تکنیکهایی راهبردی برای مصاحبه با مصیبت دیدگان
واحد آموزش پانا: مصاحبه با مصیبتدیدگان در حوادثی مثل زلزله هم ابعاد حرفهای و هم بعدی انسانی دارد. زیرا از یک سو مستندسازی کرده و به خبر اعتبار حرفهای می دهد و نشان می دهد که برای آن زحمت کشیده شده و هم با ایجاد موج انسانی وایجاد همذات پنداری و تحریک ِاحساسات انسانی موج کمک رسانی به مردم آسیب دیده را چند برابر کند. اما نحوه انجام حرفهای آن اهمیت بسیاری دارد که اگر به آن توجه نشود ممکن است نه تنها شمارا از اهدافتان دور کند بلکه آسیبهای جدی حرفه ای و روحی را برایتان ایجاد کند.
اهمیت و ضرورت
شرایط سخت و مصیبت بار و غم و اندوه و لطمات ناشی از آن، ملاحظاتی را بر تهیه خبر، مصاحبه و یا تهیه گزارش به خبرنگاران تحمیل می کند که لازم است برای انجام ماموریت مطلوبِ کاری ، مهارتهای مواجه شدن با آن را بیاموزند. این مسئله آنقدر اهمیت دارد که امروزه تشکیلاتی با عنوان ˝دارت سنتر ˝ ، "dart center" انحصارا برای بهبود کیفیت روزنامه نگاری پس از سانحه تشکیل شده است. این تشکیلات با تحقیقات مختلف تلاش دارد سطح آگاهی اتاقهای خبر را بالا ببرد .
برو مصاحبه بیاور
" راجر سیپمسون" و "ویلیام کوت" در کتاب خود به نام پوشش خبری خشونت ، می نویسند:روزنامه نگاران باید پیش از آن لحظه شوم که دبیر سرویس شهری یا دبیر گزارش در را نشان میدهد و میگوید برو مصاحبه بیاور، این پرسشها را در نظر گرفته باشد :
- آیا ضرورت دارد که فورا با مصیبتدیدگانی که در رنج و عذابند مصاحبه شود؟
- ارزش فضولی کردن در خلوت کسانی که اندوهگین و گیج و بهتزده و هراسان هستند ، چقدر است؟
- به کسی که قرار است او را راضی به مصاحبه کنید چه باید بگویید؟
مصاحبه شونده نسبت به پیامدهای احتمالی مصاحبه کاملا آگاهی داشتهباشد
درهرمصاحبهای شما باید نوعی تصمیمگیری از پیش اندیشیده شده داشته باشید پیرامون اینکه ظرفیت شخص مقابل در درک پیامدهای مصاحبه چقدر است؟ پیامدهایی که میتواند مصاحبه شونده ، اعضای خانواده و دوستان او را شامل شود. بنابراین این کافی نیست که یک شخص با انجام مصاحبه موافقت کند. بار اخلاقی مصاحبه بر دوش مصاحبه شونده نیست، بلکه بر دوش روزنامه نگار است.
به اعتقاد ما انجام مصاحبه تا وقتی که گزارشگر «رضایت آگاهانه» (عبارتی که در عرصه پزشکی مصطلح است) مصاحبه شونده را نگراته باشد، کاری اخلاقی نیست .
اما این "رضایت آگاهانه" که ناشی از درک همین تبعات و پیامدهای مصاحبه است، چگونه بدست می آید؟
حقوق مصاحبه شونده ی مصیبت زده
- "فرانک اوکبرگ" ، روانپزشک نیزمیگوید: "گفتوگو پیرامون رنجی که مصاحبهشونده می برد چه بسا منجر به یادآوری مصیبت شود مصاحبه شوندگان حق دارند بدانند که نام آنها در گزارش قید میشود یا نه. پیش از شروع مصاحبه، به مصاحبه شونده فرصت دهید تا هر سوالی که می خواهد از مصاحبه کننده بپرسد ."
- وی همچنین توصیه میکند:"به کوششی که دیگران میکنند تا پس از یک مصیبت وحشتناک تعادل خود را دوباره به دست بیاورند، احترام بگذارید . تا آن جا که شرایط اجازه میدهد ، هر قدر که میتوانید به مصاحبه شونده دلگرمی بدهید و از او پشتیبانی کنید. این پیشنهاد که اگر او میل دارد، می تواند از یک دوست یا یکی از همسایه ها یا یکی از بستگان بخواهد که در مصاحبه حضور داشته باشد، باعث اطمینان خاطر او می شود و احتمالا به هر دوی شما کمک میکند تا گفتوگوی ثمربخش تری داشته باشید ".
- قواعد کار را توضیح دهید. بگویید که چرا در آن جا هستید، چه نوع مطلبی قرار است بنویسید، یا گزارش کنید ، چه زمانی این مطلب منتشر می شود، و چرا صحبت کردن او با شما مهم است .
- هیچ قولی ندهید که نتوانید انجام آن را تضمین کنید. چیزهایی که شما مینویسید یا ضبط میکنید چه بسا هرگز چاپ یا پخش نشود .
- به مصاحبهشونده هم امکان بدهید که بر روند مصاحبه کنترل داشته باشد. "شخصی که مصیبت بر او وارد شده چه بسا نیاز داشتهباشد و حتما هم قدردان خواهد بود که به او فرصت داده شود تا برخی شرایط مصاحبه را او تعیین کند. دوست دارد بنشیند و یا بایستد؟ دوست دارد در همان مکان بماند یا به جای دیگری دورتر از صحنه فاجعه برود؟ آیا دوست دارد کس دیگری هم در جریان مصاحبه حضور داشته باشد؟
شنونده خوبی باشید
گوش کنید ؛ خوب گوش کردن مستلزم این است که نه تنها کلماتی را که از زبان مصاحبه شونده بیرون میآید بشنوید و معنای آن را بفهمید، بلکه نیازمند آن است که به حرکات دست و حالت های صورت و ابراز عواطف و احساسات هم توجه کنید. شخص مصاحبه شونده را به طور کامل دریابید ، و یادتان باشد و بفهمید که او چه دیده و شنیده است .
یک دوست خوب باشید و نه فقط یک مصاحبه کننده
• به طورکلی، قواعد مصاحبه با مصیبتزدگان مشابه قواعد یک دوست خوب بودن است:
محترم بشمارید.
حقیقت را بگویید،
دلسوز باشید.
حساس باشید.
روراست و منصف باشید.
وظیفه شما در برابر عکس و اسامی کشته شدگان
خانوادهها معمولا خبرها و مطالب مربوط به کشته شدن یا مجروح شدن عزیزان خود را جمع آوری و نگهداری می کنند. اگر اسمی به غلط نوشته شده باشد یا گفته ای نادرست باشد برای آن ها آزار دهنده است. به یاد داشته باشید که وقتی کسی می میرد، اهمیت بسیار بیشتری مییابد. اگر یکی از بازماندگان به شما اعتماد کرد و عکسی در اختیار شما گذاشت با آن عکس با مراقبت خاص رفتار کنید. به خاطر داشته باشید که خبر و گزارشی که درباره شخص متوفی انتشار می یابد چه بسا برای خانواده او به بخشی از خاطرات و یادگاری های عزیزشان تبدیل شود .
سوالات کلیشه ای هرگز !
• روزنامه نگاران هنگامی که به سراغ پدر و مادری که فرزندشان کشته شده می روند باید از طرح سوال های پیش پاافتاده ای مانند "چه احساسی دارید؟" یا حتی " من می دانم چه احساسی دارید" (حتی اگر واقعا می دانند) خودداری ورزند. یک راه بهتر برای شروع ارتباط گیری این است که گفته شود "از آن چه برای دخترتان اتفاق افتاده بسیار متاسفم" . همچنین ، روزنامه نگاران باید بسیار مراقب باشند سوال هایی نکنند که ممکن است به طور ناخواسته متهم کننده باشد .
درک همه نوع احساسات !
• به این مثال توجه کنید :
در ژوتن سال 2001، زنی 36 ساله پس از آن که به پلیس اعلام کرد که پنج فرزند خود را در وان حمام خفه کرده، بازداشت شد. ماموران پلیس جسد کودکان را در خانه وی پیدا کردند. کوچک ترین بچه فقط شش ماه سن داشت. شوهر این زن مدتی نه چندان دور بعد از پیدا شدن جسد بچه ها، در جلوی در منزل خود در مقابل دوربین خبرنگاران قرار گرفت. به عقیده برخی از ناظران وی بسیار آرام بود و شمرده سخن می گفت؛ البته بی احساس هم نبود. او به رسانه ها درباره سابقه بیماری افسردگی همسر خود توضیح داد و گفت علی رغم آن چه وی انجام داده هنوز او را دوست دارد و می خواهد به او کمک کند ."
قضاوت ممنوع!
گاهی که می بینیم مردم بلافاصله پس از یک واقعه بسیار مصیبت بار شروع به حرف زدن درباره آن می کنند معمولا انتظار داریم که احساسات خاصی نشان دهند؛ مثلا حالتی جنون آمیز و خصمانه داشته باشند یا نتوانند درست و شمرده حرف بزنند. اما وقتی مصیبت زده ای را می بینیم که به آن شکل که ما انتظار داریم (یا به آن شکل که فکر می کنیم اگر ما جای او بودیم، چنان می کردیم) واکنش نشان نمی دهد، احتمالا انواع و اقسام فرضیات را راجع به عدم صداقت یا شدت اندوه و رنج وی در ذهن خود درست می کنیم... هرگز نباید صرفا به خاطر احساسات ظاهری (یا بی احساسی) یک فرد، چنین نتیجه گیری کنیم که لطمه ای ندیده یا اگر هم دیده خیلی ناچیز است ."
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
تنظیم:اعظم عابدینی
ارسال دیدگاه