون آنطور که باید دیده نشد. درنهایت هم فراکسیون امید، لیست ناامیدی نام گرفت. حداقل تلاشی که در مجلس دهم و توسط فراکسیون امیدیها انجام گرفت این بود که جلوی بسیاری از قوانین ناصواب را گرفتیم. کار ما این بود که بتوانیم بخشی از قوانین ناصواب را از برنامه حذف و یا اصلاح کنیم.
چه عواملی بیشتر مانع شد که عملکرد فراکسیون امید و مجلس دهم دیده نشود؟
عملکرد اصلاحطلبان مجلس دهم و فراکسیون امید دیده نشد چون برخی که در قدرت هم هستند، مخالف ما بودند. آنها سروصدا، پروپاگاندا و حتی برخی رسانهها را در اختیار داشتند و این موضوع باعث میشد حتی تلاشهای خوب نمایندگان هم دیده نشود. مجلس در مجموع در دو دوره با اصلاحطلبان چیده شد؛ دوره ششم و دهم.
پیشبینی شما از عملکرد مجلس یازدهم با چینش احتمالی چیست؟
چینش فعلی مجلس از دیدگاه من چیدمان خوبی است چراکه بین یک جناح سیاسی مشخص رقابت درون جناحی شکل میگیرد و آنها به مجلس وارد میشوند. اگر این طیف خاص وارد مجلس شود کسی با آنها مشکلی ندارد و خیلی هم عزیز هستند. مصوبات آنها بسیار راحتتر از نمایندگان مجلس دهم به نتیجه میرسد، حتی میتوان گفت همین طرح کودکهمسری که آنقدر با آن مخالفت شد به راحتی در مجلس بعدی قابلیت تصویب دارد. ما میخواهیم مملکت پیش برود فرقی ندارد چه کسی آن را پیش ببرد. بگذاریم اصولگرایان هم خودشان را نشان بدهند.
برخی تکصدایی مجلس با طیف اصولگرا را یادآور دوران احمدینژاد میدانند. بهنظر شما مردم توان تکرار وضعیت کشور با آن شرایط را دارند؟
اگر اصولگرایان کشور را به خطر ببرند و عملکرد خوبی نداشته باشند، منی که حتی در انتخابات ثبت نام نکردم در بیرون از قدرت و در کنار مردم برای اصلاح امور مشورت خواهم داد و در کنار مردم خواهم ایستاد. من خارج از قدرت و در کنار مردم برای اصلاح امور کمک خواهم کرد، هرچند که اصلاحات هم باید مبتنی بر اصولی باشد. آقای قالیباف خارج از این کشور نیست، پژمانفر همکار من است و ما در خیلی از موارد همفکر هستیم. با این حال شاید واقعا اصولگرایان بهتر بتوانند کار کنند. اما در نهایت من خوشحالم به معلمی و نوشتن بازگشتم چراکه هدف همه ما خدمت است.
با این وجود افکار عمومی و برخی نخبگان نگران مطالباتی هستند که در مجلس دهم به خوبی در حال پیگیری بود. بهعنوان مثال چقدر میتوان امیدوار بود مجلس بعدی با طیف اصولگرا بتواند در حوزه زنان به مطالبات مردم پاسخ بدهد؟
ناامیدی ارتباطی با این موضوعات ندارد. ما گامی را پیش بردیم و آغاز کردیم و قطعا هم ادامه خواهد داشت. من شخصا بهعنوان کسی که انصراف دادهام میگویم انصراف من به این علت بود که میخواهم خارج از گعده قدرت به فرزندان ایران کمک کنم. تصمیم من در این جهت بود که ما نیاز داریم یک جامعه تقویت شده مدنی داشته باشیم. نباید ناامید باشیم چراکه در هر مجلسی باز هم امثال سلحشوری، سیاوشی و اصلاحطلبان پیدا میشود. خداوند در هیچ برههای مردم را رها نمیکند. بهنظر میرسد در این دوره مجلس باز هم ناجیانی برای مردم خواهند آمد. اگر قرار باشد ناجی هم نباشد ما بیرون از مجلس زندهایم و زندگی جریان دارد. من میخواهم معلم باشم و با بچهها و دانشجوها در ارتباط باشم تا با همراهی آنها ایران را بسازیم.
باتوجه به نقدهایی که همیشه در مجلس به شما و به جریانی خاص وارد بود، فکر میکنید این روند در مجلس بعدی متوقف شود؟
در مجلس همیشه ایراد به من وارد میشده که چرا کاری نمیکنی؟ چرا به مطالبات رسیدگی نمیکنی؟ وقتی خودت در قدرت باشی و نقد کنی کمتر باور میکنند. اما در حال حاضر بیرون از قدرت با مردم قدرت را میسازیم، قدرتی که تا به امروز ساخته شده خواست خود مردم بوده است. ما دوست داریم حاکمان این شکلی باشند و این شکلی میشوند. فکر و تصور بیجایی است اگر فکر کنیم حاکمان ما از جانب غیب آمدهاند، چراکه آنها انتخاب خود ما هستند. اما اگر آگاه شویم میتوانیم تاثیرات لازم را بگذاریم. من بهدنبال فرهنگ هستم زیربنای سیاست هم فرهنگ است، اگر آگاهی کسب کنیم و زندگی را بیاموزیم میتوانیم به تدریج تحول ایجاد کنیم. با سیر تحولات اجتماعی و فرهنگی که در حال رخ دادن است روند تغییر زیاد نخواهد بود.
