بررسی وضعیت ادبیات کودک و نوجوان (۹)

محمدرضا مرزوقی: نویسندگی در ایران شغل محسوب نمی‌شود

عوام فکر می‌کنند نویسنده از روی بیکاری می‌نویسد و آدم بیکارتر کتاب می‌خواند

تهران (پانا) – مرزوقی، عضو هیات‌مدیره انجمن کودکان و نوجوانان معتقد است وقتی نویسنده‌ها حرفه‌ای‌تر و جدی‌تر و به‌طور مستمر به موضوع نوشتن می‌پردازند که به حرفه‌شان به‌عنوان یک شغل نگاه شود وگرنه تا وقتی جامعه گمان می‌کند نویسندگی یک امر از روی بیکاری است قاعدتاً این تصور ایجاد می‌شود که آدم‌های بیکارتر هم به خواندن کتاب‌ها روی می‌آورند. 

کد مطلب: ۱۲۱۸۱۰۲
لینک کوتاه کپی شد
محمدرضا مرزوقی: نویسندگی در ایران شغل محسوب نمی‌شود

اعظم پویان - در نیمه‌راه گپ و گفت های مان با نویسنده‌های حوزه کودک و نوجوان بر روی سه موضوع مهم وضعیت تألیف و نشر کتاب‌های کودک و نوجوان، نقش ترجمه در خوانده شدن کتاب‌های این حوزه و عادت نکردن به مطالعه در میان کودکان و نوجوانان سخن گفته شد و در این گفت‌وگو به تجربه نویسندگی در این حوزه و فراز و نشیب‌هایش پرداخته‌ایم.

نویسندگی در ایران شغل محسوب نمی‌شود
محمدرضا مرزوقی، عضو انجمن نویسندگان کودک و نوجوان در گفت‌وگو با پانا درباره وضعیت نویسندگی در ایران گفت: «نویسندگی در کشورهایی مانند ایران اصلاً شغل تعریف نمی‌شود. ممکن است فردی چند کتاب هم بنویسد ولی به معنای واقعی کلمه نویسنده نیست زیرا فعالیت اصلی‌اش نویسندگی نیست. در جامعه ما نگاه صنفی به حرفه نویسندگی وجود ندارد. این معضل شغل بودن یا نبودن کار نویسندگی باید مورد بحث قرار بگیرد.»
مرزوقی افزود: «تا وقتی وضعیت این‌گونه باشد و هیچ حمایتی نشود و اگر هم نهادی بخواهد حمایت کند در راستای اهداف و تفکر خودش حمایت کند، نویسنده‌ها به حرفه خودشان به‌عنوان شغل نگاه نمی‌کنند.»
نویسنده رمان نوجوان لبخندی برای سوفیا اظهار کرد: «متأسفانه همیشه نگاه دوم‌شخص به موضوع نویسندگی وجود دارد، برای مثال ۱۰ سالی یک کتاب می‌نویسیم و می‌گوییم من نویسنده هستم و شاید بالای ۹۰ درصد از نویسنده‌های ما شغلشان نویسندگی نیست. کارگران هفت‌تپه می‌روند و اعتراض می‌کنند اما ما حتی یک صنف نداریم که بخواهیم برویم و تجمعی کنیم یا اعتراضی بکنیم.»
نوشتن عشق است اما نباید نویسنده را از حق‌وحقوقش دور کند
این عضو انجمن نویسندگان کودک و نوجوان گفت: «اگر نویسندگی صنف هم داشته باشد وقتی شغل در نظر گرفته نشود، نمی‌توان انتظاری داشت. نوشتن واقع یک حرفه و بیزینس است. زمانی و شاید اکنون اگر این حرف را به بخشی از نویسنده‌ها و روشنفکران می‌زدیم، گویی کفر گفته‌ایم و این در حالی است که درگذشته دائم به ما می‌گفتند که نوشتن عشق است. این نوع نگاه نویسندگان را از حقوقشان دور می‌کند درحالی‌که یک دکتر یا معلم یا کارگر می‌تواند عاشق کارش باشد و آن را انجام دهد ولی تفاوت ما و آن‌ها این است که آن‌ها با همان عشقشان زندگی‌شان به لحاظ مالی تأمین می‌شود.»

