سواد رسانهای در برابر رسانه بیسوادساز
چرا افسار تربیت دانش آموزان در دست رسانهها است؟
تربت جام (پانا) - با گسترش رسانه و تولید توقفناپذیر اطلاعات در فضای مجازی، آموزش درک و فهم محتوای رسانهای بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا میکند. اگر امروز اقدامی مناسب جهت بهبود سواد رسانهای دانشآموزان صورت نگیرد، فردا باید شاهد نسلی باشیم که رسانهها بهجای مدرسه تربیتشان کردهاند.

نسل جدید پیش از آنکه وارد مدرسه شود، بارها و بارها در معرض بازنماییهای رسانهای قرار گرفته است. رسانههایی که گاه بیانگر پیامهای پنهان در تبلیغات هستند و گاه روایتهای پر زرق و برق سلبریتیها را نشان میدهند. کودکان و نوجوانان امروزی شبکههای اجتماعی را بهتر از کتابهای درسی میشناسند. اما اینجا یک سوال مهم مطرح میشود: آیا نظام تربیتی ما میتواند در برابر هجوم و حمله رسانهای از نسل جدید محافظت کند؟
در نگاه نخست پاسخ ممکن است مثبت به نظر برسد. وجود یک کتاب درسی تحت عنوان "تفکر و سواد رسانهای" در مقطع دبیرستان باعث شده توقعات تا حدودی برطرف شود. اما آیا این درس توانسته اثربخشی مورد نیاز را ایفا کند؟ آیا ساختار و محتوای آن در برابر واقعیت فریبنده رسانههای امروز مناسب است؟
واقعیت این است که بسیاری از دانشآموزان این واحد درسی را صرفاً یک کتاب خشک و نمره محور تلقی میکنند. در بسیاری از موارد این درس به شکل حفظی، تئوریک و بدون پیوند با خواستههای نسل جدید تدریس میشود. این واقعیت تلخ باعث شده که با وجود درس "سواد رسانهای" در نظام آموزشی، همچنان با نسلی مواجه باشیم که سواد رسانهای ندارد.
امروز رسانهها بیوقفه ذهن نسل جدید را شکل میدهند بیآنکه دغدغه آموزشی یا تربیتی داشته باشند. این فضا را میتوان همان "رسانه بیسواد ساز" نامید. دانش آموز امروزی بیش از آنکه فعال باشد، مصرف کنندهای منفعل است. هجوم زنجیره وار اطلاعات درست و اغلب نادرست در فضای مجازی باعث شده که در غیاب آموزش موثر، تفکر نقادانه تضعیف شود.
آموزش و پرورش اکنون در یک دوراهی چالش برانگیز قرار گرفته است: یا تربیت رسانهای را به مهارتی کاربردی و متناسب با نسل جدید تبدیل کند، یا همچنان میدان را به رسانههایی واگذار کند که الگو میسازند اما آموزش نمیدهند.
ارسال دیدگاه