گفت‌وگوی پانا با یک معلم هنرمند؛

یوسفی: دانش‌آموزان در مدارس تشنه دریافت مفاهیم هنری هستند

تهران (پانا) - نساء یوسفی یکی از بازیگران نمایش «زنی در دو چهره» است که نزدیک به 25 سال معلم پرورشی مدارس مختلف تهران بوده است روایتی از سالها حضورش در مدارس مختلف را بیان کرد و گفت بچه‌ها تشنه‌ آموزش‌های هنری هستند و دوست دارند که خلاقیت آنان بارور شود و باید دوره‌هایی برای معلمان در جهت دریافت آموزش‌های هنری به‌وجود بیاید تا آن‌ها بتوانند استعدادهای دانش‌آموزان را شکوفا کنند.

کد مطلب: ۱۲۹۰۰۹۳
لینک کوتاه کپی شد
یوسفی: دانش‌آموزان در مدارس تشنه دریافت مفاهیم هنری هستند

نساء یوسفی، بازیگر نمایش «زنی در دو چهره»، که به نویسندگی و کارگردانی «پندار اکبری» این روزها در سالن نمایش «سپند» در تهران به روی صحنه رفته است، در گفت‌وگو پانا، با اشاره ‌به ‌این ‌امرکه در دوران کرونا، در حوزه‌های سریال و سینما فعالیت‌های بسیاری داشته است، گفت: «من در دوران اوج کرونا با نمایش «خاک سفید» روی صحنه بودم که در همان دوران استقبال بسیار خوبی از این نمایش شد، اما در نهایت شیوۀ کار به‌گونه‌ای بود که بعضی از شب‌ها کار به تعطیلی می‌کشید، اما در نهایت اجراها مجدداً اتفاق می‌افتاد.»

نقش متفاوتی را ایفا می‌کنم

وی در ادامه، با اشاره به این نکته که در چند اثر نمایشی اخیر خویش، در قالب متون ایرانی به روی صحنه رفته است، اما زمانی که با متنی خارجی مواجه شده است، استقبال خوبی از آن کرده است، افزود: «من پیش‌ازاین در چند اثر ایرانی حضور داشته‌ام و از همین روی، دوست داشتم در یک نقش و شکل و شمایل دیگری بر روی صحنه حاضر شوم.»

این مدرس بازیگری، این اثر را دارای یک تم طنز دانسته و با بیان‌ این‌که همه‌چیز در این اثر بسیار شسته‌ورفته است، ادامه داد: «به این دلیل که همه‌چیز شسته‌ورفته و جمع‌وجور بود و پس‌زمینۀ ظن نیز در این اثر وجود دارد، بازی در این اثر نمایشی را پذیرفتم و ما توانستیم پس از دورۀ کوتاه تمرین‌ها این اثر نمایشی را روی صحنه بیاوریم.»

یوسفی، ضمن ابراز خرسندی از این امر که تا اینجای اجرای این اثر نمایشی، نظرات تماشاگران نسبت به این اثر مثبت بوده است، اضافه کرد: «البته نقدهایی منفی نیز نسبت به این اثر وجود دارد و همیشه می‌دانیم که یک نمایش، در عین این‌که محاسنی دارد، قطعاً یک سری معایب هم دارد.»

بازیگر نمایش «زنی در دو چهره»، در بخشی دیگر از این گفت‌وگو، با اشاره به این نکته که امروز هنوز ترس از بیماری کرونا در بین تماشاگران تئاتر وجود دارد و بسیاری از دوستداران تئاتر هنوز با این ترس مواجه هستند که نکند در فضای بسته مبتلا به بیماری شویم، اضافه کرد: «با توجه به این‌که آمار پائین‌ آمده است و مرگ‌ومیری نداریم، اما باید بپذیریم که این ویروس هنوز وجود دارد، اما این ویروس، بنا به تفسیر دوستان کادر پزشکی، ضعیف و ضعیف‌تر شده است و این نکته را خود ما نیز به‌خوبی می‌دانستیم.»

