یک دبیر منطقه ۱۴ تهران در گفت‌و‌گو با پانا:

معلم اگر با عشق کار کند، دانش‌آموز هم این عشق را لمس می‌کند

تهران (پانا) - یک دبیر جامعه‌شناسی دبیرستان ولیعصر(عج) منطقه 14 عنصر اصلی آموزش را عشق دانست که معلم اگر با عشق کار کند، دانش‌آموز هم این عشق را لمس می‌کند. زمانی که معلم با عشق تدریس می‌کند، دانش آموز هم با عشق آن را می پذیرد.

کد مطلب: ۱۱۸۳۱۸۴
لینک کوتاه کپی شد
معلم  اگر با عشق کار کند، دانش‌آموز هم این عشق را لمس می‌کند

افسانه وفایی؛ دبیر جامعه‌شناسی دبیرستان ولی‌عصر (عج) متولد سال ۱۳۵۵ است. در شهرستان شهرضا بزرگ شده است. پدرش ارتشی بوده و سال ۱۳۶۴ در کردستان شهید شد. مادرش چهار سال در کلاس‌های نهضت سوادآموزی درس خواند. بعد از شهادت پدر، زحمت اصلی خانواده بر عهده مادرش بود. سه خواهرند که هر سه معلمند. او دبیر جامعه‌شناسی، خواهر دوم دبیر عربی و خواهر سوم هم دبیر روان شناسی است. به گفته وفایی، یکی از دلایل اصلی برای معلم شدن، مادرش بود. زیرا علاقه زیادی داشت که دخترهایش معلم شوند. او معتقد است هر چیزی که الان در زندگی و کارش دارد، اول به خاطر دعای مادرش و دوم به دلیل همراهی های همیشگی او بوده است.

وفایی در گفت‌وگو با پانا عنوان کرد:«از سال ۱۳۷۴، تحصیلم را در رشته علوم اجتماعی دانشگاه فرهنگیان آغاز کردم. پس از فارغ‌التحصیلی، یک سال در شهرضا تدریس کردم و بعد انتقالی گرفتم و از سال ۱۳۷۹، در تهران تدریس می‌کنم. حدودا 21 سابقه تدریس دارم.»

این معلم در ادامه از سختی سال‌های کاری خود اینگونه گفت: «در سال‌های اول کار که دو فرزندم کوچک بودند، رفت و آمد برایم مشکل بود و مشغله ها و نگرانی‌های زیادی داشتم. گاهی رفتار برخی از مدیران و درک نکردن شرایطم اذیت کننده بود. از لحاظ مالی در آن زمان هم شرایط اقتصادی سخت بود. از آنجا که من و همسرم اول راه زندگی بودیم، چند سال طول کشید تا تلاش کنیم و پس انداز مناسبی داشته باشیم. به عقیده من، متناسب با هر زمان، شرایط اقتصادی برای همه، چالش‌هایی داشته است. اما سختی هایی که تا به اینجا داشته ام، برایم پررنگ نیست و علاقه ام به کلاس و مدرسه و دانش آموزان به‌قدری بوده که همیشه با این قبیل سختی ها کنار می آمدم.»

وفایی در خصوص آموزش مجازی خاطرنشان کرد: «به شخصه سعی می کنم خودم را با شرایط وفق بدهم و با دید منفی نگاه نمی کنم. اما به صورت کلی، مزیت ها و معایبی در آموزش مجازی وجود دارد. من دوست دارم دانش آموزانم هنگام تدریس، حرکاتم، هیجانم، انرژی و عشقم به درس را ببینند و درس به دل و جانشان بنشیند، اما متاسفانه این امکان در تدریس مجازی وجود ندارد. تلاشم بر این است که این احساس را در صدای خود نشان دهم و در کلاس هایی که امکان برقراری ارتباط تصویری داشته باشم، مشکلی با این موضوع ندارم. دوست دارم علاقه ام به این درس را از هر روشی به دانش آموزم برسانم. از مشکلات دیگر، دغدغه ام در زمینه یادگیری دانش آموز است. می خواهم که دانش آموزم نکات درس را با وضوح کامل درک کند و درس مرا خوب یاد بگیرد. هدف من موفقیت اوست. نه برای امروز و سال پیش رو، بلکه برای کنکور و ورود به دانشگاه. به علاوه یکی از معایب کار در بستر مجازی که به شخصه با آن مواجه بودم این است که نمی توانم مشکلات دانش آموزم را لمس کنم و از آنجایی که درس من جامعه شناسی است، باید با دانش آموزم تبادل نظر کنم، به درد دل ها و مشکلاتشان گوش کنم و حتی در مواقعی راهنمایی شان کنم.»

وی در ادامه گفت: «مشکلات بچه ها از نظر روحی و روانی زیاد شده است. وقتی می شنوم که دانش آموز می گوید فردا نمی توانم در کلاس حاضر شوم چون نوبت دکتر دارم یا باید پیش مشاور بروم، اذیت می شوم، اما خب در بستر مجازی نزدیکی به معلم در مقایسه با کلاس های حضوری احساس نمی شود.»

