مازیار فکری ارشاد*
مرثیهای برای سینمای کرونا زده!
فیلم های «یدو» برنده پنج سیمرغ بلورین و «تک تیرانداز» برنده سیمرغ بهترین فیلم از نگاه ملی در دوره اخیر جشنواره فجر، بی آنکه وارد چرخه اکران شوند، در کنداکتور پخش نوروزی تلویزیون قرار گرفته و روی آنتن رفتند.
در ابتدا معاونت سینمایی وقت و بنیاد فارابی اساسا جشنواره فجر را برای هدایت جریان اکران و تسلط بر آن موثر میدیدند. در دهه های هفتاد و هشتاد، مسیرِ یک اکرانِ موفق، روی بالهای سیمرغ فجر هموار میشد. از اوایل دهه نود این هژمونی تا حدودی شکست. اما قدرت همچنان در دست فیلمهای ارگانی بود که فجر هم به مانند وظیفهای سازمانی، تحویلشان میگرفت و بر صدر مینشاند.
امسال دیگر بازی عوض شده است. برگزیدگان ارگانیِ جشنواره دولتی فجر هم دیگر نیازی به آن احساس نمیکنند. دیگر نه سیمرغ برایشان مهم است، نه اکران عمومی و نه حتی آب باریکه اکران آنلاین. مدیریت تلویزیون هم که در دست همفکران و هم جناحیهاست. نیازی هم که به بازگشت سرمایه ندارند. میسازند، سیمرغ میگیرند (که اگر نگیرند هم چندان مهم نیست) و روی آنتن تلویزیون میفرستند.
با این اتفاق یک طیف فکری صاحب قدرت و سرمایه، تکلیف خود را با بقیه سینمای ایران روشن میکند. خرجش که سوا بود، سفرهاش را هم جدا میکند و خلاص. حالا شما بمانید و سینمای ورشکسته کرونا زده در شرف نابودی. ساز و کار در حال تغییر تولید و نمایش فیلمهای ارگانی و نزدیک به نگاه رسمی، زنگ خطر را برای بقیه سینمای ایران به صدا در میآورد و آخرین میخها را بر تابوت جریان اکران، سینماداری و تولید سینمای ایران میکوبد.
با این وضعیت موجود در جامعه، تمام نشدن ماجرای کرونا، بلبشوی مدیریتی سینما و بلاتکلیفی کلی که در جامعه سینمایی ایران رواج یافته، در ادامه روزگار سینمای ایران بدتر هم خواهد شد. دیگر سنگ روی سنگ بند نیست و هیچ کس در این سینمای عریض و طویل تکلیف خود را نمیداند. نه تکلیف تهیهکننده روشن است و نه تکلیف سینمادار. یک روز سینماها بازگشایی میشوند و روز دیگر با توجیه قرار گیری سالنهای سینما در گروه سوم دستهبندی ستاد کرونا، به تعطیلی کشیده میشوند. دوباره بازگشایی میشوند و چند روز بعد از گروه سوم به دوم منتقل شده و بعد بازهم تعطیلی.
اکران آنلاین هم که به لطف صاحبان قدرت در معادلات سینما که منافع خود را تامین شده نمی بینند، خیلی زود به بن بست رسید و این روزها کمتر کسی حاضر است فیلمش را به شبکه نمایش آنلاین بدهد. چون کمتر از دو ساعت بعد فیلم قاچاق شده و نه فقط نسخه غیرقانونی آن قابل بارگیری است که شبکههای ماهوارهای آن سوی آب هم فیلمها را روی آنتن میفرستند. سینمای ایران در بنبست بدی گرفتار آمده است.
*نویسنده و منتقد سینما
ارسال دیدگاه