با هر ضرب‌وزور تئاتر را روی صحنه زنده نگاه داشتیم

بازیگر نمایش «خاک سفید» بابیان‌ این‌که او در کنار بسیاری از همکارانش در حوزۀ تئاتر، با فعالیت در این عرصه هرگز اجازه ندادند که چراغ تئاتر خاموش شود، اظهار داشت: «ما به هر ضرب‌وزوری که شده است، تئاتر را برقرار نگاه داشتیم، اما در این میان برخی از دوستان نیز آمده‌اند و شیوۀ آنلاین را برگزیده‌اند و من نیز در این حوزه فعالیت کردم، که فیلم اثر نمایشی تهیه می‌شد و جشنواره‌ای نیز باهدف دیده شدن این آثار به راه افتاد اما متأسفانه در جامعۀ ما در مجموع به هنر در قالب هر رشته‌ای بها نمی‌دهند و انگار کلاً هنر را دوست ندارند.»

این مدرس هنرهای نمایشی، در همین راستا خداوند را سرمنشأ تمام رشته‌هایی دانسته که ما امروز روی زمین آن‌ها را به‌عنوان هنر می‌شناسیم و با اشاره‌ به‌ این‌ امر که خط، نقاشی، رنگ، عکاسی و سینما می‌توانند در این دسته قرار بگیرند، تصریح کرد: «خداوند همۀ این موارد را در دل طبیعت گذاشته است و ما همۀ این مسائل را می‌بینیم، منتهی باید بپرسیم که چرا جامعه و مسئولین ما تا اندازۀ وسعت هنر به آن بها نمی‌دهند.»

تغییرات سیستم مدیریت در هنر تئاتر محدودیت ایجاد کرد

بازیگر نمایش «سه کیلوُ 250 گرم» در همین راستا با اذعان‌ به ‌این‌ امر که به‌هیچ‌عنوان نباید سیاست را وارد هنر کرد و مباحث مربوط به هنر را سیاسی کرد، چراکه اعتقاد دارد هنر با سیاست جور درنمی‌آید، خاطرنشان کرد: « باید این نکته را بگویم که موافق چارچوب و موافق رعایت اصول و موازین اسلامی هستم و به‌هر روی، هر رشته‌ و هر کاری با توجه به وضعیت فرهنگی کشور، اصول و قواعد خاص خود را دارد.»

بازیگر نمایش «زنی در دو چهره» با اشاره‌ به‌ این‌ امر که پیش از اجرای این اثر در بازبینی، این نمایش دچار ممیزی‌هایی شده است یادآور شد: «حس می‌کنم که این ممیزی‌های می‌توانست کمتر باشد زیرا برخی از این ممیزی‌های بی‌دلیل یک بخش مهمی از شیرینی‌های این اثر نمایشی را از آن گرفت.»

25 سال معلم پرورشی و هنر بودم

یوسفی، فعالیت در حوزۀ پرورشی در دوران تدریس خود را فعالیتی بسیار سخت تلقی کرده و با بیان این امر که همواره از اطرافیان و همکاران خویش این موضوع را می‌شنیده که چرا این‌قدر پر‌انرژی و فعال هستی و مگر چقدر حقوق می‌گیری، گفت: «شاید بتوان گفت نسبت به زحمتی که در مدارس می‌کشیدیم، رقم آن‌چنانی دریافت نمی‌کردیم بلکه تمام‌کار ما دلی بود و عشقی که به دانش‌آموزانم داشتم موجب شده بود که این مسیر را با قدرت ادامه بدهم.»

دانش‌آموزانم کارگاه‌های خلاق مرا دوست داشتند

این بازیگر تئاتر، با اشاره به این نکته که در دوران تدریسش در مدرسه کارگاهی را با عنوان «کارگاه خلاق» راه انداخته بوده است و همین کارگاه با استقبال بسیار خوب دانش‌آموزان مواجه شد، افزود: «این کارگاه بسیار مورد استقبال دانش‌آموزان پسر قرار گرفت و چون این کودکان از بچگی به دنبال ابزارهایی مانند میخ، پیچ‌‌گوشتی، اره و چکش هستند، همواره حالشان در این کارگاه خوب بود و بچه‌ها در این کارگاه، هر آنچه را که بنا بود مادرانشان دور بریزند، به مدرسه بیاورند و با انبردست‌ها و پیچ‌گوشتی‌های کوچک، چیزهایی را بسازیم که برایمان خیلی جالب بود.»