وی در ادامه افزود: «از خوبی های کلاس های مجازی، وقت کافی است. در کلاس‌های حضوری زمان کمی داشتیم و اغلب نمی توانستم تست های آموزشی را سر کلاسم کار کنم. برای مدرسه و دانش آموز هزینه زیادی صرف می شد تا به ازای هر دانش آموز یک صفحه سوال تکثیر شود و به علاوه کاغذ و جوهر زیادی مصرف می شد. اما در فضای مجازی به راحتی و با اشتراک گذاری یک عکس، زمان و انرژی و هزینه کمتری برای نمونه سؤالات و تست های آموزشی صرف می کنیم. من فکر می کنم حتی اگر امکان تشکیل حضوری کلاس ها را داشته باشیم، در مواردی فضای مجازی همچنان می تواند به کمک آموزش بیاید.»

دبیر جامعه شناسی مقطع متوسطه دوم، در خصوص ویژگی‌های یک معلم خوب گفت: «اول از همه باید توجه کند دانش آموزی که با آن سر و کار دارد، یک انسان با تمام ویژگی ها و خصوصیت هاست. هرکدام از دانش آموزانش دارای ویژگی های متفاوتی هستند. در عمل برای معلم دشوار است که ویژگی های هر کدام را بشناسد و برخورد متناسب با ویژگی هایشان را داشته باشد اما به طور کلی اگر معلم در نظر بگیرد که با انسان های متفاوت سر و کار دارد، هیچگاه سر دانش آموزش داد نمی زند و برخورد بدی با او ندارد و بیش از حد توانایی هایش از او انتظار ندارد. یک دانش آموز درحد نمره بیست و یکی در حد نمره 10 است و این نمره بیست به معنی برتری نیست.»

وی در ادامه در خصوص نوع یادگیری دانش آموزانش بیان کرد: «من به عنوان معلم باید برای هر کدام از دانش آموزانم متناسب با ویژگی هایی که دارند، اهمیت قائل باشم. دانش آموز بیست را تشویق کنم که به اهدافش برسد و به دانش آموزی که نمره پایین تر دارد کمک کنم اعتماد به نفسش را از دست ندهد و بتواند با توجه به توانایی ها و مشکلاتی که در زندگی دارد، در حد خودش انسان مفیدی در جامعه باشد و موفقیتش را صرفا در رفتن به دانشگاه نبیند. به علاوه، معلم باید صبور، خوش اخلاق و صادق باشد. ما مثل آینه هستیم و دانش آموز مسائل زیادی را به واسطه ما می آموزد. حرف معلم باید به دل دانش آموز بنشیند. معلم اگر با عشق کار کند، دانش آموز هم این عشق را لمس می کند. وقتی معلم با عشق تدریس می کند، دانش آموز هم با عشق قبول می کند، نه از روی اجبار! معلم باید به نحوی بر دل دانش آموز حکومت کند که دانش آموزان از کلاس خسته نشوند و آن کلاس را دوست داشته باشند.»

این معلم جامعه‌شناسی در ادامه گفت:«به عقیده من کسی از جایگاه شغلی اش ناراضی است که احساس کند شغلش مشکلاتی را برایش به وجود آورده و آرامش زندگی او را مختل کرده است. برای من بیشتر از هر چیزی در زندگی، آرامش مهم است و به هدفی که می خواهم برسم ایمان دارم. برای رسیدن به این مرحله از زندگی، مشکلات و سختی های زیادی را پشت سر گذاشته ام اما به خیلی از چیزهایی که می خواستم، مثل آرامش قلبی، در این راه رسیده ام. اگر هم دوباره به عقب برگردم همین راه را انتخاب می کنم و باز دبیر جامعه شناسی می شوم.»

وفایی در خصوص مسئله بازنشستگی بیان کرد:«تا زمانی که توانایی تدریس را داشته باشم، دوست دارم که مشغول کار باشم. به عقیده من بازنشستگی زمانی برای استراحت است. برخی از همکاران خود را که می بینم در این زمان، در مدارس غیر دولتی شروع به فعالیت می کنند، نمی پسندم. به جنبه درآمدی تدریس توجه زیادی ندارم و به فعالیت هایی که افزایش حقوقم را تضمین می کنند اهمیت زیادی نمی دهم. زمانی که پس از 10 سال باقی مانده از کارم بازنشسته شوم، دوست دارم به فعالیت های هنری مورد علاقه ام بپردازم.»

وی خطاب به نسل جوان گفت: «از لحظه به لحظه زمانتان استفاده کنید. در سنین 16 تا 18 سالگی از استعدادها و توانایی‌هایی که دارید استفاده کنید. هدفتان را مشخص کنید و هدفمند جلو بروید. البته باید این هدف با توجه به واقعیت های جامعه انتخاب شود. من از مقطع دوم دبیرستان هدفم را انتخاب کردم و جلو آمدم و به همین خاطر از راهی که آمدم اصلا پشیمان نیستم. از دیگران راهنمایی بگیرید و نصیحت های دیگران را این طور برداشت نکنید که می خواهند بر شما تسلط داشته باشند. از تجربه های بزرگترها درس بگیرید، زیرا از این راه می توانید پیشرفت کنید.»

خبرنگار دانش آموز پانا، مطهره بوالحسنی

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار