سیدمسعود رضوی
فهمِ حدود
روایت مشهوری داریم که عرفا فراوان بدان استشهاد میکنند: «رحم الله امرأ عرف قدره ولم یتجاوز حدّه» یعنی خداوند سبحان مرحمتش بر کسی گسترده است که حد و حدود خودش را میفهمد و میشناسد و از حدّ خود تجاوز نمیکند. امام علی(ع) در حکمت ۱۴۱ نهج البلاغه به برهان خلف همین نکته عمیق را بیان کرده است: «هلک امرؤ لم یعرف قدره…» این آموزه را بیان کردم تا به نکتهای در مراسم رسمی کشورمان اشاره کنم.
دیروز در نماز جمعه در یک روز حساس و تاریخی به امامت رهبری، برای چندمین بار مسئولان تنظیمات و تبلیغات و تریبونداران این نهاد که از ابواب جمعی یک جریان خاص هستند و خود را رقیب و گاهی در مقابل دولت منتخب ملت میبینند، از فرصت استفاده کرده و تریبون و میکروفون به دست کوچک اندیشگانی دادند که معرفت بر منزلت خویش ندارند و حدّ و قدّ خود و دیگران را نمیشناسند. گاهی خطیبانی با سخنان ناسنجیده و گاهی مانند دیروز، شاعرانی که اشعارشان را باید به دعای «شعّرکم الله…» بدرقه کنیم. هروقت اینان پای بلندگو میروند متأسفانه چیزی میسرایند و میخوانند که به قول حکیم فردوسی:
نگه کردم اشعار سست آمدم
بسی بیت ناتندرست آمدم
اما سوای از زشتی صورت و سستی اوصاف و استضعاف بیان، ناجوانمردی و هجمه به رئیس دولت که منتخب ملت است، با گوشه و کنایههای زننده و حقیر از سوی افرادی با افکار مستضعف و فقیر، دیگر از محدوده قرمز و سیاه خارج شده و قابل تحمل نیست. مردم و منتخبان، و در رأس همه رئیسجمهور بارها هدف این کنایات و ناسزاها که در قالب نقد بیان میشود و گاهی لباس طنز میپوشد قرار گرفته است. اما به زبان اهل ادب باید حقیقت را گفت: این نظمهای بی محتوا، نه شعر است و نه نقد است و نه طنز، بافتههایی است که هجو و هزل نامیده میشود و بیش از هر چیز بیانگر فتور ناظم و بی نظمی اندیشه و مرتبت قایل است و بس٫
سوای از این مسائل یادمان نرفته که این درشت گویان چگونه همواره مسئول مشکلات و ناپاسخگو در برابر اعمالشان بوده اند. واعظان غیر متعظی که حتی حرمت لحظه حساس تاریخ و اعتبارمقتدای نماز دیروز را برنتافتند و نتوانستند یک روز برای وحدت کشور و به حرمت عزاداریهای اخیر سکوت کنند. اینها همان مخاطبان حافظ هستند. همان جلوه فروشان منبر و محراب که خلوتشان دیدنی است و زیر خرقه زنّار بستهاند:
گوییا باور نمیدارند روز داوری
کاین همه قلب و دغل در کار داور میکنند
اندوه و نارضایتی رئیس دولت کشورمان قابل درک است و نیازی به بیان و توضیح بیشتر نیست که در لحظهای که مقامات کشور و بزرگان مملکت گرد هم آمده تا در برابر خداوند رحمان سجده کنند و سخنان وحدت بخش برای انسجام و التیام بشنوند، ناگاه نغمه ناساز زاغ، صدای مرغ حق را در گلو میشکند. والسلام
منبع : روزنامه اطلاعات
ارسال دیدگاه