چند توصیه کاربردی و مهم برای مصاحبه
واحد آموزش پانا: مصاحبه را شاید بتوان ستون روزنامهنگاری دانست از آنرو که از طریق آن اطلاعاتی بدست میآید که مبنا و اساس تهیه خبر و گزارش –بهعنوان دو مهارت مهم روزنامهنگاری – است. با توجه به اهمیت این نوع مصاحبه،"استاد قاضی زاده" در ضمیمه فصل 5 کتاب روزنامهنگاری حرفهای بهطور مجزا توصیههایی را بر ترجمه"مبحث پرسش" افزوده است که توجه شما را به این توصیه ها جلب میکنیم:
تفاوت دو نوع اصلی مصاحبه
استاد قاضیزاده مینویسد؛ بیشتر این نکتهها مربوط به مصاحبه؛با هدف کسب اطلاعات برای نگارش خبر و گزارش است و نه گفتوگوی عمقی. سوال و جواب در گفتوگو (مصاحبه چالشی یا عمقی) معمولا عمیقتر، تخصصیتر، هدفمند و از نظر اجرا طولانیتر است اما در این توصیهها مصاحبه بهعنوان یکی از ارگان گزارش دیدهشده است:
1- مصاحبه؛بازپرسی نیست!
مصاحبه با بازپرسی تفاوت دارد. خبرنگار حق دارد و میتواند پرسش را به شکل هدایتشده در چند موقعیت بپرسد، بازسوال کند و برای دریافت پاسخ اصرار ورزد. اما درست نیست که با مصاحبهشونده مثل بازپرس برخورد کند. یعنی با او کلنجار رود، مچگیری کند و به او بفهماند که دارد دروغها و حرفهای نادرست او را کشف میکند.
طرح پرسشهایی چون: شما که گفتید تا به حال به خارج سفر نکردهاید،پس چرا...؟ اشتباه است.
به جای این کار خبرنگار بهتر است؛ در متن گزارش تناقض را نشان دهد؛ مثل: وی که پیشتر گفته بود هرگز به خارج از کشور سفر نکرده است ....
خاطرهای به یاد دارم که همکاری با ظاهری واقعا خوفآور،در مقابل مصاحبهشونده نشستهبود، سیگار میکشید، قیافهای عمیق و متفکر به خود گرفتهبود و به او میگفت ... ببینید،بگذارید حرفهای شما را با هم مرور کنیم... و بدین وسیله میکوشید تا تناقضها و اختلافهای موجود در حرفهای طرف را نکته به نکته به رخ او بکشد. اینکار غیرحرفهای است.
2- مصاحبهشونده حق پاسخندادن دارد
روزنامهنگار باید به این نکته توجه کند؛ که پرسیدن،دانستن و کشف اطلاعات و نکتهها، حق اوست. اما از طرفی پاسخ ندادن هم حق مصاحبهشونده است. بسیاری اشخاص به دلایل فراوان نمیتوانند به همه پرسشهای خبرنگار جواب بدهند .باید این حق را به آنان داد.
3-حساب بستانکاری انسانی داشته باشید!
خبرنگار ممکن است از یک نفر مسئول یا مطلع پرسشی کند و او به هر علت نتواند یا نخواهد پاسخ دهد که نوشتیم باید این را حق او بشمارد. اما مهم است که خبرنگار این خودداری را مثل یک کملطفی بزرگ به خود نشان دهد.اما این کملطفی را چون یک طلب به حساب بستانکاری خود بگذارد و در موقعیتی دیگر از آن مسئول بخواهد که در زمینهای دیگر به او اطلاعات بدهد.[وجود یک رابطه انسانی به پاسخگوییهای بعدی و رفع طلب انسانی خبرنگار کمک میکند نه روحیۀ طلبکاری وی در برخوردهای بعدی]
4-تعجیل نداشته باشید!
برخی از خبرنگاران، توقع دارند به محض ورود، با هرکس که مایل هستند، فوری مصاحبه را شروع کنند و طرف مصاحبه، آنچه خبرنگار میخواهد، فوری و روشن و بدون وقفه تقدیم کند و بعد خبرنگار وسایل را جمع کند و برود. خبرنگار باید خود را جای آن مسئول بگذارد، چگونه میتوان کسی را تحمل کرد که فقط میآید تا با عجله چیزی را به دست آورد و برود؟ این، چگونه رابطهای است؟ طرف مصاحبهی ما، انسانی است با احساسات، انتظارها و ویژگیهای انسانی. میخواهد ارتباط برقرار کند، دوستی کند، بگوید و بشنود. چه اشکالی دارد خبرنگار چند دقیقهای زودتر در محل حاضر شود و با مصاحبهشونده،پیش از مصاحبه به صحبت دوستانه بپردازد، با مشکلات او آشنا شود و پس از پایان مصاحبه هم، چند دقیقهای بیشتر بنشیند و از خود قدردانی نشان دهد تا امکان مراجعهی مجدد خود را حتمی و دل نشینتر کند؟
5-عبوسی؛ را کنار بگذارید!
برخی از خبرنگاران، طوری با منابع اطلاعات و مصاحبهشوندگان برخورد میکنند که گویا آنان را در خدمت خود دارند و هرچه را بخواند، باید بهدست آورند.حتی گاه زبان تهدید میگشایند و از عواقب وخیم همکاری نکردن میگویند. واقعیتهای حرفهای از این رفتارها فاصله دارد. خبرنگاران جوان اگر به اطراف خود توجه کنند، می بینند که همکاران فروتنتر، باحوصلهتر ، خوشروتر و مردمدارتر موفقتر هستند.
چرا خبرنگار باید از خود یادمانهای تلخ و ناخوشایند در جایی که مراجعه میکند، باقی بگذارد؟
[در مقابل برخوردهای ناشی از عجز و بسیار خواهشی و تمناگونه هم مناسب شان حرفهای نیست و ممکن است مدیریت پرسش سئوالات را از دست بدهد. پس متعادل باید برخورد کرد نه متکبرانه و مغرور ونه عاجزانه!]
6- مشاهده و بازخوانی؛مصاحبه در مواردی مجاز است!
در کلاسهای درس روزنامهنگاری اغلب، خبرنگاران را از نشان دادن یا خواندن متن مصاحبه پیش از انتشار برحذرمیدارندکه البته در اساس نادرست نیست. اما این به شرطی است که ما نخست فرض کنیم، روزنامهنگار اصولا از اشتباه بهدور است.تصور کنید که جابهجا نوشتن میلیون با میلیارد، اعتبار با هزینه، درآمد سرانه با سرانه ناخالص ملی و ... تا چه حدمعنای جمله را دگرگون میکند. در نشستی با یک جمع روابط عمومی، وقتی از سازمانها در مورد بستن راههای مصاحبه و دادن اطلاعات گله کردیم، جواب شنیدیم که چون رونامهنگاران همکاری نمیکنند،این وضع پیش آمده است. آنان یکی از موارد این همکاری نکردن را همین "مشورت نکردن پیش از انتشار" و "سرسختی خبرنگاران در قبول اشتباه خود" میدانستند.
[پس در مورد اطلاعات مهم که نکته سنجی میطلبد چنانچه مصاحبه شونده درخواست که متن مصاحبه را پیش از انتشار ببیند بپذیرید اما فقط اصلاح همین اطلاعات مهم و آماری و نکتههای تخصصی را بپذیرید. و نه اصلاح کل مصاحبه.] *
گذشته از همهی اینها، برای خبرنگار کدام آسانتر و منطقی است: پیش از مصاحبه، نکتههای اساسی آن را با مصاحبهشونده بازخوانی کند یا پس از انتشار اصلاحیه و تکذیبیه چاپ کند؟ ضمن آن که به یقین آن مسئول هم [در مواجهه با خبرنگار سرسخت، برای دفعات بعد] دیگر به تقاضای خبرنگار ناسازگار برای مصاحبه توجهی نخواهد کرد.
-------------------------------------------------------------------------
* در این مورد خاص و نحوه برخورد با مطالبات مصاحبهشونده به طور مبسوط دو درس را اختصاص داده و توضیحات کامل را در سایت پانا و سرویس آموزش داشتهایم که علاقهمندان میتوانند مراجعه کنند.
ارسال دیدگاه