پردیسان؛ موزهای که جانداران بیجان، زندهترین درسها را میدهند
تهران(پانا) - دیوارهای پردیسان پر از چشمهایی است که دیگر نمیبینند، اما هر کدام قصهای دارند که میتواند دنیای ما را تغییر دهد. اینجا، موزه تنوع زیستی است؛ جایی که تاکسیدرمیهای بیجان، زندهترین درسِ مهربانی با طبیعت را فریاد میزنند.
وقتی پا به تالارهای پردیسان میگذارید، بوی کهنگی چوب و فرمالین فضای را پر کرده است،اما اینجا برخلاف ظاهر ساکتش، پر از هیاهوست. هر ویترین مثل یک کتاب سهبعدی است؛شیری تاکسیدرمیشده که روزی در دشتهای آفریقا میدوید،حالا پشت شیشه،به بچههای مهدکودکی خیره شده است که انگار برای اولین بار معنی "جانور" را میفهمند.
حیواناتی که نسلشان در حال انقراض است یا از نزدیک در معرض خطر نابودی قرار دارند، گویی از ما سوال میکنند: «آیا این ما بودیم که آیندهمان را به خطر انداختیم؟» نگاه کردن به چشمهای جانورانی که شاید هیچگاه در دنیای واقعی نخواهیم دید، نه تنها احساساتمان را جریحهدار میکند، بلکه آنها ما را به چالش میکشند.
مدیر مدرسهای که دانشآموزان او به موزه آمدهاند، در دل این تجربه به اهمیت چنین بازدیدهایی پی میبرد. او میگوید: «هدف ما از آوردن بچهها به این موزه، فراتر از یادگیری دروس علوم است؛میخواهیم آنها بهطور ملموس با حیوانات و تنوع زیستی آشنا شوند. این بازدید به آنها کمک میکند تا درک کنند که هر گونهای،بخشی از زندگی و طبیعت ماست و باید با آنها به درستی برخورد کنند و همچنین به آنها یاد میدهیم که چگونه در طبیعت رفتار کنند، بدون اینکه آسیبی به محیط زیست بزنند.»
اما آنچه بیشتر از همه دلهایمان را میسوزاند، حقیقتی است که کارشناس موزه، محمد ابراهیم حافظی، به آن اشاره میکند او میگوید: «این موزه، علاوه بر آگاهیرسانی به مردم، هدفش این است که مردم، بهویژه کودکان و نوجوانان، اهمیت حفظ گونهها و تنوع زیستی را درک کنند. هدف ما این است که وقتی بازدیدکنندگان از اینجا خارج میشوند، نه تنها درک بهتری از حیوانات و زیستگاههایشان پیدا کردهاند، بلکه آنها را به سمت تغییر رفتار و حفاظت از طبیعت سوق دهند.»
حافظی صراحتاً میگوید که موزهها در این مسیر با مشکلات زیادی روبهرو هستند. بسیاری از منابع آموزشی که روزگاری در دسترس مردم بود، اکنون به دلیل کمبود بودجه دیگر وجود ندارند؛او تأکید میکند: «این یک واقعیت تلخ است،اما ما همچنان تلاش میکنیم پیام خود را به گوش مردم برسانیم.»
در این موزه،داستانها و تجربیات ملموستر از هر زمان دیگری به دل آدم مینشیند. در حالی که برخی از گونهها دیگر برای همیشه از طبیعت پاک شدهاند، اینجا فرصتی است تا آیندهای متفاوت را تجسم کنیم؛ آیندهای که در آن انسانها نه بهعنوان تهدیدی برای طبیعت،بلکه بهعنوان حامی آن شناخته شوند.
این موزه در واقع نشان میدهد که آگاهی فقط در دیدن جانوران و شنیدن داستانهایشان خلاصه نمیشود، بلکه باید این آگاهی را بهطور عملی در رفتارهای روزمرهمان جاری کنیم. اینجا جایی است که انسان میآموزد چگونه میتوان با احترام به زندگی موجودات زنده، به طبیعت کمک کرد تا در برابر دستدرازیها و تهدیدات انسانی مقاومت کند.
وقتی بازدیدکنندگان از اینجا خارج میشوند، نه تنها اطلاعات بیشتری در مورد حیوانات کسب کردهاند،بلکه در دلشان بذرهایی کاشته شده است؛بذرهایی که امیدواریم روزی به درختانی تنومند تبدیل شوند و انسانها را بهسوی آیندهای سبزتر و مسئولانهتر هدایت کنند.
موزه پردیسان، فارغ از تمام مشکلات و کمبودهایش، به ما یادآوری میکند که تغییر از خود ما آغاز میشود. باید به طبیعت نگاه کنیم، آن را بشناسیم و بهدرستی از آن محافظت کنیم. این تنها راه برای نجات گونهها، زیستگاهها و در نهایت، خود ماست.
ارسال دیدگاه