وی با اشاره‌ به‌ این‌ امر که کودکان در این دوران با قوطی شکلات، قوطی تاید یا قوطی رب، دانش‌آموزان در این مرحله از تحصیل توانستند دست به تولید کاردستی‌هایی مانند هلی‌کوپتر و کشتی بزنند و این آثار در قالب نمایشگاهی در مدرسه ارائه شد، ادامه داد: «با این‌که مسئولین در این زمان از این نمایشگاه استقبال کردند و بسیار خوششان آمد، اما در نهایت هیچ حمایتی از این روند اتفاق نیفتاد، اما من انتظار داشتم که این روند، به مدارس دیگر نیز بسط و گسترش پیدا کند و من این اثر را برای مابقی مدارس نیز ارائه کنم که در طول سال این اتفاق برای دانش‌آموزان مدارس مختلف رقم بخورد.»

حسادت‌ها مسیر مرا از ادامۀ راه باز نداشت

یوسفی، با اذعان‌ به‌ این ‌امر که در یک مدرسۀ دولتی فعالیت می‌کرده است که بیش از 700 دانش‌آموز در آن فعالیت می‌کردند، اضافه کرد: «با توجه به ازدحام شاگردان در این مدرسه، من توانستم این جمعیت را مجاب خودم کنم و چون معاون انضباطی مدرسه نیز بودم، دانش‌آموزان بسیار راحت‌تر حرف‌ مرا می‌پذیرفتند، اما متأسفانه حسادت‌ها اجازه نداد که این روند ادامه پیدا کند.»

وی با اشاره ‌به ‌این ‌امرکه برگزاری و اجرای نمایش‌های مذهبی را همواره به‌عنوان یکی از کارهای خویش در مدرسه مورد توجه داشته است و در مدارس مناطق 14، 15 و 16 تهران به فعالیت می‌پرداخته است، تصریح کرد: «من با کار کردن با دانش‌آموزان این مناطق، به گرایش فکری و فرهنگی خانواده‌های آنان پی بردم و حتی در فرهنگسراهای مختلف همین مناطق به فعالیت پرداختم.»

دانش‌آموزان تشنۀ هنر هستند

یوسفی بازۀ هنرجویانش را، از سن 5 تا سنین بالا و رانندگان اتوبوس برشمرده و با اذعان‌ به‌ این‌ امر که در بسیاری از فرهنگسراهای تهران نیز با تدریس رشته‌های سفال، خط و نقاشی به فعالیت پرداخته است، خاطرنشان کرد: «در زمان تدریس و کار نقاشی با دانش‌‌‌‌آموزان می‌دیدم که بچه‌ها چقدر تشنه‌اند و چقدر دوست دارند که رنگ به آن‌ها داده شود و بیایند روی دیوار و این رنگ‌ها را با یکدیگر قاتی‌پاتی کنند و اصلاً به این موضوع کاری نداشتیم که چه چیزی در نهایت رقم می‌خورد و چه تصویری بر روی دیوار ایجاد می‌شود، چراکه ما اصلاً کاری به این موضوع نداشتیم.»

بازیگر نمایش «فین‌جین»، در همین راستا با اشاره ‌به ‌این ‌امرکه می‌داند دانش‌آموزان در خانه‌های آپارتمانی محدود هستند و عذاب کشیدن از این محدودیت، در زمانی که دانش‌آموز با فضای باز مواجه می‌شود، به‌خوبی مشهود است، تأکید کرد: «فرزندان در خانواده‌های آپارتمان‌نشین شهری، تا می‌آیند حرکتی بکنند، در نهایت مادر به آن‌ها می‌گوید که مثلاً مواظب باش، دستت را جایی نمال، مبل رنگی نشود و چنین موضوعاتی برای آن‌ها در خانه محدودکننده است، اما من تمامی محدودیت‌های موجود در فعالیت‌های هنری دانش‌آموزانم را برداشته بودم و آن‌ها را آزاد گذاشته بودم.»

