از کوچک ترین مدرسه دنیا تا دانشگاه خلیج فارس
بوشهر(پانا)_ در روزی پر از افتخار، محمدرضا فخرایی، دانشآموخته مدرسه کوچک کالو و دانشجوی ترم ششم مهندسی شیمی دانشگاه خلیج فارس بوشهر، با غلامرضا دانشفر، مدیرکل آموزش و پرورش استان بوشهر دیدار کرد و از خاطرات پرشور خود در مسیر علم و دانایی سخن گفت.

به گزارش اداره اطلاع رسانی و روابط عمومی آموزش و پرورش استان بوشهر ، در روزی پر از افتخار، محمدرضا فخرایی، دانشآموخته مدرسه کوچک کالو و دانشجوی ترم ششم مهندسی شیمی دانشگاه خلیج فارس بوشهر، با غلامرضا دانشفر، مدیرکل آموزش و پرورش استان بوشهر دیدار کرد و از خاطرات پرشور خود در مسیر علم و دانایی سخن گفت.
مدرسه شهید رجایی روستای کالو، جایی که فخرایی در آن پرورش یافت، مدرسهای است که به واسطه عشق معلمی فداکار به نام عبدالمحمد شعرانی به شهرت جهانی رسید. مدرسهای کوچک در دل کویر جنوب که تنها چهار دانشآموز داشت، اما قلبی بزرگتر از جهان علم و فرهنگ را در خود جای داده بود.
عبدالمحمد شعرانی، معلم و وبلاگنویس جوان جنوبی، که در سال ۱۳۸۵ به عنوان سرباز معلم به روستای کالو اعزام شد، داستان این مدرسه کوچک را با قلمی ساده و صمیمی در وبلاگ خود «دیر تش باد» روایت کرد. همین نوشتهها باعث شد که مدرسه کالو در گزارش پربیننده خبر ۲۰:۳۰ سیما معرفی شده و سپس توجه رسانههای جهانی همچون CNN و دویچهوله را نیز جلب کند. این مدرسه به عنوان «کوچکترین مدرسه دنیا» به جهانیان شناسانده شد.
اما این شهرت تنها در نام خلاصه نشد. شعرانی با پیگیریهای بیوقفه خود توانست توجه خیرین مدرسهساز را به کالو جلب کند؛ مدرسهای نو ساخته شد، جاده روستا آسفالت شد، کالو به برق، آب و تلفن دست یافت و بعدها کتابخانهای نیز به همت شرکت نفت در این روستا راهاندازی شد. عبدالمحمد شعرانی با نگارش کتاب پرفروش «قصه کوچکترین مدرسه دنیا» و برگزاری نمایشگاههای هنری، کالو را به یک نماد زنده از اراده، عشق و عدالت آموزشی تبدیل کرد.
امروز محمدرضا فخرایی، یکی از ثمرات این تلاشهای عاشقانه، در جمع مسئولان آموزش و پرورش بوشهر حضور یافت تا ثابت کند که حتی از دل کوچکترین مدرسه دنیا میتوان به قلههای بلند دانش رسید.
در این دیدار، غلامرضا دانشفر با ابراز خرسندی از پیشرفتهای دانشآموختگان مدارس روستایی گفت: «موفقیتهایی چون محمدرضا فخرایی نشاندهنده قدرت ایمان، تلاش و نقش بیبدیل آموزش در کوچکترین نقاط کشور است. افتخار ما، فرزندان روستاهایی چون کالو هستند که با عزم و اراده به آیندهای درخشان گام برمیدارند.»
کالو همچنان زنده است؛ نه فقط در دل کوهها و دشتهای جنوب، بلکه در قلب کسانی که باور دارند، هیچ رویا و آرزویی در حصار جغرافیا نمیماند.
ارسال دیدگاه