وقتی معلمی کتاب نمی‌خواند طبیعی است که دانش‌آموزانش هم به خواندن کتاب علاقه‌مند نمی‌شوند. من نویسنده‌ای می‌شناسم که فرزند خودش کتاب نمی‌خواند. والدین برای فرزندانشان زیاد کتاب می‌خرند اما خودشان کانال تلویزیون را جابجا می‌کنند و همین الگو برای فرزندشان می‌شود


کتابخانه‌ها از کتاب‌های جذاب خالی‌شده‌اند
مرزوقی با اشاره به اینکه کتابخانه‌ها از کتاب‌های خوب و جذاب خالی‌شده‌اند، اظهار کرد: «اولین رمانم با عنوان «عاتکه» با تیراژ۲ هزارتا در سال ۸۱ منتشر شد و من به آبادان رفتم. در آنجا به هرکجا می‌رفتم اعم از کتاب‌فروشی یا کتابخانه کتابم را می‌دیدم. درواقع نهاد کتابخانه‌های کشوری و وزارت ارشاد از این کتاب‌ها حمایت می‌کردند و خیلی هم برایشان تفاوتی نداشت نویسنده کتاب تا چه اندازه با اهداف فکری‌شان هم‌راستاست اما این روزها می‌بینیم کتابخانه‌هایمان بیشتر از همیشه از کتاب‌های پرمخاطب خالی می‌شود و کتاب‌هایی که خیلی رغبتی برای خواندنش نیست در کتابخانه‌ها دیده می‌شود.»
وی افزود: «این اتفاق مربوط به شرایط کرونا نیست و از سال‌های ۷۰ به بعد در حال رخ دادن است. ظاهراً یکسری از کتاب‌ها از کتابخانه‌ها حذف‌شده‌اند و به‌طورکلی کتابخانه‌ها پاک‌سازی‌شده‌اند. کتاب‌هایی که در همین نظام جمهوری اسلامی مجوز گرفته‌اند اما مجدد اجازه تجدید چاپ ندارد. همه این‌ها به صنعت نشر ضربه می‌زند و من نویسنده در ادامه ضربه می‌خورم. در مورد نویسندگی مسائل اقتصادی مهم است تا یک نویسنده تا آخر نویسنده بماند.»
وقتی معلم کتاب نخواند دانش‌آموز هم کتاب‌خوان نمی‌شود
محمدرضا مرزوقی، نویسنده حوزه کودک و نوجوان درباره عادت نکردن کودکان به مطالعه عنوان کرد: «من معتقدم یک سیاست کلان وجود دارد و یک سیاست خُرد. سیاست کلان به دولت‌ها و سیاست خُرد به من نویسنده و معلم و والدین و مدارس و غیره ربط دارد.»
وی افزود: «وقتی معلمی کتاب نمی‌خواند طبیعی است که دانش‌آموزانش هم به خواندن کتاب علاقه‌مند نمی‌شوند. من نویسنده‌ای می‌شناسم که فرزند خودش کتاب نمی‌خواند. والدین برای فرزندانشان زیاد کتاب می‌خرند اما خودشان کانال تلویزیون را جابجا می‌کنند و همین الگو برای فرزندشان می‌شود.»
مرزوقی گفت: «من کارم فقط خواندن و نوشتن است. اگر درباره موسیقی یا موزه هنرهای معاصر برای نوجوان می‌نویسم خودم باید بخوانم و ببینم و در کتابم بنویسم پس طبیعی است به خاطر شغلم زیاد بخوانم اما اینکه شغل‌های دیگر تا چه اندازه برای کتاب خواندن وقت دارند باید بررسی شود. وقتی من به شکل واقعی و نه صوری کتاب بخوانم خیلی تأثیری ندارد.»
عوام فکر می‌کنند نویسنده از روی بیکاری می‌نویسد و آدم بیکارتر کتاب می‌خواند
مرزوقی اظهار کرد: «در سیاست کلان هم نگاه خاصی وجود دارد و کتاب‌های هدفمندی انتخاب می‌شود. سال‌ها کتاب در تلویزیون اصلاً دیده نمی‌شد. این می‌شود که مربی فوتبال می‌آید می‌گوید که نویسنده‌ها از روی بیکاری کتاب می‌نویسد و تلویزیون هم‌چنین چیزی را به‌راحتی نمایش می‌دهد. البته این همان نگاه واقعی جامعه است و عوام فکر می‌کنند نوشتن از روی بیکاری است و نهایت اگر کسی برود و کتاب را بخواند از روی خیلی بیکارتر بودن چنین می‌کند. این نگاه‌ها عادت به مطالعه را در جامعه افزایش نخواهد داد. شما ببینید چند نفر از دولتمردان ما کتاب دست می‌گیرند و درموردش صحبت می‌کند.»
محمدرضا مرزوقی با اشاره به اینکه تلویزیون به‌عنوان یک رسانه پربیننده جایی برای تبلیغ کتاب به‌عنوان کالای فرهنگی در نظر نمی‌گیرد، گفت: «خاطرم هست زمانی شبکه ایرانی در خارج از مرزها برای کالاهای فرهنگی تخفیف ویژه در نظر می‌گرفت و ناشری که کتاب‌هایش را برای تبلیغ به آن شبکه می‌داد پرفروش شده بود و بعد این کار ممنوع شد. تلویزیون هزینه تبلیغ یک کالای فرهنگی را به‌اندازه همان چیپس و پفک دریافت می‌کند و این یعنی تبلیغ یک جامعه مصرف‌زده. »
وی افزود: «من معتقدم کتاب باید خوانده شود حالا هرکسی با هر سلیقه‌ای که دارد از کتاب دینی گرفته تا رمان و کتاب علمی و غیره.»
داستان جذاب برای کودکان کم نوشته‌ایم
نویسنده رمان بچه‌های کشتی رافائل درباره اینکه کتاب کودک و نوجوان باید سرگرم‌کننده باشد یا آموزشی گفت: «من تلاشم این است که کتاب‌هایم هم جنبه سرگرمی داشته باشد و هم جنبه آموزشی داشته باشد. این دو از هم جدا نیستند.»
وی افزود: «اگر نویسنده توانا باشد می‌تواند در قالب سرگرمی آموزش هم بدهد و البته خود نویسنده هم در حین نوشتن آموزش می‌بیند و مانند یک شاگرد درباره آنچه می‌نویسند، تحقیق می‌کند تا بتواند بنویسد. ما داستان جذاب برای بچه‌ها خیلی کم نوشتیم و بچه‌ها خیلی تعارف ندارند این می‌شود که کتاب نمی‌خوانند.»
مرزوقی عنوان کرد: «نسل ما زمانی آموزش را با سخت‌گیری عجیبی مانند چوب زدن و یا نصیحت کردن یاد گرفتند ولی این نسل تفاوت دارد و این است که باید آموزش برایش جذاب باشد و برای اینکه این اتفاق بیافتد باید در آموزش سرگرمی هم باشد. اشکالی ندارد در کتاب‌های درسی ما از فروغ فرخزاد نوشته شود همین‌ها برای مخاطب نوجوان ما جذاب است و وقتی این را در کتاب درسی نمی‌بیند می‌رود و جای دیگر می‌خواند یا اصلاً نمی‌خواند و نمی‌شناسد.»
مرزوقی درباره تأثیر کرونا بر متضرر شدن ناشرها گفت: «من در همین شرایط کرونا با ناشرهای مختلفی کار کرده‌ام و می‌بینم ناشرانی که به‌شدت متضرر شدند واقعاً برنامه اقتصادی مشخصی نداشتند. در شرایط کنون که بچه‌ها در خانه مانده‌اند و وقت بیشتری برای مطالعه داشتند، ناشر می‌توانست از این فرصت استفاده کند تا آثار منتشرشده‌اش بیشتر خوانده شود.»

مروری بر گفت‌وگوی های منتشر شده درباره وضعیت ادبیات کودک و نوجوان:

جهانگیریان: چاپ کتاب در شرایط کرونایی فقط انبارها را پر می‌کند

یوسفی: ترجمه بخش عمده‌ای از ادبیات کودک ما را بلعیده است

شیدا رنجبر: توازنی میان ترجمه و تالیف کتاب وجود ندارد

رحماندوست: تلویزیون بجای «سیاست»،«ادبیات» برای کودکان پخش کند

مجید راستی: مسابقات کتاب‌خوانی آمارخواندن کتاب را بالا می‌برد نه عادت کتاب خواندن را

شاه‌آبادی: کتاب‌خوانی در کشور ما فرآیند لذت بخشی نیست و بیشتر یک رفتار جدی و عبوس است

محمدکاظم اخوان: تبدیل کتاب به فیلم یا نمایش فرصتی برای آشنایی نوجوانان با کتاب است

علی‌اصغر سیدآبادی: رانت ترجمه در برابر تالیف قرار می گیرد

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار