وقتی دل بندر سوخت!
یزد (پانا) - یادداشت معلم یزدی از حادثه انفجار در بندر شهید رجایی بندرعباس منتشر شد.

دل بندرعباس این روزها سوخته است؛ آتشی که از دل انفجار در بندر شهید رجایی برخاست، تنها سولهها و سازهها را درگیر نکرد، که بر دلهای مهربان یک ملت هم زبانه کشید.
حادثه تلخ انفجار در بندر شهید رجایی، همچون زخمی تازه بر پیکر اقتصاد و احساس ملی نشست. اما درست در لحظاتی که دود و آتش، آسمان جنوب را تیره کرده بود، موجی از نور و امید از دل مردم برخاست؛ از صفهای طولانی اهدای خون در بیمارستانها تا پیامهای پرمهر در فضای مجازی.
از همان لحظههای نخستین، هشتگهای #هم_دردی و #همدلی_با_بندر فضای شبکههای اجتماعی را پر کرد. کاربران با به اشتراک گذاشتن پیامهای محبتآمیز، تصاویر روحیهبخش و دعوت به یاریرسانی، یکصدا فریاد زدند که ایران در غم و شادی، یکپارچه است.
امدادگران، آتشنشانان، نیروهای مردمی و کاروانهای امداد از سراسر کشور به سوی بندرعباس شتافتند؛ بیوقفه، بیادعا و با دلهایی آکنده از عشق به وطن. در بیمارستانها، در صفهای اهدای خون، در خیابانها و در دل هر خانهای، شعلههای همدلی برپا بود.
دل بندر سوخته اما دستهای گرم مردم، مرهمی بر این زخم شدند.از میان خاکستر حادثه، امروز بنای تازهای از امید در حال شکلگیری است؛ بنایی که پایههایش را فداکاری، همبستگی و ایمان ساختهاند.
حادثه بندر شهید رجایی، بار دیگر به جهانیان نشان داد که ایران زخمی میشود اما خم به ابرو نمیآورد؛ با هر زخم، ریشههایش در خاک وطن، عمیقتر و استوارتر میشود.
و اینک در دل بندر داغدیده، نبض امید میتپد؛چرا که در سرزمین ما، حتی وقتی دلها میسوزد، دستها به هم گره میخورند و فردا از امروز، روشنتر زاده میشود.دود حادثه میگذرد؛ اما نور همدلی ملت ایران تا همیشه در آسمان این خاک خواهد درخشید.
ارسال دیدگاه