برخی چوب‌ لای چرخ هنر ‌می‌گذاشتند

وی در همین راستا، ضمن ابراز تقدیر از همراهی مدیران خلاق مدرسه در این روند با او، خاطرنشان کرد: «من حتی در یکی از راهروهای مدارس غیرانتفاعی منطقۀ 14، دیواری را به کارهای دانش‌آموزان اختصاص داده بودم و با یونولیت، قاب‌هایی را دست کرده بودم که بچه‌ها با استفاده از این ظرفیت‌، می‌توانستند روی لباس و جوراب خویش چاپ بزنند و نمایش‌های عروسکی خلاق خویش را در مدرسه اجر کنند.»

بازیگر نمایش «یک شاخه گل سرخ»، با اشاره به این نکته که همواره در این دست از مدارس غیرانتفاعی، برای دانش‌آموزان تدارک صبحانه دیده می‌شد، اما در نهایت دانش‌آموزان از آن استقبال نمی‌کردند، تأکید کرد: «زمانی که من به این مدرسه ورود کردم، از طریق تکیه به همین کلاس‌های هنری، به لطف خداوند تلاش کردم کاری کنم و نتیجۀ آن‌هم این بود که دانش‌آموزان مدارس برای رسیدن به‌پای سفره‌های عدسی صبحانه سر و دست بشکنند و این رخداد از طریق همین سفال‌گری، تئاتر و نقاشی اتفاق افتاد.»

یوسفی، با اشاره‌ به‌ این‌ امر که رفتار دانش‌آموزانی که پس از انجام این دست از فعالیت‌ها از وعدۀ صبحانه استقبال می‌کردند، بسیار برای دیگر معلمان جای سؤال داشته و تعجب‌برانگیز بوده است، خاطرنشان کرد: «من در کلاسم جایزۀ ویژه‌ای برای سکوت دانش‌آموزان داشتم و همواره معاون و مدیر مدرسه پشت درب کلاس من می‌ایستادند و از من سؤال می‌کردند که تو چه رفتاری انجام می‌دهی که صدای دانش‌آموزان درنمی‌آید و همین امر موجب می‌شد که در نهایت، هر 22 نفر از شاگردان من در پایان کلاس، نقاشی ارائه کنند.»

هدایای دانش‌آموزانم را از هزینۀ شخصی تهیه می‌کردم

وی با اشاره‌ به‌ این‌ امر که در نهایت دانش‌آموزان کلاس‌های چهارم و پنجم خویش را که در اوج شیطنت سعی در ارائۀ خویش داشتند، با جوایزی مانند «پودر ژله»، «کنسرو لوبیا» و یا «یک جفت جوراب» که از هزینۀ شخصی خویش تهیه می‌کرده است، در این مسیر نگاه داشته است، یادآور شد: «جایزۀ بچه‌ها را با یک گیره بر روی تخته آویزان می‌کردم و از ابتدا تا انتهای کلاس، دانش‌آموزان سکوت می‌کردند که این جایزه قرار است به کدام‌یک از بچه‌ها برسد.»

این بازیگر تئاتر، با بیان ‌اینکه رخدادهای زیادی در طول روند فعالیت او در مدارس اتفاق افتاده است که او به این نتیجه رسیده است که دانش‌آموزان بسیار تشنه‌اند و جای تأسف‌ دارند که کوتاهی‌های بسیاری در زمینۀ پرورش استعدادهای هنری نسبت به دانش‌آموزان صورت می‌گیرد، گفت: «به نظرم آموزش‌وپرورش که می‌توان الفاظ تربیت و پرورش را نیز جایگزین آن کرد، یکی از مهم‌ترین ارکان زیرساختی در هر جامعه است، چراکه معتقدم آموزش، بخشی از تربیت است و دانش‌آموز در نهایت به افق یادگیری خواهد رسید.»