این «خودنقدپذیری» در جامعه تا امروز چه تاثیراتی داشته است؟
اگر به خودنقدپذیری برسیم مسیر راحتتری را طی میکنیم. جامعه ما از نقد درونی پیشرفتهای زیادی به دست آورده است. تا چند سال پیش جامعه پر از جوکهایی بود که در آن زنان مورد تمسخر قرار میگرفتند، از رانندگی آنها گرفته تا صحبت کردنشان، اما از زمان شروع تلنگرها از سوی جامعه مدنی و آگاه، شاهد کاهش چشمگیر این تمسخر جنسیتی هستیم. این موضوع نقد از سوی جامعه مدنی و تلنگرها، درمورد اقوام ایرانی هم تکرار شد و جوکهای مربوط به اقوام هم کاهش بسیاری داشت. معتقدم امر فرهنگی و اجتماعی به امر سیاسی مقدم است و من هم به همین دلیل در انتخابات مجلس ثبت نام نکردم. بهعنوان معلم جلو میروم و به مرحلهای میرسیم که در امور سیاسی هم انتخابهای آگاهانهتری صورت بگیرد.
بالا رفتن آگاهی سیاسی مردم با چه عواملی صورت میگیرد؟
مولفههای مردم برای انتخاب کاندیدا و نامزدهای انتخابی باید تغییر کند و این مسیر باید با آگاهی بیشتری طی شود. روزی که مردم با دلایل پختهتر و آگاهانهتری تصمیم به رای بگیرند جامعه به سوی پیشرفت پیش میرود و این یک وظیفه فرهنگی است. مردم باید به این نتیجه برسند که نمایندگان و نامزدهای انتخاباتی آنان میتوانند فردای آنها را متکی به خودشان رقم بزنند. رسالت من آگاهی دادن به مردم در این سطح است. جوانان و زنان زیادی به من دلبسته بودند اما من قرار نیست کنار بکشم. من درکنار مردم دست در دست آنها خواهم بود. از این به بعد مردم میگویند اگر سلحشوری نقدی میکند خارج از گود قدرت است و برای بهبود وضعیت همه ما تلاش میکند و قطعا اثرگذاری من بیشتر است. بگذارید همه با هم بسازیم و زنان و مردانی که به مجلس وارد میشوند را همه با هم به چالش بکشیم و ناامید نباشیم.
چه پیشبینی از مشارکت مردم در انتخابات دارید؟ خصوصا اگر فقط یک طیف خاص کاندیدا داشته باشد.
به قول یکی از دوستان که میگفت تحلیلهای ما هفتگی شده، باید بگویم پیشبینی پذیری ما بهدلیل پیچیدگی شرایط سختتر شده است. مشارکت مردم در انتخابات با توجه به شرایط فعلی دستخوش تغییرات میشود. بهعنوان مثال در شهرهای کوچک هنوز مشارکت وجود دارد اما احتمالا با توجه به شرایط شاهد تغییر شرایط مشارکت مردم در انتخابات خواهیم بود. احتمالا در برخی کلانشهرها بهخصوص تهران، سطح مشارکت پایین است اما بازهم نظر قطعی در این خصوص در زمان خود مشخص میشود. تا آن روز فرا نرسد هیچچیز مشخص نیست. در حال حاضر اما شرایط به همین شکل است آن هم بهدلیل دلخوریهای زیاد جامعه در وضع فعلی است و ماهیت این دلخوری هم با دفعات پیش متفاوت است. آقای روحانی چهار سال اول خوب کار کرد و مردم امید داشتند که مجلس بتواند تغییر و تحولی به وجود بیاورد اما هم مجلس و هم عملکرد دوساله اخیر دولت باعث سرخوردگی مردم شد. شرایط بینالمللی و اقلیمی هم به همه این دلخوریها دامن زد. اگر ما زیرساخت داشتیم مردم سیستان به درخت پناه نمیبردند. این دلخوریها جمع میشود و مردم در جایی که از دست آنها برمیآید این دلخوری را بروز میدهند اینبار هم مردم میخواهند بگویند ما از شما دلخوریم و شاید در انتخابات این را نشان بدهند.
با این تفاسیر مشارکت پایین مردم در انتخابات چه تبعاتی خواهد داشت؟
گروهی خاص هستند که همیشه پای ثابت انتخابات هستند و همیشه هم شرکت میکنند. کاندیدای افرادی که پای ثابت انتخابات هستند تماما تائید شدند. این افراد مقصر شرایط امروز را آقای روحانی و امیدیها میدانند. با اینکه این افراد همیشه در صحنه انتخابات حاضر هستند اما درصد کمی از جامعه را شامل میشوند و برای انتخابات مجلس مهم نیست که با چه میزان رای و از سوی چه افرادی انتخاب شدهای، درنهایت شما به مجلس ورود پیدا میکنی. کماکان این شکل هم بوده است و در دوره نهم شاهد این اعداد و ارقام بودیم. برای نهاد قانونگذاری فرقی ندارد چه میزان رای داشته باشی اما برای مردم مهم و معنادار است و جایی که بتوانند خود را نشان بدهند اینکار را میکنند. اما من امیدوار بودم ایران را برای همه بدانیم و قومیت و جنسیت ملاک نباشد. ایران را بخواهیم باهم بسازیم و این پروژه را پیش میبریم. دو قطبی کاذب اصولگرا اصلاحطلب، دو قطبی کاذب جنسیتی باید حذف شود. باید از سطوح کوچک جامعه شروع کنیم تا جامعه جهانی را بسازیم. باید از روی دوش منطقه نفرین شده خاورمیانه باری برداریم، این منطقه محل فروش سلاحهای آمریکایی و جان دادن مردم شده است، ما باید زندگی را به خاورمیانه بازگردانیم و با مرگ مقابله کنیم.
ارسال دیدگاه