از پروفسور سمیعی در گیلان تا پروفسور سمیعی در تهران

از روزی که مطلع شدم ، قرار است به اردوی ملی مسئله محور خبرنگاری پانا بروم ، رفته رفته خودم را برای این اردو آماده کردم

یکبار تجربهٔ شرکت در اردوی ملی خبرنگاری پانا در اردوگاه شهید باهنر تهران را داشتم ، اما باز هم اشتیاق دیدن این اردوگاه وشرکت در این اردوی ملی را در ذهن خود می‌پروراندم.

ظهر روز موعود فرا رسید. قرار ما این بود که از شهرستان لنگرود ، یکی از شهرستان های استان زیبا وهمیشه سرسبز استان گیلان حرکت کنیم.

سوار اتوبوس شدیم ، چند لحظه ای که از حرکت ما به سوی تهران بزرگ گذشته بود ، پیامی محبت آمیز و زیبا از خبرگزاری پانا دریافت کردم که انرژی زیادی به من داد

به شهرستان آستانهٔ اشرفیه که رسیدم ، تابلویی دیدم که توجه من را به خود جلب کرد: به دفتر آرامگاه دکتر محمد معین 

فکرم رفت به اسطوره‌ها بزرگان وفرهیختگان کشور ومخصوصا گیلان مانند : پروفسور سمیعی ، دکتر محمد معین و… 

در راه ، با دوستان خبرنگار دانش آموزم گرم صحبت وتبادل تجربه شدیم تا به پایتخت ایران عزیز ، تهران رسیدیم و در پایانهٔ مسافر بری شهرک غرب پیاده شدیم. سرپرست استان ما، خودرویی اختیار کرد تا به اردوگاه برویم.

رانندهٔ ما که فردی خوش اخلاق وصبور بود ، خیلی دنبال اردوگاه گشت ، اما مؤفق نشد که اردوگاه را پیدا کند.

از آنجایی که راننده عجله داشت ، مارا در خیابان های نزدیک به اردوگاه پیاده کرد. ما باز ماشین دیگری گرفتیم واین بار به اردوگاه بین المللی شهید باهنر رسیدیم. به محل پذیرش رفتیم وپذیرش شدیم.به خوابگاه رفتم.

دوگروه خبرنگاری در دو گروه خبرنگاری شهید آوینی وشهید باقری تشکیل شده بود. وارد خوابگاه که شدم ، دیدم که تمامی مردمان واقوام ایرانی در یک خوابگاه کنار هم جمع شده اند.

دانش آموز خبرنگاران از همهٔ استان های کشور در یک سالن جمع شده بودند واین یعنی ایران جان مردمانی خونگرم ومهربان دارد که همه در کنار هم به ایران، معنای واقعی کلمه را می دهند.

شب را خفتیم وسحرگاه برخاستیم وبه مراسم افتتاحیه اردو رفتیم.

مراسم افتتاحیه با حضور مسؤلین کشوری وبا برنامه هایی متنوع برگزار شد.

بعد از مراسم افتتاحیه ، ناخدا مظلومی فرماندهٔ ناوگروه ۸۶ ارتش جمهوری اسلامی ایران در جمع ما حضور یافت.

ایشان از کار بزرگ و ‌عظیمی که نیروی دریایی ارتش کرده بود ، سخن گفتند. پیمودن تمامی مناطق آبی کرهٔ زمین در ۸ ماه توسط ناوگروه ۸۶ ارتش ، به فرماندهی ناخدا مظلومی برای نخستین بار در تاریخ ایران جان انجام شد که باعث شد ملت ایران به عزت ‌سربلندی دست یابند.

توضیحات ‌مطالبی که توسط ناخدا عنوان شد ، به قدری جالب و غرور آفرین بود که کل سالن همایش به وجد آمده بودند ومدام از ارتش مقتدر وناخدا تشکر می کردند

پس از این جلسه، دوجلسهٔ دیگر نیز شرکت  کردیم. شب فرارسیده بود و تمامی دانش آموز خبرنگاران خوابیدیم.

صبح روز دیگر شد وفرات بود وقتی که متوجه شدم قرار است برای بازدید به برج میلاد برویم ، با خودم فکر کردم آیا این ساختمانی که از بتن وگچ وسیمان متشکل است ، آیا می تواند چیز جالبی برای خبر نویسی داشته باشد؟؟ 

برای بازدید از برج میلاد به این برج رفتیم.وقتی به مجموعهٔ برج میلاد رسیدیم، من به محوطهٔ وسیع برج میلاد سری زدم

میان این همه خانه ها وآپارتمان ها وبرج ها ناگهان چشمم به برج آزادی افتاد.

دوبرج زیبا ، تاریخی وفرهنگی که از آثار ملموس ایران جان اند . به بالای برج میلاد وبازدید از طبقات مختلف این برج رفتم

 از بالای بلندترین آسمان خراش کشور به پرچم زیبای ایران که با نوازش باد می‌رقصید نگاهی کردم و به کشورم تاریخم و مردمان این دیار قدیمی افتخار کردم به طبقه دیگری از برج میلاد رفتم.

موزه مفاخر ایران برپا بود جسمه‌های بزرگان هنری سیاسی نظامی ورزشی و شعری کشور به همراه مشخص و رزومه کامل آنها در آنجا وجود داشت

در کنار مجسمهٔ پروفسور سمیعی و ‌دست نوشتهٔ دکتر معین به یاد زمان حرکت افتادم

برایم بسیار جالب بود !!!  

در آخرین طبقه برج میلاد هم پرچم‌های بارگاه‌های ائمه اطهار به نمایش گذاشته شده بود در مقابل آن پرچم‌های مقدس اشعار اصیل ایرانی با خطی خوش به نگارش درآمده بود که نشان دهنده فرهنگ غنی ایرانی اسلامی بود از آنجایی که در فصل اردوهای دانش آموزی هستیم دانش آموزان زیادی به این برج آمده بودند که از نظر من کار بسیار پسندیده‌ای است زیرا دانش آموزان از سنین خردسالی با تاریخ فرهنگ و بزرگان کشور ایران آشنا می‌شوند.

ابوالفضل رضوی

از نظر من باید تعداد مجسمه‌های آثار تاریخی در محوطه برج میلاد افزایش یابد و هر استان یک غرفه ثابت کوچک در محوطه یا در خود برج داشته باشد و در آن توضیحی درباره آن استان تعدادی از اشیا آن استان و لباس محلی آن استان موجود باشد تا بازدید کنندگان مخصوصا توریست ها با ایران ، وفرهنگ ایران بهتر ‌بیشتر آشنا شوند.