دانش‌آموز باید در آینده مفید و مثمر ثمر باشد

این مربی پرورشی مدارس، با تأکید بر این مفهوم که از طریق تئاتر، سرود، نقاشی و خط در مدارس توانسته است رخدادهای مهمی را برای دانش‌آموزان رقم بزند، ادامه داد: «عملاً من در مدرسه به یک مشاور مبدل شده بودم، اما در نهایت این امر بداخلاقی‌های برخی مشاورین و معاونین مدرسه را برانگیخته بود که چقدر فلانی در مدرسه خواهان دارد، اما من به این طیف فکری همواره این‌گونه پاسخ می‌دادم که شما باید امروز دانش‌آموزی را ببینید که در اوایل سال بلد نبود حتی یک مداد در دست خویش بگیرد و یا این‌که نمی‌توانست از زور خجالت حرف بزند و یا یک سری مشکلات خانوادگی ازجمله بچۀ طلاق بودن، شب‌ادراری یا ناخن خوردن داشته است، اما با رسیدن به‌ روزهای پایانی سال، همین دانش‌‌آموزان توانستند به نمرات خوبی دست پیدا کنند که خانواده‌هایشان نیز نسبت به آن‌ها احساس خوبی داشته باشند.»

جای پررنگ هنر در مدارس خالی است

وی با بیان‌ اینکه امروز می‌شود با استفاده از امکانات و ظرفیت‌های موجود در آموزش‌و‌پرورش، کارهای بسیار خوبی را برای دانش‌آموزان انجام داد، اضافه کرد: «متأسفانه امروز جای پررنگ هنر در مدارس خالی است و متأسفانه امروز همان کتاب کوچک که هنر نام داشت، دیگر در دست دانش‌آموزان نیست، حال آن‌که معتقدم بسیاری از اتفاقاتی که ممکن است در حوزۀ آیندۀ اجتماعی دانش‌آموز رقم بخورد، امروز می‌تواند از طریق رنگ، نقاشی، خط و هنر صورت بپذیرد، اما متأسفانه امروز تشنگی دانش‌‌آموزان را نمی‌بینیم.»

یوسفی، با بیان‌ اینکه هرگز نمی‌تواند این موضوع را توصیف کند که چه رخدادهای عظیمی در میان‌ همین فعالیت‌های هنری برای دانش‌آموزانش رقم خورده بود، اظهار داشت: «خوشحالی دانش‌آموزان از ساخت دست‌سازه‌های هنری دنیای قشنگی را برای آنان رقم‌زده بود و من امروز امیدوارم که آموزش‌و‌پرورش در نهایت بتواند از ظرفیت مدرسان تئاتر و فرهنگ و هنر در مدرسه استفاده کند، چراکه بچه‌ها تشنه‌اند و دوست دارند که خلاقیت آنان بارور شود و دوره‌هایی برای معلمان در جهت دریافت آموزش‌های هنری داشته باشد.»

خلاقیت فرزندانمان را کور کرده‌ایم

بازیگر نمایش «بزرگراه»، با اذعان‌ به‌ این ‌امر که در نهایت کسی که خلاق است در ورود به جامعه می‌تواند حرفی برای گفتن داشته باشد و مثمر ثمر باشد، تصریح کرد: «من به عینه به چشم خود دیده‌ام که ما در جامعه، خلاقیت را در دانش‌آموزان‌مان کور کرده‌ایم.»

یوسفی، بابیان‌ این‌که دوست دارد که مردم همواره به تئاتر بیایند و از این هنر حمایت کنند، خاطرنشان کرد: «امروز تئاتر برای دیدن تماشاچی محیطی امن است و با رعایت پروتکل‌های بهداشتی، در روزهایی که کرونا کمرنگ‌تر شده است، می‌توان از دیدن یک نمایش لذت برد.»

این بازیگر تئاتر، با اشاره‌ به‌ این‌ امر که هنرمندان تئاتر باید خودشان از خودشان حمایت کنند، تأکید کرد: «ما هر شب در رورانس این نمایش، یکی از نمایش‌های خوب روی صحنۀ شهر تهران را معرفی می‌کنیم و حس می‌کنیم که خودمان باید مبلغ خودمان باشیم.»

وی در پایان، ضمن ابراز تأسف از این امر که امروز با وجود این‌که رقم بهای بلیط نمایش «زنی در دو چهره»، بسیار پایین است، گفت: «با وجود این‌که دوست داشتیم با این قیمت بلیط، تعداد بیشتری از مخاطبان به دیدن نمایش ما بیایند، اما این اتفاق رخ نداد.»

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار