رسانه های اجتماعی/۱

ارتباط شبکه‌های اجتماعی و روزنامه‌نگاری

واحد آموزش پانا: از ابتدای ظهورِ رسانه‌های جمعی، همواره شاهد رقابتی فشرده بین رسانه‌ها بوده‌ایم اما جالب است که در این رقابت، هیچ‌کدام صحنه را به دیگری واگذار نکرده و بندریج از شکل منفعلانه خارج شده و کاملا فعال در تعامل با رسانۀ رقیب، با حفظ ماهیتِ اصلی خود سعی کرده‌اند به حیات حرفه‌ای ‌ادامه دهند. نمونه بارز آن در عصر حاضر رقابت و تعامل رسانه‌های نوین گذشته با رسانه‌های مدرن از جمله شبکه‌های اجتماعی است.

کد مطلب: ۶۷۶۵۴۵
لینک کوتاه کپی شد

هم تو ، هم من!

بخواهیم یا نخواهیم ؛شبکه‌های اجتماعی روزنامه‌نگاری را تغییر داده‌اند؛ چون تکنولوژی آن‌ها طیف وسیعی از شهروندان را قادر ساخته که در جمع‌آوری، پالایش و توزیع و نشرِ اخبار و حتی بدست‌آوردن سوژه و گاه خبرسازی مشارکت کنند و بدین ترتیب انحصار را از دست روزنامه‌نگاران و رسانه‌های اصلی خارج کنند.

این قدرت‌نمایی "شهروندخبرنگاران" که به مدد تکنولوژی ارتباطی مسیرشده است؛ در ابتدا خبرنگاران را نگران کرده‌بود؛ بطوری‌که آنها شبکه‌های اجتماعی را، تهدیدی برای خود می‌دانستند. اما اینک در تعاملی هوشمندانه، همین شبکه‌های اجتماعی منبعی غنی از انواع سوژه‌ها و تکمیل اخبار روزنامه‌نگارند که سبب سهولت کارشان شده‌اند. به عبارتی اکنون ظاهرا در تعاملی سازنده، رسانه‌های اصلی و نوین گذشته و رسانه‌های جدید و همیشه دردسترس؛ دائما به یکدیگر بازخورد می‌دهند و از هم تاثیر می‌پذیرند.

اما در یک نگاه عمیق‌تر، ممکن است تهدیدی بزرگتر در راه باشد؛ و آن پایین آمدن سطح روزنامه‌نگاری است؛ چنانچه ممکن است روزنامه‌نگاران ناخواسته سطح کاری و استانداردهای تعیین شدۀ خود را چه در فرم و چه در محتوای مطالب نادیده بگیرند و چون شهروندخبرنگاران کار کنند. حال آنکه روزنامه‌نگاری دارای اصولی قواعد حرفه‌ای و اخلاقی است که باید با توجه به نیاز و ذائقه مردم، مطلب را تنظیم کنند و سالمترین و بهترین خوراک خبری را به خورد مخاطبان دهند.

خوراکی متناسب با نیازهای جامعه، سالم و از نظر ظاهری جذاب. البته تامین نظر مخاطب کم حوصله و پر اطلاعات امروز کاری سخت است.

به عنوان مثال روزنامه‌نگاران می‌دانند که هر خبری 3 ویژگی اصلی دارد:

1-صحت

2-شفافیت

3-جامعیت

اما وجود شبکه‌های اجتماعی و سرعتی که به مدد تکنولوژی ارتباطاتی میسر شده و نیز حضور دائمی شهروندخبرنگاران در اطلاع‌رسانی؛ موجب شده است که روزنامه‌نگاران نیز گاه بدون دقت در صحت مطالب و برای پیروزی در رقابت‌های رسانه‌ای، این مطالبِ کم دقت را منتشر کنند و آنگاه تازه فاش می‌شود که یا اصل خبر دروغ است و یا بخشی اطلاعات از مخدوش یا مبهم است؛ و شفافیت لازم را ندارد، آنگاه تازه باید تکذیبیه و نامۀ عذرخواهی بنویسند و این یعنی از دست رفتن اعتماد مخاطب و کوچ او از سرزمین رسانه‌ای کم‌دقت.

لذا باید گفت روزنامه‌نگاران در عین حال که نمی‌توانند از شبکه‌های اجتماعی چشم‌پوشی کنند؛ اما باید در به کار بردن اخبار از قول این رسانه‌ها وسواس داشته باشند و هر مطلبی را مورد توجه و پی‌گیری قرار ندهند.

*************

توئیتر؛ کلاغی چهچه‌زن

در این سلسله مطالب نگاهی تخصصی نسبت به شبکه‌های اجتماعی داشته و نحوۀ بهره‌مندی مطلوب از آنها را بوسیله روزنامه‌نگاران_ عمدتا از کتاب"روزنامه نگاری در رسانه‌های اجتماعی"، تالیف محمود سلطان آبادی_ بررسی خواهیم کرد.

در نیم نگاه اول از "میکروبلاگ‌ها" با تاکید بر توئیتر خواهیم گفت:"برایان سولیس"-نظریه‌پرداز روابط عمومی- به طور تلویحی اهمیت زیادی برای توئیتر نقل می‌کند انجا که می‌گوید: خبر دیگر وقوع رویداد نیست، توئیت است و "دن گیلمور"-روزنامه‌نگار- می‌نویسد؛ روزنامه‌نگاران باید توِئیتر را به‌عنوان یک سیستم هوشمند و اطلاع‌رسانی جمعی در نظر بگیرند که درباره گرایش‌ها، مردم و اخبار هشدارهای اولیه را ارائه می‌کند.

تعریف "میکروبلاگینگ"

در کتاب روزنامه‌نگاری در رسانه‌های اجتماعی" می‌خوانیم:

"میکروبلاگینگ" به‌عنوان یک تکنولوژی جدید رسانه‌ای تعریف شده‌است که توانایی و ظرفیت مارا گسترش می‌دهد تا بتوانیم ارتباط برقرار کنیم و برخی از مشابهت‌های خود را با دیگران به اشتراک بگذاریم.

این تکنولوژی امکان می‌دهد تا کاربران قطعات کوتاه اطلاعات را (معمولا در کمتر از 200 کاراکتر) با دوستان و دنبال‌کنندگان از طریق منابع متعددی از جمله وب‌سایتها، برنامه‌های جانبی یا دستگاه‌های موبایل به اشتراک بگذارند. [قابلیت ثبت متون مانند پیامک اما با تعداد کاراکترهای بیشتر و وسعتی بیشتر. ]

چندین سرویس از جمله توئیتر، جایگو و تامبلر ابرازی فراهم می‌آورند که این نوع ارتباطات امکان‌پذیر شود یکی از پرطرفدارترین سرویسهای میکروبلاگینگ، توئیتر است.

شرکت توئیتر در مارس 2006 بوسیله "جک‌دورسی"، ایوان ویلیامز" و "بیزاستون" راه‌اندازی شد. و اولین توئیت در 21 مارس2006 در ساعت 9 و 50 دقیقه بعد از ظهر بوسیله جک دورسی ارسال شد.

نام توئیتر هم که در اصل به معنی صدای چهچه زدن پرنده است و به این دلیل انتخاب شد که القاکنندۀجریان متناوب و ممتد اطلاعات است،جریانی که هدفِ اصلی سازندگان آن عنوان شده است. و انتخاب لوگوی پرندۀ چهچه‌زن نیز در راستای القای این مفاهیم است.

پایان قسمت اول

* اعظم عابدینی

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار