معلم و مشاور دبیرستان شهید بابایی:
درک شدن، مهمترین نیاز دانشآموزان امروز است
تهران (پانا) - مشاور و معلم دبیرستان شهید بابایی، در گفتوگو با پانا از علاقهمندیاش به معلمی، ضرورت درک دانشآموزان توسط بزرگترها و نگاهش به مشاور بودن بهعنوان یک پناهگاه عاطفی عنوان کرد.

لیلی صاحبی معلم و مشاور دبیرستان شهید بابایی منطقه ۱۴ که از سال ۱۳۷۵ فعالیت خود را در حوزه آموزش آغاز کرده، معلمی و مشاوره را نه صرفاً یک شغل، بلکه رسالتی میداند که از دل علاقه و تعهد برآمده است. وی در بیان نگاه خود به این مسیر گفت: «از دوران کودکی علاقه عمیقی به معلمی در من شکل گرفت؛ عشقی که با گذشت زمان نهتنها کاهش نیافت، بلکه با هر سال تجربه، ریشهدارتر شد. برای من، تدریس و مشاوره با جان و دل عجین شدهاند. وقتی کاری را با عشق انجام دهی، دشواریهای آن نه تنها آزاردهنده نیستند، بلکه تبدیل به بخشی از لذت مسیر میشوند؛ بهگونهای که گاه حتی به چشم نمیآیند.»
وی با اشاره به نقش منحصربهفرد فضای مدرسه در شکلگیری هویت معلمی خود اظهار داشت:«هیچچیز نمیتواند جای حس زندهبودن در فضای مدرسه را بگیرد. ارتباط زنده و روزانه با دانشآموزان، آن انرژی خاصی که در محیط آموزشی جریان دارد، باعث میشود احساس کنم در جایگاه واقعیام ایستادهام. حس تعلقی که از بودن در کنار نوجوانان دریافت میکنم، برای من با هیچ موقعیت شغلی دیگری قابل مقایسه نیست.»
صاحبی در پاسخ به پرسشی درباره نخستین تجربه اعتماد یک دانشآموز به او، به لحظهای خاطرهانگیز اشاره کرد و گفت: «برای هر مشاوری، لحظهای هست که نقطهی عطف میشود؛ برای من، آن لحظه وقتی بود که دانشآموزی با نگاهی سراسر اعتماد روبهرویم نشست. در آن نگاه، هم رنج بود، هم امید، و همین کافی بود تا بفهمم که مشاور بودن، بیش از هر چیز، یعنی شنیدن بیقضاوت؛ یعنی فراهم کردن بستری امن که فرد بتواند حرفهای دلش را بیواهمه بگوید. گاهی لازم نیست هیچ توصیهای بدهی؛ کافیست تمام و کمال گوش بدهی.»
وی همچنین با اشاره به نیازهای روحی و عاطفی دانشآموزان امروز افزود: «یکی از مهمترین و جدیترین نیازهای نسل امروز، درک شدن از سوی بزرگترهاست. نوجوانان در دنیایی زندگی میکنند که پر از تلاطمهای درونیست. آنها بیش از آنکه به دستور و راهکار نیاز داشته باشند، به کسی احتیاج دارند که آنها را بفهمد، نه صرفاً بشنود؛ کسی که حرف دلشان را بشنود، بدون قضاوت و عجله.»
لیلی صاحبی در توصیف جایگاه مشاوره، آن را پناهگاهی امن برای دانشآموزان دانست و بیان کرد: «اگر بخواهم مشاور بودن را در یک واژه خلاصه کنم، میگویم پناه. مشاور باید پناه باشد؛ کسی که در هیاهوی ذهنهای نوجوان، بیصدا حضور دارد و فقط با بودنش احساس امنیت و آرامش ایجاد میکند. گاهی تنها کافیست بدانی کسی هست که بدون قضاوت، آماده شنیدن توست؛ همین کافیست برای آغاز ترمیم.»
وی در پایان، جملهای از دل سالها تجربه خود به دانشآموزان هدیه داد و گفت: «اگر کسی را پیدا کردید که حرفهایتان را بیقضاوت شنید، قدرش را بدانید؛ چنین آدمهایی کماند، اما حضورشان میتواند تأثیرات عمیق و ماندگاری بر زندگیتان داشته باشد.
در دنیایی که نوجوانان بیش از هر زمان دیگری به درک شدن نیاز دارند، مشاورانی چون لیلی صاحبی نهتنها نقش یک راهنما، بلکه نقشی فراتر از آن را ایفا میکنند؛ نقشی شبیه پناه، آینه، یا شاید تکیهگاهی بیصدا. گفتوگو با او، یادآور این حقیقت است که مشاوره در مدرسه تنها یک وظیفه اداری نیست، بلکه هنریست برای ساختن امنیت، اعتماد و امید در دلهای نوجوان.
ارسال دیدگاه