یک توصیه
تحقیق تمام عیار؛ کلیشهها را دور بریزید!
واحد آموزش پانا:"یحیی کمالیپور" دکترای ارتباطات از دانشگاه میسوری و رئیس بخش ارتباطات دانشگاه پوردوکالومت- در مقاله آموزشی که در کتاب "گزارشگری خوب" منتشر شده است، با ذکر مثال از مصاحبهای که خبرنگاری از او تهیه کرده است، توصیههایی کاملاً کاربردی به گزارشگران دارد که دانستن آن هر گزارشی را غنیتر میکند. توصیههای او را بخوانید:
تحقیقات همه جانبه انجام دهید!
"کمالیپور" در مقالهاش مینویسد؛ گزارش چه محلی باشد و چه ملی یا بینالمللی روند نوشتن (بایدها نبایدها) ثابت است. اما گزارشها و سوژههای جهانی دستِکم نیازمند درک پایهای اشخاص و مکانهاست که شامل تاریخ و اتفاقات جاری هم میشود. [دقت کنید! منظور از درک پایهای، شناختی است که بر پایه و اتکای یک رسانه خاص حاصل نشده و همه جانبه است. برای درک بهتر این موضوع به مثال و روایتی که استاد کمالیپور از مصاحبه با خودش دارد ، توجه کنید:]
سالها پیش گزارشگری در پییر داکوتای جنوبی، برای یک روزنامه محلی با من مصاحبه کرد. او میدانست که من در اصل ایرانی هستم و در میسوری درس میخوانم و دعوت شدهام تا چند روزی را با یک خانواده آمریکایی بگذارنم. در طول مصاحبه پرسید:"آیا در ایران درخت هم هست یا همه جا بیابانی است؟". روشن است که تکلیفش را انجام نداده بود و هیچ چیز در باره من و کشوری که در آن متولد شدهام، نمیدانست.
بنابراین کمبود اطلاعات دقیق درباره پیشینۀ یک شخص یا گروه، یک فرهنگ و یا یک ملت ، مانع بزرگی برای گزارشگر است. حتی گاهی میتواند باعث شرمساری او شود و گزارشگر را به دام بیندازد.
این درست است که اغلب آنچه در تلویزیون یا در گزارشهای خبری میبینیم ؛ ممکن است هم دقیق و هم کامل باشد اما بخش عظیمی از آنچه درباره کشورهای دیگر گزارش میشود یا بحرانها و تهدیدها را نشانه میدهد یا به منفیگرایی بهصورتهای گوناگون تمایل دارد. بندرت میشود گزارشهای مثبتی درباره برخی کشورها و مردم آن کشورها در رسانههای غربی سراغ کرد. [بنابراین در جریان تحقیقاتی که برای گزارش انجام میدهید فقط نباید فقط خود را متکی به این نوع گزارشهای رسانهای کنید.و گزارش خود را تنها برپایۀ این شناخت ناقص شکل دهید.]
سندرم "توهم دانستن"
یکی از مشکلاتی که "توهم دانستن" برای گزارشگر ایجاد میکند،این است که برخی پیش فرضهای نمادین از ملتها و فرهنگها (برای مثال آفریقاییان ، هندوان، عربها، مسلمانان، اهل خاورمیانه و ...) ممکن است رنگ منفی به نوشته او بدهند.
[اینکه بر اساس پیشفرضها و کلیشهها اقدام به نوشتن کنید، ممکن است گزارش شما را غیر واقعبینانه جلوه کند؛مثلا بر اساس تعریف و تجربه یک فرد و یا تنها با شناختی که یک رسانه مثلا از مردم عرب یا خاورمیانه شکل داده اقدام به نوشتن کنید و آن قضاوتها را در نوشتههایتان بیاورید، ممکن است قضاوتی غیر واقعی را شکل دهد.]
بهعنوان یک روزنامه نگار، شغل گزارشگری اطلاع رسانی و آموزش دادن و در عین حال تقویت آگاهی خوانندگان نسبت به موضوعهای جاری است. بنابراین باید از تکیه بر کلیشههای رایج اجتناب کرد و گزارشگر ، خود بکار بررسی دست بزند . برای نوشتن یک گزارش عادلانه ، متعادل و معتبر- با دیدگاهی برون مرزی- بهتر است گزارشگر بامطالعه تاریخ و فرهنگ مردم موردنظر، خود را آماده کند.
بدیهی است که هر گزارش؛ در نهایت گزارشی درباره انسانهاست که بر عامل انسانی تأکید میکند. گزارشگر باید به این واقعیت آگاه باشد که مثل خود او، مردمی که در یک فرهنگ به دنیا میآیند و بزرگ میشوند ، بهطور عمده محصول محیط اطراف خود هستند. در واقع جهان بینی آنان بر مبنای عواملی چون محیط خانواده، فرهنگ، سیاست، مذهب، تحصیل و عوامل دیگر که شامل درگیریهای اجتماعی، جنگ و قحطی است ، پایهگذاری میشود تا حد ممکن، این عوامل باید بخشی از پیشینهای باشد که یک گزارش بینالمللی را در شرایط مناسب قرار میدهد و به خواننده در درک موضوع، شخص یا رویداد کمک میکند.
چند نکته مهم!
"پورتالی" خواننده را به چند محور کلیدی توجه میدهد:
- کلیشهها روابط و درک ما از دیگران را مخدوش میکنند. [ پس کلیشهها را دور بریزید.]
- باورهای جزمی و [متعصبانه]، رابطه و درک دوسویه را به خطر میاندازد.
- ترسهای موهوم، وهم مطلق هستند ؛ اغلب بیپایه و دور از واقعیت.
- مردم میتوانند از طریق ارتباط رو در رو و گفت و گو، منطق و تحمل را جایگزین خشمشان کنند.
- از راه تلاشهای سازماندهی شده(از قبیل آنچه در گزارش وصف شده) ، دوستی میتواند جایگزین نفرت شود.
- انسان، موانع را میسازد. هم او، میتواند آن موانع را از میان بردارد.
- یک گزارشگر آگاه به نقش اجتماعی خود، میتواند نقش مثبتی ایفا کند.
-------------------------------------------------------------
گزارشگری خوب؛ابراهام آمیدور /ترجمه سالومه ابطحی
توضیحات از واحد آموزش پانا
ارسال دیدگاه