درس

مشاهده در گزارش مهم است؛ جدی بگیرید!

اولین رکن در گزارش نویسی مشاهده است. چشمان و سایر حواس و ادراک گزارشگر، چون یک عقاب تیزبین باید همه آنچه متناسب با موضوع گزارش است، شکار کند. غفلت از این رکن، گزارش شما را ساختگی و غیرجذاب خواهدساخت و نمی تواند بیانگر زحمات شما باشد در مورد اهمیت مشاهده در گزارش و نحوه انتقال آن بیشتر بخوانید:

کد مطلب: ۵۴۴۰۴۲
لینک کوتاه کپی شد

مشاهده چیست؟

"استاد علی اکبر قاضی زاده" مشاهده را "مجموعه قابلیتها، مهارت ها و کارآمدی های گزارشگر در برخورد با سوژه یا موضوع هر گزارش" می داند و می نویسد؛ شاید مهمترین تفاوت کارگزاشگری با کارهای نشسته ی تحریریه (مقاله، یادداشت، تفسیر و ...) در همین رکن باشد.

گزارشگر نخست باید موضوع را به طور مستقیم ببیند و از آن درک و حس مشخصی بدست آورد تا بتواند گزارش قابل قبولی به مخاطب انتقال دهد.

آیا مشاهده تنها حضور فیزیکی گزارشگر در صحنه گزارش است؟

خیر- بلکه همه اطلاعات پیشین ، تجربه های مشابه؛ از طریق مطالعه گزارشهای همانند، دانش حرفه ای، داشتن پنج حس قوی ، تیزی و حضور ذهن، توانایی در قیاس و نتیجه گیری سریع و شناخت کلی از جهان پیرامون بخش مهمتری از رکن مشاهده است و مکمل آن است که گزارش شما را قوی و تاثیرگذار می کند.

گوش کردن برخی صداها، لمس برخی عوامل صحنه و به طور کلی بکار گیری همزمان سایر حواس و اعضا علاوه بر چشمان است .

اهمیت مشاهده در گزارش

در واقع فرآیند گزارش نویسی به شکلی بسیار خلاصه به دو کوشش حرفه ای محدود می شود: 1-دریافت، کشف و جمع آوری نکته ها، اطلاعات و مستندها از جهان پیرامون و 2- پردازش ، فرآوری و نگارش آنها.

در بخش نخست گزارشگر از طریق مشاهدات و مصاحبه ها و تحقیقات خود به جمع آوری اطلاعات می پردازد. اما مهمتر از همه اینها؛ مشاهده و حضور مستقیم گزارشگر در صحنه گزارش است، آن را اصطلاحا مال خودی خواهد ساخت.

در بسیاری از انواع گزارشهای پدیده محور بدون مشاهده و دریافت مستقیم آن ، انتقال حس و حال و هوای موضوع به مخاطب غیرممکن خواهد بود.

دید و لمس رو در رو از موضوع- سوژه- به گزارشگر این امکان را می دهد که نخست خودش از زوایا و مختصات کار، آگاه شود، از آن تاثیر بپذیرد و درکی کافی بدست آورد و آن گاه با برخورداری از آن تجربه ها بخشی از دریافتهای خود را با مخاطب در میان بگذارد.

فایده مشاهده برای گزارش چیست؟

  • غنی و مستند سازی

"جای کری" نویسنده کتاب"تجربه های ماندگار در گزارش نویسی" برای فرایند مشاهده و تجربه شخصی در کار گزارش نویسی جایگاهی والا می شناسد و می گوید: اصرار بر غنی کردن گزارش با مشاهده های دست اول با هدف هر چه مستند کردن آن صورت می گیرد.

  • احاطه برجوانب گوناگون و ساخت سبک گزارش

کری معتقد است که مشاهده نه تنها درونمایه انواع گزارش ها مثل رویداد محور، پدیده محور و فرآیندمحور را شکل می دهد بلکه حتی روح و لحن و سبک آن را نیز می سازد. او می گوید تسلط گزارشگر بر تمامی جوانب موضوع گزارش باید از تماس مستقیم - و نه با واسطه- وی باجوانب آن موضوع حاصل شود.

  • همذات پنداری مخاطب

توصیف دقیق و مناسب مشاهده در گزارش، بویژه در گزارشهای وصفی به مخاطب توانایی همذات پنداری می دهد و گزارش را غنی می کند.

برای مشاهده خوب و انتقال آن چه باید کرد؟

جان کری زبان "رمزها(codes)" و ریزه کاری های زبان را در گزارش بسیار مهم می داند و می گوید؛ واژه ها، مفهوم ها و رمزهای زبانی، مسیر مشترکی به شمار می آیند که ارتباط میان موضوع گزارش از یک سو و گزارشگر و مخاطب را از جانب دیگر ممکن می سازد.

از این سخن کری می توان نتیجه گرفت، تسلط بر زبان، دایره لغت وسیع، توجه به معانی و بار عاطفی واژه ها و به کارگیری مناسب آن در جای جای گزارش متناسب با موضوع و نیز تسلط بر زبان و فرهنگ افرادی که از آنها گزارش تهیه می شود، مهم است؛ چرا که برخی از واژه های بکار گرفته توسط آنها در صحنه گزارش ممکن است با واژه های گزارشگر معانی متفاوت داشته باشد گاه حتی برای جذب شدن گزارش باید دقیقا از همان واژه ها استفاده کرد و گاهی باید آنها را ترجمه کرد. فراموش نکنید که همه اینها از راه تسلط بر زبان مُیسر است.

گزارشگر کارکشته (مثل کارآگاه باتجربه)، آموخته است که به کدام عوامل باید دقیق شد، کدام اِدعاها قابل اعتنا و توجه است و کدام را باید ندیده و نشنیده بگیرد.

برای انتقال مشاهدات خود به خواننده لازم نیست؛ نویسنده ای قهار باشید، فقط کافی است اول خوب حس کنید و بعد همه احساس و ادراک خود را واقعی و صادقانه به روی کاغذ بیاورید. مطمئن باشید؛ به قول معروف "هر آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند".

برخی گزارشگرانِ دقیقتر، قبل از شروع رسمی نگارش و تنظیم گزارش از دیده ها و دریافت های خود یادداشت برداری می کنند. یا در ضبط صوت نکته های مهم تر را بازگو می کنند. این کار به یادآوری نکته های لازم تر کمک می کند.

*** به مثال توجه کنید!

حال برای درک بهتر همه آنچه که گفتیم، بخشی از گزارش "کورتزیو مالاپارته" گزارشگر جنگ جهانی دوم را بخوانید:

او در گزارشی با عنوان "اسبها بر صفحه شطرنج عینی" صحنه ای بی نظیر از تجربه خود را به نگارش درآورده است. او ابتدا توضیح می دهد که چگونه صدها اسب سراسیمه از آتش سوزی جنگل و بارش گلوله های توپ و تفنگ به "رودخانه لادوگا" پناه آوردند و در آن شناور ماندند تا آنکه:

"شب هنگام باد شمال... همچون پیک اَجل، نعره زنان... فرود آمد و زمین ناگهان اَفسرد. سرما وحشتناک شد. ناگهان آب با صدای مرتعش شیشه ای که ضربه بخورد، یخ بست. دریا، دریاچه ها و شط ها ناگهان یخ بستند...

حتی آب دریا در هوا متوقف ماند و تبدیل به موجی منحنی از یخ شد که در خلا مُعلق است... دریاچه به صورت صفحه عریضی از مرمر سفید درآمده بود که صدها کله اسب روی آن گذاشته باشند. سرما چنان بود که گفتی همه را با ساطور و به یک ضربه از تن جدا کرده اند... در چشمان دریده اسبها وحشت همچون شعله سفیدی هنوز برق می زد...

نزدیکیهای ظهر، وقتی... سربازان سرهنگ مریکالیو به کنار دیاچه می آمدند، روی کله آن اسبها می نشستند. گفتی اسبهای چوبی چرخ و فلک بودند. (قربانی، 1366: فصل اسبها)

*** پس از پشت میز بلند شوید! صحنه های گزارش منظر شماست! گزارشهای ساخته شده در تحریریه ها حس انسانی کمتری دارد.

  • تصمیم بگیرید!شروع کنید!

----------------------------------------------------------------------

منبع:گزارش نگاری/ علی اکبر قاضی زاده_ تجربه های ماندگار در گزارش نویسی/جان کری ترجمه علی اکبر قاضی زاده (با اضافات و تغییرات)

تدوین و تنظیم:اعظم عابدینی

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار