دغدغه دستفروشی کجاست؟
مهم ترین جایگاه در فقدان دغدغه دستفروشی، جایگاه سیاستگذاری و مدیریت شهری یعنی شورا و شهرداری است. ذهنیت منفی نسبت به دستفروشی که در سیاست ها، عملکرد،اظهارات و تبلیغات شورا و شهرداری میتوان آن را آشکارا مشاهده نمود مهم ترین مسالهای است که بر عدم همدلی مدیریت شهری با دستفروشان تأثیرگذار بوده است. ذهنیتی منفی که ناشی از خاستگاه های غیرمردمی مدیریت شهری دارد.
به گزارش خبرنگار پانا،گروه مردم نهاد «دستآورد» با انتشار بیانیه خواستار توجه رسانهها، پژوهشگران و مسئولان به دستفروشان به عنوانیک قشر کمتر برخوردار و به حاشیه رانده شده در شهر شد.
متن این بیانیه به این شرح است:«ما همچنان دوره می کنیم شب را و روز را هنوز را»
دور باطلی ایجاد شده است، درگیری با دستفروشان رخ میدهد، نهایت چند روز رسانهها توجهشان جلب می شود، فشار رسانهها اگر زیاد باشد، مسئولان نیز واکنشی نشان میدهند، ممکن است به طور موقت در رویه ها تجدید نظر یا عقب نشینی شود، اما دوباره روال سابق تکرار میشود. برای دستفروشان این سوال هست که آیا باید حادثه ای اتفاق افتد تا موضوع رسانه ها باشند؟آیا دستفروشی موضوع حوادث است یا موضوعی اجتماعی،اقتصادی و شهری؟
در سطح پژوهشگری این سوال وجود دارد که دانشگاه و مراکز پژوهشی چه نگاه همدلان های به دستفروشان دارند؟آیا بازتاب صداهای خاموش آنها هستند؟آیا به پژوهش مشارکتی با دستفروشان میپردازند یا تنها دستفروشان برایشان عدد و رقم هستند؟آیا راه حلهای پژوهشها از ایده های دستفروشان حاصل م یشود یا حاصل ذهن پژوهشگران یا خواست و منافعکارفرمایان؟
اما مهم ترین جایگاه در فقدان دغدغه دستفروشی، جایگاه سیاستگذاری و مدیریت شهری یعنی شورا و شهرداری است. ذهنیت منفی نسبت به دستفروشی که در سیاست ها، عملکرد،اظهارات و تبلیغات شورا و شهرداری میتوان آن را آشکارا مشاهده نمود مهم ترین مسالهای است که بر عدم همدلی مدیریت شهری با دستفروشان تأثیرگذار بوده است. ذهنیتی منفی که ناشی از خاستگاه های غیرمردمی مدیریت شهری دارد.
برای تغییر این دور باطل ضروری است تا:
رسانه ها دستفروشی را به عنوان یک موضوع اجتماعی و فرهنگی و شهری و اقتصادی جدی درنظر بگیرند و مسائل و اخبار آن را دیدبانی کنند و همگانی و عمومی سازی مساله یاری رسانند.
پژوهشگران، دستفروشی را دغدغه خود سازند و نگاه از چشم دستفروش و پژوهش با مشارکت دستفروش و راه حل یابی از طریق ایده های دستفروش را در پژوهش خود محور قرار دهند.
جامعه در مقطع انتخابی حساس قرار دارد: «شهر برای مردم یا شهر برای سرمایه؟» ، تا زمانی که در شورای شهر تهران شاهد آنیم که هم در بخش اصولگرا و هم در بخش اصلاح طلب آن نه تنها دغدغه ای نسبت به دستفروشان نیست، بلکه ذهنیت های منفی نسبت به آنها مطرح می شود(از انتساب فرزند فروشی به دستفروشی گرفته تا مشاغل کاذب خواندن آنها، از هم ردیفی آنها با معتاد و کارتن خواب و متکدی تا مافیا و باند قلمدادکردن آنها) و با این ذهنیت ها، مصوباتی نامعقول چون «اصلاح اساسنامه و آئین نامه شرکت شهربان» تصویب می شوند که نتیجه اش شدت گیری برخوردهای قهری مأموران شهرداری و عوامل انتظامی با دستفروشان است، نمی توان انتظار اصلاحاتی حقوقی و برنامه ای و رویه ای به نفع دستفروشان داشت و این اصلاحات منوط به شکل گیری شورای شهری مردمیاست که خاستگاه آن فعالان اجتماعی و مدنیِ همدل و همسو با تهی دستان و اقشارکمتر برخوردار و به حاشیه رانده شده در شهر باشد. فعالانی که دغدغه عدالت و کاهش فقرشهری را دارند و با دردهای مردم شهر و دیار در فقیرترین محلات آن آشنا هستند. آنگاه است که میتوان انتظار داشت که قوانین به جای سختگیری بر دستفروشان، همدلانه
با آنها تفسیر و اجرا شوند. آنگاه میتوان انتظار داشت که مدیریت شهری به وظایفش در خصوص حمایت از دستفروشان و تأمین رفاه شهروندان عمل نماید.
تغییر برای دستفروشان نیاز به کنشگری در عرصه رسانهای، پژوهشی- دانشگاهی و مداخله در تغییر سیاسی در مدیریت شهری است. تغییری سیاسی که دست آوردی برای دستفروشان را پیگیری نماید. تغییری که به سرکوب و تحقیر دستفروشان، «نه» بگوید و صدای آنها را نمایندگیکند. نباید اجازه داد سرکوب و تحقیرِ«دستفروشی» و «دستفروشان» جزئی عادی از زندگی روزمره مان شود که تنها برای آن دل میسوزانیم. دلسوزی کافی است،دستفروشان به دادخواهی نیاز دارند.
ارسال دیدگاه