امین مالکی*
جمع سپاری مالی در سینما؛ بایدها و نبایدها
تامین سرمایه یکی از اصلیترین مشکلات صنعت سینمای ایران در سالهای اخیر بوده است. سرمایهگذاری در دهه اخیر از صرف دولتی بودن خارج شده و در برخی مواقع فیلمها با سرمایه شخصی ساخته شدهاند. بارها شاهد بودیم که هر آنکس که به عنوان سرمایهگذار شخصی وارد سینما شد، عاقبت یا به دلیل رانتخواری روانه زندان شد و یا اینکه توقعات نابهجایی از کارگردان داشت و در کار او دخالت میکرد و کار به شکایت و عدم اکران فیلمها کشیده شد.

همه فعالان حوزه سینما میدانند که وضعیت در سینمای ایران تا چه اندازه بحرانی و رو به شکست است و نمیتوان منکر این موضوع شد که حال و روز امروز سینما دسترنج مدیران سابق هنری و سینمایی و دولتمردانی است که فقط از سینما و ستارههایش برای رسیدن به مقصود خود که همانا قدرت بوده است، استفاده کردهاند و در نهایت با رها کردن حوزه فرهنگ و عدم تخصیص بودجه مناسب به این حوزه باعث حال و روزی شدند که امروزه شاهد آن هستیم.
هر فعالیتی امروزه در دنیا مستلزم داشتن پول و سرمایه است، پس باید به فکر تامین این سرمایه برای سینما باشیم و از طرحهای شکستخورده گذشته دست بکشیم و راهی نو را در صنعت سینما امتحان کنیم. در گذشته و حتی اکنون شاهدیم که برخی فیلمها فقط برای پر کردن بیلان کاری یک ارگان و یا سازمان تهیه میشوند و عملا هیچ طرفدار و مخاطبی ندارند و از زمان تولید میتوان آنها را یک شکستخورده در مواجهه با مخاطب دانست.
برخی فیلمها هم که با هزینه شخصی و در ژانر کمدی ساخته میشوند، هجو کامل هستند و فقط برای گیشه ساخته میشوند. این فیلمها تا حد زیادی هم در میزان فروش موفق هستند و میتوانند اصل سرمایه را بازگردانند و تهیهکننده و سرمایهگذار را از سود خوبی بهرهمند سازند.
برخی فیلمهای دیگر هم که جشنوارهای هستند، یعنی فقط ساخته میشوند که به جشنوارههای خارجی بروند و به دلیل محتوای تلخی که دارند، جایزه بگیرند تا سرمایه ساخت فیلم بازگردد و سود کمی هم نصیب سرمایهگذار شود.
در ماهای اخیر شاهدیم که چندین فیلم خوب و با مضمون مناسب روی پرده رفته، اما به هزار و یک دلیل مورد استقبال قرار نگرفته و مخاطب نداشتهاند. نمیخواهیم به دلیلعدم استقبال مخاطب بپردازیم که این موضوع خود دهها یادداشت میطلبد تا به دلایل اندکی از این عدم استقبال برسیم، بلکه میخواهیم باز گردیم به تامین سرمایه برای فیلمسازی و مردمی کردن مشارکتها. در گذشته تهیهکنندگانی بودند که به صورت تعاونی فیلم میساختند و اتفاقا فیلمهای با گیشه خوب را روانه اکران میکردند. در این فیلمها همه عوامل فیلم یا اصلا افراد دیگر به صورت تعاونی در تامین سرمایه فیلم شرکت میکردند و در سود هم شریک بودند که همین موضوع باعث تلاش حداکثری عوامل برای پر مخاطب شدن فیلم میشد.
تامین مالی جمعی یا جمعسپاری مالی که امروزه برای سرمایهگذاری در شرکتهای نوبنیان و دانشبنیان از آن استفاده میشود، یکی از راههای سرمایهگذاری نوین است. تامین مالی جمعی یکی از راههایی است که میتوان از مشارکت مردم در تامین سرمایه در هر صنعتی استفاده کرد و جدای از مشارکت، سود خوبی هم به مردم داد. حال اینکه تا چه اندازه میتوان مردم را راغب به این نوع سرمایهگذاری کرد، بستگی به نوع ارائه اطلاعات و شفافسازی در این طرحها دارد. در این نوع سرمایهگذاری که به تازگی در صنایع مختلف مورد استفاده قرار گرفته است، اصل سرمایه مردم توسط دولت تضمین میشود و این یعنی هیچکس اصل سرمایه خود را از دست نخواهد داد.
باید قبول کرد که در این اوضاع اقتصادی نمیتوان از مردم انتظار داشت که سرمایه خود را بدون پشتوانه و تضمین وارد بازاری کنند که هیچ چیز از آن نمیدانند، پس در وهله اول باید مردم را برای سرمایهگذاری توجیه کرد و بعد به آنها اطمینان داد که اصل پولشان را دولت در زمان مقرر به آنها باز میگرداند. میتوان با توضیح درست به مخاطبان و استفاده از جاذبه سینما، این انگیزه بالقوه مردم را به بالفعل تبدیل کرد و مردم را جزو سرمایهگذارن سینما کرد.
بنیاد سینمایی فارابی طی حدود ۹ماه حضور سید مهدی جوادی به عنوان مدیر عامل بیشترین تمرکز خود را به تامین سرمایه برای ساخت فیلم گذاشته و اکثر طرحهای حمایتی آن در راستای اقتصاد سینما بوده است. اینکه این مدیر درک کرده که اقتصاد در سینما تا چه اندازه مهم است، جای خوشحالی دارد، اما اینکه این نگاه تا چه اندازه میتواند مفید باشد، باید طی مرور زمان ثابت شود. برای دیدن ثمره این تفاهمنامههای مالی باید لااقل تا جشنواره فیلم فجر صبر کرد و دید که چند فیلم میتوانند با جمعسپاری مالی ساخته و در جشنواره فیلم فجر حضور داشته باشند.
کارشناس سینما*
ارسال دیدگاه